نویسنده: خدایرحم

مقدمه

گردشگری موزه‌ای یکی از مهم‌ترین ابعاد صنعت گردشگری است که می‌تواند نقش بسزایی در معرفی و حفظ فرهنگ و تاریخ یک کشور ایفا کند. موزه ملی کابل، به عنوان یکی از غنی‌ترین و مهم‌ترین موزه‌ها در سطح منطقه، نه تنها به نگهداری آثار باستانی و هنری افغانستان پرداخته، بلکه به کانونی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی تبدیل شده است. این موزه، با فراهم کردن بستری برای نمایش تاریخ چند هزار ساله افغانستان، فرصتی استثنایی برای بازدیدکنندگان به شمار می‌رود تا با فرهنگ و هویت غنی این سرزمین آشنا شوند. از آثار قدیمی و با ارزش قرآن‌های خطی گرفته تا مجموعه‌های هنری و ادبی برجسته، موزه کابل به عنوان مرجع علمی و فرهنگی، همواره در حال تلاش برای ارتقای آگاهی عمومی و ایجاد فضایی مناسب برای پژوهشگران و علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ است. در این راستا، گردشگری موزه‌ای نه تنها به حفظ آثار فرهنگی کمک می‌کند، بلکه موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه نیز می‌گردد.

موزیم ملی

موزه ملی افغانستان یکی از مهم‌ترین و غنی‌ترین موزه‌ها در سطح منطقه به شمار می‌رود که این مکان و کانون فرهنگی توانسته در طول دوره‌های گوناگون هزاران اثر باستانی، هنری و تاریخی را نگهداری و آن‌ها را به نمایش بگذارد. در سال‌های نخستین تأسیس این موزه که در آن هنگام به نام «عجایب‌خانه» یاد می‌شد، فقط بعضی از آثار تاریخی مانند قرآن‌های خطی، صنایع دستی، آثار به‌جای مانده از جنگ‌های دوران استقلال و آزادی‌خواهی و بعضی کتاب‌های کمیاب در آن نگهداری می‌شد. اما این مکان باعظمت در سال ۱۹۱۹ میلادی در تعمیر باغ بالا، گشایش یافت و آثار گردآوری‌شده شامل مجموعه‌های تاریخی، اسلحه، البسه، زردوزی، خامکدوزی، علم‌های جهاد، نسخ خطی و غیره بود. در سال ۱۹۲۵ میلادی این مجموعه به قصر کوتی باغچه (ارگ) انتقال یافت. قصر کوتی باغچه به دلیل تنگی جا پاسخگوی نیازمندی‌های موزه نبوده و بار دیگر این مجموعه در سال ۱۹۳۱ میلادی به تعمیر موجوده واقع دارالامان منتقل گردید.
در اولین قانون اساسی افغانستان که در زمان شاه امان الله خان به تصویب رسید، یک ماده مفصل به حفریات و حفظ آثار تاریخی و تشکیل محلی برای نگهداری آثار تاریخی این کشور اختصاص داده شد. به موجب این قانون، مقرر شد که شعبه «حفریات و موزیم» زیر نظر وزارت معارف فعالیت کند. از مهم­ترین کارهای این شعبه، کشف و نگهداری از آثار تاریخی و انتقال آن­ها به موزیم ملی بود.
از آنجایی که دولت افغانستان امکانات و نیروی انسانی لازم را برای کشف آثار باستانی در اختیار نداشت و حفریات غیرقانونی در مناطق باستانی کشور انجام می‌گرفت، قاچاقچیان دزدانه آثار گرانبهای باستانی را به خارج کشور انتقال می‌دادند. این روند تا سال ۱۹۱۹ میلادی (پایان جنگ جهانی اول) ادامه داشت. در همان سال، قراردادی بین دولت افغانستان و فرانسه برای انجام کاوش‌های قانونی به امضا رسید. در این دوران، برخی آثار موزه ملی در فهرست آثار تاریخی یونسکو به ثبت رسید و پس از جنگ جهانی دوم، چندین گروه باستان‌شناسی از ایتالیا، انگلستان، ژاپن، هند و روسیه به کاوش پرداختند.
موزه ملی از هنگام تأسیس تا سال ۱۹۹۲ میلادی، یکصد هزار قلم آثار باستانی و تاریخی کشور را حفظ و نگهداری می‌کرد. این مجموعه‌ها شامل حوزه‌ها و دوره‌های مختلف تاریخی بودند که از جمله می‌توان به حوزه‌های سرخ‌کوتل بغلان، آی‌خانم، بگرام، کاپیسا، هدف، مندیگک، طلاتپه شبرغان، شورتوغیف، فندقستان، بامیان، حوزه باختر، شترک، پایتاوه، دلبرجبین، تپه فلول، تپه خزانه، تپه مرنجان، هزارسم سمنگان و ده‌ها حوزه دیگر اشاره کرد. این مجموعه‌ها دوران مختلف، از قبل از تاریخ تا سده بیستم میلادی را در بر می‌گرفت.
برجسته‌کاری‌های مرمرین بودایی، عاج‌های هندی، آثار سنگی متعلق به ماقبل تاریخ، برنزهای رومی، مسکوکات دوره‌های مختلف، مجسمه‌های قبل از میلاد بخشی از آثار موزه ملی کشور را تشکیل می‌دادند. آثار تاریخی از دوران صدر اسلام نیز بخش دیگری از موزه را تشکیل می‌داد که از مهم‌ترین این آثار می‌توان به قرآن کوفی به خط حضرت عثمان بن عفان خلیفه سوم اسلامی، آیاتی از قرآن به خط امام حسن و نیز قرآن خط کوفی که در سال ۱۳۳۴ هجری شمسی از شهر غلغله کشف شده بود، اشاره کرد.
آثار شاعران بزرگ زبان و ادبیات فارسی دری نیز در موزه کابل نگهداری می‌شد. از جمله این آثار می‌توان به هفت اورنگ عبدالرحمان جامی، هفت‌پیکر نظامی گنجوی، هشت بهشت و لیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی بلخی اشاره کرد که همه‌ی این آثار در سال ۸۹۹ هجری شمسی نگارش و تذهیب شده بودند و بخشی از آثار ادبی موزه را تشکیل می‌دادند. بوستان سعدی شیرازی به خط میر عماد، خطاط معروف دوره تیموریان هرات، دیوان میرزا عبدالقادر بیدل که از طرف امیر بخارا به پادشاه افغانستان، امیر حبیب‌الله اهدا شده بود، دیوان حافظ شیرازی به خط میر محمد محسن که برای سلطان حسین بایقرا نوشته شده بود و چند اثر مهم دیگر نیز از جمله آثار بخش ادبی، هنری و فرهنگی این موزه می‌باشند. از مهم‌ترین آثار هنری دیگر این موزه، آثار مینیاتوری از استاد کمال‌الدین بهزاد، معروف‌ترین مهندس و نقاش دوره تیموری می‌باشد.
با توجه به تعداد زیاد آثار کشف شده، علاوه بر کابل، در شهرهای هرات، میمنه، غزنی، بلخ و قندهار نیز موزه‌هایی وجود دارند. از همه بیشتر، موزه ملی هرات آثار تاریخی و باستانی زیادی را در خود حفظ و نگهداری می‌کند که شامل ۴۰۰۰ اثر تاریخی و باستانی است.
در سال‌های اخیر، با حمایت یونسکو و تلاش وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور، تعداد زیادی از آثار غارت شده که در دوران جنگ‌های داخلی به غارت برده شده بودند، از کشورهای اروپایی بازگردانده شده‌اند و هنوز هم بسیاری از این آثار در موزه‌های کشورهای اروپایی نگهداری می‌شوند. طبق اسناد و مدارک رسمی، افغانستان در سال ۱۳۵۰ هجری شمسی دارای شش موزه معروف بوده است که برخی از آن‌ها در جریان‌های سیاسی کشور به نحوی تخریب یا غارت شده بودند.
موزه کابل از نظر گردشگری فواید زیادی دارد که به چند مورد زیر اشاره می‌شود:
  • جذب گردشگران: موزه کابل می‌تواند به عنوان یک مقصد گردشگری اصلی، گردشگران داخلی و خارجی را جذب کند و به رونق صنعت گردشگری در افغانستان کمک نماید.
  • افزایش درآمد: افزایش بازدیدکنندگان از موزه بهبود وضعیت اقتصادی محلی را به همراه دارد. هزینه‌های مربوط به ورودی، خرید سوغاتی و خدمات دیگر به درآمدهای محلی افزوده می‌شود.
  • حفظ تاریخ و فرهنگ: موزه به نگهداری و نمایش آثار باستانی کمک کرده و هویت فرهنگی کشور را تقویت می‌کند. این امر باعث آگاهی گردشگران از تاریخ غنی افغانستان می‌شود.
  • آموزش و پژوهش: موزه به عنوان یک مرکز آموزشی عمل می‌کند و می‌تواند به پژوهشگران، دانش‌آموزان و دانشجویان اطلاعات و منابع مفیدی ارائه دهد.
  • تقویت روابط فرهنگی: بازدید از موزه می‌تواند فرصتی برای تبادل فرهنگی و تقویت روابط بین‌المللی فراهم آورد؛ زیرا گردشگران می‌توانند با فرهنگ و هنر افغانستان آشنا شوند.
  • توسعه زیرساخت‌ها: رشد گردشگری به توسعه زیرساخت‌های مرتبط مانند هتل‌ها، رستوران‌ها و خدمات حمل‌ونقل منجر می‌شود که به بهبود کیفیت زندگی محلی نیز کمک می‌کند.
  • اشتغال‌زایی: افزایش تعداد گردشگران می‌تواند فرصت‌های شغلی جدیدی در زمینه‌های مختلف مانند راهنمایی گردشگری، خدمات پذیرایی و فروش سوغاتی ایجاد کند.
با این دلایل، موزه کابل نه تنها یک مرکز فرهنگی و تاریخی، بلکه یک موتور اقتصادی و اجتماعی برای منطقه نیز به شمار می‌رود.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version