نویسنده: «ابو عائشة»

اقسام امر به معروف و نهی از منکر

هر یک از معتزله و اهل سنت و جماعت، معروف و منکر را به انواع و اقسام متعدد تقسیم نموده‌اند که ما در ذیل آن را بیان می‌کنیم:

دیدگاه معتزله

معتزله در مورد معروف می‌گویند: معروف بر دو قسم هستند: واجب و مندوب و امر کردن به آن نیز به همین شیوه است؛ اما منکر نزد آنان همه یکسان هستند، پس نهی کردن از تمام کارهای نامناسب چه مکروه باشند و یا حرام نزد آنان واجب است.
قاضی عبدالجبار در این مورد می‌گوید: «معروف بر دو قسم است: یکی واجب و دیگری آن‌که واجب نیست، پس امر به واجب نیز واجب است و اما امر به کارهای نفل، نیز نفل بوده و ثواب دارد؛ ولی منکر همۀشان یکسان است که در صورت تکمیل شرایط در همه‌ی موارد نهی کردن واجب است.»
در این قولِ قاضی عبدالجبار نکته‌ای بود که بیان آن مهم است و آن این‌که قاضی در صورتی نهی از منکر را واجب می‌داند که شرایط آن تکمیل باشد، پس باید بدانیم که آنان برای امر به معروف و نهی از منکر چه شرایطی در نظر گرفته‌اند، گرچه مبحث بیان شرایط، مبحث طولانی و فراگیر است؛ اما چون اهل سنت نیز در بیشتر این شرایط با معتزله موافق هستند و در برخی مختلف، پس مناسب است این شرایط را با تفصیل بیان کنیم:
  1. این‌که امرکننده به معروف و نهی‌کننده از منکر بداند، مأموربه که به آن دستور می‌دهد معروف باشد و یا منهی عنه که از آن باز می‌دارد، منکر باشد تا به کارمنکر امر نکنند و از کار معروف و خوب او را باز ندارد؛
  2. این‌که باید، منکر آنجا وجود داشته باشد؛ مثل این‌که جام‌های شراب‌نوشی را مهیأ ببیند و یا الآت لهو و لعب حاضر باشند و یا الآت موسیقی در آنجا جمع باشند؛
  3. این‌که بداند که امر به معروف و نهی از منکر منجر به ضرر بزرگ‌تر از آن نشود، اگر دانست و یا گمان غالبش این بود که نهی او از نوشیدن شراب منجر به قتل یک گروهی از مسلمانان و یا به آتش کشیدن محله‌ای می‌شود، پس امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست؛
  4. این‌که بداند و یا گمان غالبش این باشد که سخن او تأثیرگذار است و گرنه بر او واجب نیست؛
  5. این که بداند و یا غالب گمانش این باشد که این کارش باعث ضرر در مال و یا جان او نمی‌شود.
قاضی عبدالجبار در جای دیگر می‌گوید: «بدان‌که مقصود از امر به معروف، انجام کارهای نیک و مقصد از نهی از منکر، زوال و از بین رفتن منکر است، وقتی هدف با امر آسان برآورده شد درست نیست از آن به کارهای دشوار عدول شود و این چیزی است که با عقل و شرع دانسته می‌شود؛ اما از لحاظ عقلی وقتی یکی از ما می‌تواند با کار آسانی به هدفش برسد، درست نیست که از آن به کار مشکلی عدول کند و اما از لحاظ شرعی، خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «وإن طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فأصلحوا بينهما فإن بغت إحداهما على الأخرى فقاتلوا التي تبغي حتى تفيء إلى أمر الله»؛ (و اگر دو گروه از مؤمنان پیکار کنند، بین آن دو گروه آشتی برقرار کنید، آن گاه اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تجاوز کرد با گروهی که تجاوزگر است تا هنگامی که به حکم خدا برگردد، بجنگید.) اینجا، خداوند متعال در ابتدا دستور به اصلاح ذات‌البین داده، بعد از آن به موارد دیگر امر فرموده است تا این که در آخر، دستور به جنگ داده است.»
معتزله معتقد هستند وقتی امر به معروف و نهی از منکر واجب شد، پس به هر نحوی که فرد می‌توانست آن را انجام دهد، فرقی نمی‌کند با شمشیر باشد و یا به چیز دیگری.
همه‌ی معتزله به جز «اصم» اتفاق نظر دارند که امر به معروف و نهی از منکر با امکان و قدرت: با زبان، دست و شمشیر واجب است به هر صورتی که بر آن توانایی داشته باشند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version