نویسنده: عبدالحمید نوروزی

فلسفۀ پیدایش زن

امروزه بر اثر تهاجم افكار غربی این سروصدا كه اسلام زن را در نقـاب یـا پـرده در بند كرده و او را به این صورت خفه نموده و در چهاردیواری زندانی نموده است، هرجا به گوش می‎رسد؛ اما درحقیقت، این تبلیغات نتیجۀ این است كه این‌گونه افراد از هدف و مقصد پیدایش زن آگاهی ندارند و دنیا را مدنظر قرار داده‌اند. اگر این افراد ایمان و باور کاملی می‌داشتند به اینکه خـالق تمام كائنات و مرد و زن خداوند متعال است، باید این را از خدا بپرسـند كـه مرد به چه هدف آفریده شده و زن برای چه مقصدی خلق شده است؟ یـا بـه عبـارتی دیگر، هدف اصلی از پیدایش مرد و زن چیست؟ اگر خدای نخواسته به این ایمان ندارند، بحث و گفت‌وگو با ایشان عبث و بیهوده است. از همه مهم‌تر آن است كه در فكر اصلاح ایمان و اعتقاد خویش باشند، لیكن اینگونه افـراد از ایـن نكته غافل‌اند كه اگر مرد و زن به یک هدف و غرض آفریده می‌شدند، دیگر نیازی نبود كه از نظر جسمانی باهم متفاوت باشند؛ نظام جسمانی مـرد بـا نظـام جسـمانی زن متفـاوت است؛ مزاج مرد با مزاج زن فـرق دارد، هم‌چنین صـلاحیت مـرد بـا صـلاحیت زن یكـی نیسـت.
خداوند هر دو صنف را طوری آفریده كه در خلقت و نظام آن فرق اساسـی نهـاده اسـت؛ لذا این گفته كه میان مرد و زن فرقی وجود ندارد، خلاف قانون فطرت است. تمدن جدید این فرق اساسی و فطری را نادیده گرفته و در نابودسـاختن آن نهایـت تـلاش را نموده است؛ تا جایی كه مرد و زن در گذاشتن و كوتاه‌نمودن موی سر، پوشیدن لباس و بسیاری از امور دیگر تقلید می‌نمایند.
در قرآن مجید در مورد فلسفۀ پیدایش زن، به دو مطلب اشاره شده كه در ادامه هر یک را به‌طور اختصار مورد بررسی قرار می‌دهیم.
فلسفۀ اول: سكون و آرامش مرد
خداوند متعال یكی از فلسفه‌های پیدایش زن را چنین بیان می‌فرماید: «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَالِكَ لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَكَّرُون»؛ و یکی از نشانه‌های (دالّ بر قدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان (در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید و در میان شما و ایشان مِهر و محبّت انداخت (و هر یک را شیفته و دلباختۀ دیگری ساخت تا با آرامش و آسایش، مایۀ شکوفایی و پرورش شخصیّت همدیگر شوید و پیوند زندگی انسان‌ها و تعادل جسمانی و روحانی آن‌ها برقرار و محفوظ باشد). مسلّماً در این (امور) نشانه‌ها و دلایلی (بر عظمت و قدرت خدا) است برای افرادی که (دربارۀ پدیده‌های جهان و آفریده‌های یزدان) می‌اندیشند.
باید دانست كه زن برای مرد و مرد برای زن منشأ آرامش است؛ زیرا آرامش دل به واسطۀ همسر است.  دل مرد زمانی آرام می‌گیرد که زنی عفیف و پاکدامن داشته باشد و دل زن زمانی سكون و اطمینان پیدا می‌كند كه مردی نیک و صالح برایش میسر گردد. اگر زن، زن باشد و مرد، مرد باشد، اضطراب خاطر به‌وجود نمی‌آید.
قرآن‌كریم با توجه به نیازهای بشر به‌وجود همسر، آن را در یک جمله خلاصه نموده و می‌فرماید: «لتسکنوا الیها»؛ تا اطمینان بیابید به‌سوی آن.
از این آیه مفهوم می‌گردد كه فلسفۀ پیدایش زن، سكون و راحت قلب است. در خانواده‌ای كه این نعمت بزرگ الهی وجود داشته باشد، از نظر زندگی زناشویی كامیاب است و خانواده‌ای كه از این نعمت عظیم محروم باشد، اگر همۀ دنیا در اختیارش باشد، بازهم ناكام و نامراد است؛ چنانچه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرماید: «الدُّنْیا مَتَاعٌ، وَخَیرُ مَتَاعِ الدُّنْیا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ»؛ یعنی دنیا یک متاع است و بهترین متاع دنیا زن صالح است.
فلسفۀ دوم: بقای نسل
خداوند متعال یکی دیگر از انعامات خویش و هدف از خلقت زن را چنین بیان می‌کند: «وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّیبَاتِ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ یؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یكْفُرُونَ»؛ ترجمه: خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما ساخت (تا در کنار آنان بیاسایید) و از همسران‌تان پسران و نوادگانی به شما داد (تا بدانان دل خوش کنید) و چیزهای پاکیزه‌ای (همچون غلّات و میوه‌جات و حیوانات) به شما عطا کرد (تا از آن‌ها استفاده کنید و خدا را سپاسگزاری نمایید). آیا (با وجود اینکه کافران می‌دانند که سرچشمۀ همۀ نعمت‌ها خداست؛ نه کس و ‌چیز دیگر، آیا بازهم) به (بت‌های) باطل ایمان می‌آورند و نعمت خدا را (با شرک ورزیدن) ناسپاسی می‌کنند؟!
از حضرت انس رضی‌الله‌عنه روایت است كه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم به همسرداری و تشكیل خانواده دستور می‌داد و از ازدواج نكردن شدیداً نهی نموده و می‌فرمود: :«تَزَوَّجُوا الْوَلُودَ الْوَدُودَ، فَإِنِّی مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ»؛  یعنی با زنانی که بسیار اولادآورنده و دوست‌دارنده هستند، ازدواج کنید؛ زیرا من در روز قیامت در بین سایر امت‌ها به فراوانی شما افتخار خواهم کرد.
پس اصل هدف پیدایش زن دو چیز است: 1. مرد بدان آرامش خاطر بیابد؛ 2. نسل انسان باقی بماند.
گویا زن كارخانۀ بزرگ انسان‌سازی است. كارخانه هراندازه برنامۀ كاری‌اش بیشتر مرتب باشد، همان اندازه كالاهای مرغوب‌تری به جهان عرضه می‌كند؛ زن نیز هر چند پاک‌دامن‌تر باشد و به وظایفش بهتر عمل نماید، انسان‌های پاک‌تر و برجسته‌تری به جامعه تحویل می‌دهد.
با طلوع نور اسلام و تعلیمات حیات‌بخش آن توسط پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم، زنان از تاریکی جهل نجات‌یافته و به نور معرفت و کمال، هدایت شدند. شخصیت حقیقی و حقوق زنان احیا شده و زنان توانستند در صحنه‌های زندگی حضوری فعّالانه داشته باشند. آنچه در پیش روست، اشاره‌ای گذرا به وضعیت زن در دو جاهلیتِ جدید و مُدرن  و در تمدن عظیم اسلام است.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version