از علمای معاصر نیز بساری این نظریه را ذکر کردهاند و در مورد آن بحث کردهاند.
«محمداحمد باشمیل» از علمای معاصر در مورد نظریۀ تکامل و ارتقای تدریجی موجودات مینویسد: «آنچه بهصورت خلاصه میتوان از اقوال این دسته از علمای مسلمان، بهویژه امام حسن بصری و علامه ابن خلدون بهدست آورد آن است که در این سخن که خداوند جلجلاله انسان را حیوانی کوچک به انسانی کامل ارتقا و تکامل داده است، هیچ نوع تضاد و مخالفتی با آموزههای قرآن کریم و عقیدۀ فرد مسلمان وجود ندارد؛ چراکه اگر چنین میبود، مسلمانان در مقابل ادعای علامه ابن خلدون سکوت نمیکردند.»
نویسندۀ مسلمان، «عباس محمود عقاد» مینویسد: «هر تفسیری که افراد معتقد به تکامل انواع در مذهب تکامل به آن معتقد باشند، هیچ مستند و مدرکی برای ملحدین درجهت ابطال دین یا انکار خالق یا قایلشدن به خالیبودن هستی از نشانههای قصد و تدبیر الهی نخواهد بود.»
البته باید درنظرداشت که این نظریات علمای مسلمان هرگز در جهت تایید آرا و نظریات داروین و طرفداران وی نیست، بلکه در صدد آن است تا موضوع وجود تکامل موجودات در طول تاریخ و اینکه خداوند متعال با قدرت و خالقیت خویش عالم موجودات را متطور و مترقی خلق کرده است، ثابت گردد.
اما آنچه را که در میان دیدگاه اسلام و آموزههای دینی نسبت به نظریۀ تکامل با اندیشۀ داروین باید متفاوت دانست، آن است که از منظر اسلام، اصول و حقایق اشیا ثابت و غیر متغیر هستند و جزئیات و اشکال آنها تغییر میکند. همچنین نکتۀ مهم دیگر آن است که تغییر و تکامل همۀ امور و اشیا توسط ذات الله تعالی انجام میگیرد و این خداوند است که آنها را خلق کرده است و به اشکال و صورتهای مختلف، متغیر و متکامل میکند.
این درحالی است که داروین و طرفداران وی، وجود و تکامل موجودات را حاصل تاثیر طبیعت، مساعدبودن شرایط و جو موجود، انتخاب طبیعی و جهشهای ژنتیکی میدانند و این مخالفت صریح با آموزهها و مفاهیم دینی دارد.
شیخ انور الجندی مینویسد: «مفهوم صحیح علمی آن است که بخشی از عناصر ثابت و پایدار هستند و بخشی دیگر متغیر و تکاملپذیر هستند و نظم خاصی بین عناصر ثابته و عناصر متغیره وجود دارد. این مفهوم علمی مطابق با آموزهها و مفاهیم اسلام است؛ چراکه اسلام قایل به ثبات و پایداری اصول عامه و قواعد علیا همراه با رشد و تکامل جزئیات، تفاصیل و فروع است.
در زندگی ارزشهای ثابتی هستند که هیچگاه نظریۀ تکامل متوجه آنها نخواهد شد، اموری مانند وحدانیت الله تعالی، حقیقت و ماهیت انسان، اصول دین، یگانگی جنس بشری، حدود الله تعالی، بعث بعد الموت و قانون جزای الهی که هیچگاه نظریۀ تکامل نمیتواند در مورد این امور سخنی بگوید.
اندیشۀ اسلامی، خالقیت را برای الله تعالی ثابت میداند، نه برای طبیعت. بعث و حشر آخرت را مانند ایمان کامل به عالم غیب ثابت میکند. … هدف داروین و نظریۀ وی واضح و مشخص است که بهوسیلۀ خروج از حدود علم تجربی و قواعد آن میخواهند اندیشۀ دینی و هر آنچه به آن مرتبط است مانند ایمان به الله جلجلاله و روز آخرت را از بین ببرند.»