ویژگی­‌های خانوادگی بانوان نمونه از منظر قرآن عظیم الشان

تشکیل زندگی مشترک میان زنان و مردان به موازات حفظ پیوند زناشویی، پیشینه‌ای به درازای تاریخ آفرینش انسان دارد، به گونه‌ای که در عصر حاضر هم مسائل مربوط به زناشویی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ازدواج از نیازهای ضروری بشر و جدایی از تلخ‌ترین مسائل زندگی انسان به شمار می‌آید. از این‌رو، قرآن کریم برای حفظ کانون خانواده، اصولی را ارائه کرده و رعایت آن را به همه مردان و زنان مؤمن توصیه فرموده است.

گمان خوب به همسر

حُسن ظن به یکدیگر، نخستین خشت بنای صلح و صفای اجتماع است و در خانواده و زندگی مشترک نیز اساسی می‌باشد. بنابر آیات قرآن عظیم الشان، افراد جامعه‌ی اسلامی باید به یکدیگر گمان نیکو داشته و نه تنها شایعات بی‌اساس در مورد یکدیگر را نپذیرند، بلکه با آن‌ها مقابله کنند. وجود چنین خوش‌گمانی بین افراد خانواده سزاوارتر است و زنان مؤمن باید به همسران خود خوش‌گمان باشند و اجازه ندهند شایعه‌سازان شخصیت همسران‌شان را لگدکوب کنند؛ همچنان که مردان نیز باید نسبت به زنان خود چنین خوش‌گمانی‌ای، بلکه در سطح بالاتر، داشته باشند.

رعایت حقوق همسر

زندگی مشترک زن و مرد مقتضی حقوق متقابل میان آنان است. تجربه نشان داده است که هرگاه زنان و مردان در زندگی زناشویی خود، حقوق مشترک را رعایت کرده‌اند، از زندگی آرام و شیرینی بهره‌مند شده‌اند؛ و زمانی که حقوق متقابل را نادیده گرفته‌اند، کانون گرم خانواده به سردی گراییده است. از این‌رو، خداوند زنی را نمونه و شایسته می‌داند که در برابر حقوق به حق همسرش خود را مسئول می‌داند و هرگز آن را پایمال نمی‌کند. این حقیقت در سوره نساء چنین مورد تأکید قرار گرفته است: «فَالصَلِحَتُ قَنِتَتُ حَفِظَتُ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللهُ»؛ «پس زنان درستکار فرمانبردارند (و) به پاس آنچه خدا (برای آنان) حفظ کرده اسرار (شوهران خود) را حفظ می‌کنند.» از این آیه چنان در می­یابیم که از اوصاف و ویژگی­های زنانِ نمونه و بانوان شایسته، ادای حقوق شوهران­شان و اطاعت از آنان در محدوده‌ی شرعی و قانونی است. چنان‌که از حضرت ابو امامه روایت شده است که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: «مَا اسْتَفَادَ الْمَرْءُ بعد تقوى الله خيرا له مِنْ زَوْجَه صَالِحَهِ إِنْ نَظَرَ إِلَيْهَا سَرَّتْهُ، وَإِنْ أَمَرَهَا أَطَاعَتْهُ، وَإِنْ أَقْسَمَ عَلَيْهَا أَبَرَّتْهُ، وإن غاب عنها نصحته فى نفسها وماله»؛ ترجمه: «هیچ مؤمنی بعد از نعمت تقوی، بهره‌ای بهتر و برتر از زن نیکو و مؤمنه نخواهد داشت. او (زن مؤمنه) کسی است که هرگاه شوهرش به او نگاه کند، او را خرسند می‌کند؛ اگر شوهرش به او دستوری دهد، اطاعت می‌کند؛ و اگر شوهرش او را به چیزی قسم دهد، آن را انجام می‌دهد. و هرگاه شوهرش از خانه دور باشد، در مورد خودش و مال او به درستی عمل می‌کند.»
در این حدیث، بعد از نعمت تقوا، مرتبه‌ی زن نیکو سیرت، پاکدامن و عفیف قرار گرفته است. واقعاً یک شخص مؤمن و متقی چقدر خوش‌اقبال و خوشبخت خواهد بود که شریک زندگی‌اش با تقوا و خدا‌ترس باشد. چنان‌که در همین روایت به برخی از علامت‌های یک زن با ایمان و نیک‌کردار اشاره شده است. بدان توجه نمایید:
۱ـ هرگاه شوهر به وی بنگرد، او را شادمان کند. این علامت بزرگی در شناسایی مقام و حیثیت یک زن مسلمان نیک‌رفتار است. هدف این است که وضع ظاهری، آرایش و پاکیزگی‌اش مطابق با خواهش شوهرش باشد. به محض این‌که او را نگاه کند، خوشحال شود و آثار سرور و تبسم بر سیمایش نمودار باشد. به محض آمدن شوهر به منزل، با وی طوری برخورد نیکویی نماید که شوهر تمام خستگی‌اش به خاطر برخورد خوب همسرش برطرف شود و به جای خستگی، آرامش و شادی در وجود مرد فوّاره بزند. نه این‌که هرگاه شوهر به منزل آمد، زن چهره‌اش را گرفته و با تُرش‌رویی با وی پیش آید و به جای این‌که اسباب آرامش و اطمینانش را فراهم نماید، برعکس موجب اندوه و ناراحتی‌اش شود. بنابراین، آرایش ظاهری‌اش نباید به گونه‌ای باشد که به محض مشاهده‌اش، آثار یأس و ناامیدی شوهر را در برگیرد. این‌طور هم نباشد که در پیش شوهر به وضع ظاهری‌اش توجه چندانی نکند، اما به محض شرکت در مجالس عروسی و سایر مراسم‌ها و جشن‌ها با سر و وضعی بیرون بیاید که موجب جلب نظر دیگران شود.
ای زن مسلمان و دیندار، به خوبی آگاه باش که آرایش و زینت دادن قبل از ازدواج که موجب جلب‌نظر دیگران و بیگانگان باشد، سبب بی‌بندوباری و بی‌حیایی است؛ زیرا زمینه‌ی گناه در آن نهفته است و به همین خاطر جائز نمی‌باشد. بعد از عروسی، آرایش کردن اشکالی ندارد، مشروط بر این‌که این آرایش در راستای جلب رضایت شوهرش باشد، نه برای لطف‌اندوزی بیگانگان و نامحرمان. زیرا بنابر برخی از روایات، زنی که به خاطر جلب توجه مردان نامحرم و بیگانه خود را آرایش می‌دهد، وی را در مرتبه‌ی همان زنانی قرار داده‌اند که در پی زنا و بدکاری می‌باشند. با این برخورد و افعال نامشروع، گویا دیگران را به ارتکاب زنای چشم و دل فرا می‌خوانند و مردم را از این طریق به سوی خودشان می‌کشانند. یا قصد از آرایش این باشد که حداقل دیگران آنان را تماشا نموده و به حیرت بیفتند و لذت ببرند و آنان را مورد تعریف و تمجید قرار دهند. جای بسی تأسف برای چنین زنانی است که خود را همانند دلقک درست می‌کنند و در جامعه سبب گناه می‌شوند، فقط به خاطر تعریف و تمجید دیگران. خوب، بعد از این که تعریف و تمجید شدند، آن وقت چه؟ بالفرض مثال زیباترین زن شهر یا دنیا شدند، آخرش که چه؟ چه نفعی به او می‌رسد؟ ناگفته نماند یک روزی تعریف‌های مردم تمام می‌شود، زیبایی‌اش از بین می‌رود، پیر و شکسته می‌شود، آن وقت چه؟ آن نامه‌ی اعمالی را که سیاه کرده است، چطور می‌خواهد سفیدش کند با تعریف‌های مردم؟ نه، هرگز چنین نیست. مثل این می‌ماند که انسان روی یک تخته‌ی چوبی چندین میخ بکوبد و بعد یکی یکی میخ‌ها را از تخته بیرون بیاورد. با چه صحنه‌ای مواجه می‌شود؟ اگر چه تمام میخ‌ها را بیرون می‌کشد و ظاهراً تخته خالی از میخ می‌شود، ولی همواره جای میخ‌ها بر روی تخته باقی است. این درست مثل گناه کردن و گذر زمان می‌ماند. و ثبت گناهان در نامه‌ی اعمال، اگر چه در جوانی گناه کرده باشد و توبه نکرده باشد و حالا در زمان پیری به سر ببرد، ولی گناهانش همواره مانند همان جای میخ در تخته در نامه‌ی اعمالش باقی می‌مانند. پس بهتر است قبل از سیاه شدن نامه‌ی اعمال که مهم‌ترین چیز برای انسان است، از این بی‌حجابی که به سبب چیز پوچی باز می‌آید، دست بردارد تا کامیابی آخرت را به خاطر حرف مردم از دست ندهد. واقعاً چه گناه و فحشای خطرناکی است که واقعیت را وارونه نموده و بی‌جهت خود را در آن‌چنان گناهی مبتلا نمایند که هیچ‌گونه لذتی نداشته باشد.
۲ـ مقصود از تکمیل قسم این است که شوهر نسبت به همسرش به اندازه‌ای اعتماد می‌کند که قسم یاد می‌کند. به طور مثال، شوهر سوگند می‌خورد و به همسرش می‌گوید فلان کار را بکن. زن هم به خاطر جلب رضایت شوهرش آن کار را انجام می‌دهد، اگرچه انجام آن کار برایش مشکل و برخلاف میلش باشد.
۳ـ هدف از این‌که در عدم حضور شوهرش نسبت به مال و نفس معامله‌ی خوبی نماید، این است که آزادانه به این‌جا و آن‌جا نرود و با بیگانگان روابط برقرار نکند؛ زیرا بسا اوقات برخی از زنان طوری مشاهده شده‌اند که هنگام عدم حضور شوهران‌شان نسبت به مراعات نمودن حجاب و سایر شئون اسلامی توجه چندانی نمی‌کنند. به کثرت دیده می‌شود که زن‌ها در بازارها پرسه می‌زنند و به جاهایی می‌روند که در هنگام حضور شوهران هیچ‌گاه اجازه ندارند به آن‌جا بروند و به قول گفتنی فرصت را غنیمت می‌شمارند و خوش می‌گذرانند و به این کار ناجایزشان افتخار می‌کنند!! غافل از آن‌که این کار نارضایتی ربّ العالمین را به همراه دارد. یا هنگام گفتگو با نامحرمان هیچ‌گونه اضطرابی به خودشان راه نمی‌دهند، انگار نه انگار که این کار سبب نارضایتی الله و خیانت به شوهر محسوب می‌شود. آن‌ها این کار را خوش‌گذرانی و تفریح تصور می‌کنند دور از چشم شوهر، غافل از آن‌که هیچ چیز از نظر پروردگار یکتا پوشیده نیست. مقصود از اراده‌ی خیر با اموال این است که دارایی را بی‌جا خرج نمی‌کنند و مرتکب اسراف و تبذیر نمی‌شوند. اثاثیه‌ی منزل را با حفاظت کامل مورد استفاده قرار می‌دهند. به کسانی که هنگام حضور شوهرش به آنان چیزی نمی‌داد، هنگام عدم حضورش هم به آنان چیزی نمی‌دهد. فرقی نمی‌کند که آنان از خویشاوندانش باشند یا از بیگانگان. پس یک زن مسلمان اگر خوشبختی کامل را می‌خواهد، باید به حدی خوش‌اخلاق و خوش‌برخورد باشد که هر وقت شوهرش به منزل بیاید و با او گفتگو نماید، برخورد زن آن‌چنان پرکشش و توأم با مهر و محبت و تبسم باشد که اگر شوهر با خستگی و غم و کسالت به منزل بیاید، همین برخورد با همسرش طوری سبب خشنودی شوهر گردد که از خشنودی شوهرش خداوند نیز از او خشنود گردد. این زن در این زمان که با اخلاق و رفتار نیک و پسندیده‌اش توانسته است چنین جلب رضایت کند، بدون شک بلیط بهشت را در دستش دارد.
خواهران من! هنوز هم دیر نشده است. اگر خواهان بهشت هستید، شوهران‌تان را از خود راضی کنید تا به سبب‌شان به بهشت دست یابید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version