نویسنده: صادق فائز

   شناخت ویژگی های دوره جوانی

برای اصلاح و یا راست نمودن چیزی حتما باید از خصوصیات و ویژگی‌های آن اطلاع حاصل نمود و گرنه کار بسیار سخت خواهد و چه بسا همچون “آب در هاون کوبیدن” شود. حالا برای آنکه خود جوان یا مسئولان ذیربط تربیتی برای اصلاح خود قدمی بردارند، باید از ویژگی‌ها و خصوصیات دوران جوانی آگاهی حاصل کنند و گرنه حتما به مشکل بر می‌خورند.
انسان در اثر گذشت زمان، و ورود از مرحله‌ای به مرحله دیگری از عمرش، دچار تغییر و تحولات شگرفی در زندگی روحی، جسمی و شخصیتی خویش می‌شود. بهار عمر انسانی، یعنی دوران جوانی، دوران انقلاب و هیجان است. جوان در این دوران دستخوش تحولات گسترده در ابعاد گوناگون می‌شود که اگر با آگاهی با آنان روبرو نشود، به ناکامی‌های جبران ناپذیری دچار می گردد. ابتدایی‌ترین گام در تربیت جوان، شناخت ویژگی های روحی – روانی و شناخت استعدادها و توانایی‌های آنان است.
بنابراین شناخت جوان و ویژگی های جوانی، برای بهره مندی هرچه بیشتر و بهتر از جوانی و پرورش میوه‌های شیرین این دوران، یک ضرورت و نیاز اساسی است. فقط در صورتی می‌توان دستوری قابل اجرا و برنامه‌ای صحیح ارائه داد که ابعاد روحی و شخصیتی جوان با دقت فراوان، در آن برنامه رعایت شده باشد؛ وگرنه چه بسا زیان جبران ناپذیری گریبان‌گیر جوان و جامعه می‌شود.یک چیزی مهم آن‌که در هدایت جوانان باید به‌روز بود و از جدیدترین ابزارهای روز باید استفاده شود.
از این‌رو، شناخت و بینش صحیح در امر جوانان برای راهیابی و راهنمایی آنان یک امر لازم و ضروری است؛ همان گونه که غفلت از شناخت جوانان و راه‌های تربیت آنان و بی‌تفاوتی در حق ایشان، ظلمی درباره‌ی آنان و مجموعه‌ی اطرافیان و خود انسان است و علاوه بر این، امر تربیت جوان، یک فرایند پیچیده و دقیق است که کوچک ترین خطا نیز بزرگ است؛ و موضوع آن بسیار مهم است. بنابراین شناخت جوان، ویژگی‌های دوره‌ی جوانی، عوامل رشد و آفت‌های جوانی برای هر فرد تعالی‌خواه در مسیر تربیتی، اجتناب ناپذیر است.
به برخی از ویژگی‌های جوان اشاره می‌کنیم:
۱احساس قدرت:
یکی از ویژگی‌های اولیه که در انسان پا گذاشته به مرحله جوانی شکل می‌گیرد احساس قدرت است، و نخستین چيزی که در بدو جوانی، جوان با آن روبرو می‌شود، و احساس می‌کند که می‌تواند به تنهایی هرکاری را انجام دهد. او فکر می‌کند از نظر نیرو و قدرت هیچ‌کس به پایش نمی‌رسد، از این‌رو، به هرکاری وادار شود بی‌درنگ به آن تن می‌دهد و اصلا به عواقب احتمالی آن فکر نمی‌کند.
روی این ویژگی دشمنان بسیار حساب بازکرده و می‌کنند، غفلت از این ویژگی می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری داشته باشد. کشیده شدن به مافیای مواد مخدر، آدم‌کشی، فساد و زورگویی از تبعات منفی این ویژگی هستند.
۲تجدد و نوطلبی:
یکی دیگر از ویژگی‌های دوره‌ی جوانی، گرایش به تجدد و نوگرایی است. جوانان شیفته‌ی سبک‌های نوین در روزگار خود هستند. آن ها به هر چیز تازه‌ای با خوش‌بینی می‌نگرند، از این‌رو اگر آن‌ها را بین دو فکر نو و قدیمی، دو لباس جدید و سنتی، دو روش امروزی و دیروزی مخیّر سازید، چیز نو و تازه را انتخاب می‌کنند. جوانان کتاب‌هایی را می خوانند که نوآوری داشته باشد، اشعاری را می پسندند که تازه و جدید باشد، لباس‌ها و ساختمان‌ها و موترهای را دوست دارند که به سبک نوین در بازار عرضه شده باشد. جوانان شدیداً به هر چیز نو با عینک خوش‌بینی می‌نگرند و بعضی مواقع از بزرگسالان به علت تمایل نداشتن به افکار نو و وسایل جدید گله‌مند هستند. گرچه گرایش به وسایل و روش های نو و تجدد طلبی امری طبیعی در جوانان است، امّا باید توجّه داشته باشیم که به نام تجدد و نوگرایی و تنوع طلبی، در مُدگرایی افراط نکنیم و معیار خوبی و بدی را جدید بودن و قدیمی بودن قرار ندهیم و باید به این مسأله‌ی مهم توجه داشته باشیم که حس نوگرایی را نباید در “اصول ثابت” زندگی دخالت دهیم و به بهانه ی نوگرایی از اصول ثابت زندگی و اصول اخلاقی و انسانی دست برداریم، بلکه این
نوع گرایش در حد طبیعی خود باید در زندگی باشد، نه در امور ثابت و جاوید.
ما قطعا با ابزارهای قدیمی نمی‌توانیم شخصیت‌های بزرگ اسلام را به عنوان رهبر و قدوه به جوانان نشان بدهیم و شخصیت سازی کنیم،زيرا آنان به ابزارهای قدیمی تمایلی ندارند و اگر ما از ابزارهای جدید غفلت کنیم، دشمن این خلأ را پر می‌کند.
در احکام ثابت الهی که از روی فطرت و مصلحت واقعی تدوین شده است، اصل نوگرایی را نباید حاکم کنند، مثلاً نباید فکر کنند چون عفت، حجاب، امر به معروف، تقوا، بندگی خدا، اخلاق و امثال
این ها امری قدیمی و سنتی است، باید از صفحه ی روزگار کنار رود و به جای آن، بدحجابی، بی عفتی، بی تقوایی و خود پرستی قرار گیرد، زیرا اگر جوانان ما بخواهند در اصول ثابت انسانی نوگرا باشند، قطعاً با از دست دادن بسیاری از ارزش های معنوی، اخلاقی و انسانی، رو به رو خواهند شد که این کار هم برای جوانان و هم برای جامعه مضر و خطرناک است.
۳-  میل به خودآرایی:
یکی دیگر از ویژگی های دوره ی جوانی، میل به خودآرایی است. جوانان که در دوره ی جوانی، خود به خود از نوعی زیبایی طبیعی برخوردارهستند، سعی می کنند با اضافه کردن زیبایی های مصنوعی بر زیبایی خود بیفزایند. میل به خودآرایی در سنین بالاتر، که زیبایی طبیعی انسان تا حدودی از بین می رود، کم می شود. اسلام که دینی جامع و کامل می باشد و به تمام ابعاد زندگی مادی و معنوی انسان ها توجه نموده، با تأکید بر استفاده از لباس های زیبا، شانه کردن مو، معطر کردن بدن و بهداشت شخصی به حس زیبایی‌گرایی (که خداوند در فطرت آدمی به ودیعه گذاشته است) توجه کرده است.
حالامهم این است که میل به خود آرایی باید در حد طبیعی و فطری باشد تا باعث انحراف جوانان نگردد، زیرا بسیار دیده‌ایم جوانانی که ( دختر یا پسر) به سبب افراط در خود آرایی به راه های غلط کشیده شده اند. علاوه براین، زیاده روی در خودآرایی، ممکن است منشأ بیماری وسواس شود و عامل اختلال های روحی گردد و شخص را از فعالیّت های حیات بخش باز دارد. جوانان باید جمال و زیبایی را برای خود جمال و زیبایی بخواهند، نه برای جلب توجّه دیگران، زیرا هنگامی می توان زیبایی را در همه جا رعایت کرد که فی نفسه برای آن ارزش قائل شد، امّا اگر صرفاً برای برانگیختن دیگران باشد، ممکن است جوانان عزیز را در مسیر ناپسند خود پرستی و ریاکاری قرار دهد.
برای دختران خودآرایی باید در محدوده ی شریعت مقدس الهی باشد، یعنی بر دختران لازم است از کارهایی که باعث تحریک جوانان می شود، مانند لباس های زننده و آرایش های مهیّج برحذر باشند، خواه به اسم خودآرایی باشد یا به اسم چیزهای دیگر، که در غیر اینصورت، باعث فساد و تباهی برای جامعه و خودشان خواهند شد .
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version