نویسنده: محمد الافغانی

ميانه‌روی

ميانه‌روی در برخورد با افراد و پديده‌ها در واقع يكی از تعاليم ارزشمند دين حنيف و يكی از برجسته‌ترين صفات رسول معظم اسلام و اصحاب ايشان و بالتبع صفت همه‌ی كسانی است كه ادعای پيروي پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) را دارند.
ميانه‌روی و تعادل عبارت است از اتخاذ روش ميانه در برخورد با اشخاص و پديده‌ها، به اين صورت كه انسان در تعامل با افراد و قضايا حقيقت هرچيز را در نظر گرفته شخص و يا شئ را از جايگاه اصلی آن بالاتر نبرد و از منزلت واقعی‌اش فروتر نگذارد.
پيامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) در ميان مردمی به پيامبری مبعوث شد كه مانند همه‌ی جوامع انسانی دارای صفاتی مخلوط از خوبی و زشتی بودند و طبعاً در بعضی از كارها افراط می‌كردند و در برخی امور دچار تفريط می‌شدند؛ آنها در وصف بت‌های ساخته شده از سنگ و چوب تا جای پيشرفته بودند كه سر خود را در مقابل آنها خَم می‌كردند و به نام شان قربانی می‌دادند ولی منزلت خدای يگانه -پروردگار خود و جهان هستی را- به اندازه‌ی پايين آورده بودند كه فرشته‌ها را دختران او می‌دانستند در حالی كه خود از داشتن دختر شرم می‌كردند.
رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) به پيامبری مبعوث شد تا با ارائه‌ی آيينی ميانه و متوسط مردم را به صلاح آورد و نگذارد فرزندان آدم با وجود عقل و منطقی كه خدا برای شان داده حقيقت‌ها را ناديده گرفته با تأثر از فرهنگ حاكم و عنعنات رايج روش ميانه و معتدل را فروگذارند.
نخستين تعليم پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) توحيد بود، توحيد يعنی روش معتدل ميان چند خدايی و بی‌خدايی.
توحيد يعنی اقرار و اعتراف به خدايی واحد و يگانه -ذاتی كه همه‌ی جهان و هم انسان را از نيستی به هستی آورده است- و دور انداختن تمام خدايان دوروغينی كه دجال‌ها به خاطر سوءاستفاده از انسان برای او معرفی می‌كنند.
رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) تلاش می‌كرد تا بعد از توحيد تمام بخش‌های زندگی انسان‌ها اعم از عقايد، عبادات، اخلاق، سلوك، معاملات و… را اصلاح كند؛ اكنون وقتی ما بعد از چهارده قرن به تعاليم پيامبرe نگاه می‌كنيم در هيچ مورد نشانی از غُلو و يا تقصير نمی‌يابيم كه اين امر خود دليلی محكم بر سالم ماندن تعاليم اسلامی از تحريف و تغيير است.
مشهور است كه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) ياران خود را زياد دوست می‌داشت و هميشه آنها را ستايش می‌كرد، ولی سعی می‌نمود در توصيف شان زياده‌روی نكند و عيب‌های شان را ناديده نگيرد.
پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) هميشه اصحاب خود را به كارهای نيك توصيه می‌كرد و اهل فضل را اكرام می‌نمود، اما هرگز اجازه نمی‌داد در توصيف شخصی مبالغه صورت گيرد.
در حديثی كه امام ترمذی آن را روايت كرده رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) می‌فرمايند:
«أَحْبِبْ حَبِيبَكَ هَوْنًا مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ بَغِيضَكَ يَوْمًا مَا وَأَبْغِضْ بَغِيضَكَ هَوْنًا مَا عَسَى أَنْ يَكُونَ حَبِيبَكَ يَوْمًا مَا»
(در ابراز محبت با دوست خود زياده‌روی مكن، چون ممكن است روزی دشمن تو شود و در عداوت با دشمنت راه افراط در پيش نگير، چون بعيد نيست روزی با تو دوست گردد)
برخورد متعادل و ميانه با افراد و پديده‌ها مهم‌ترين و كارآمدترين اسلحه‌يی است كه بنده‌ی مؤمن را در اجرای برنامه‌ها و رسيدن به اهداف عالی‌اش كمك می‌كند؛ و شايسته‌ترين صفتی است كه پيرو واقعی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) را از دنباله‌رو هوا و هوس متمايز می‌سازد.
حديثی كه در فوق به صورت يك متن متين از پيامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نقل گرديد، پرده از روی حقيقت مسأله‌ی افراط كنار زده، روش ميانه را با تمام ابعاد آن برای ما معرفی می‌كند. اينك در ذيل به صورت موجز و خلاصه به برخی از ابعاد مطرح شده در كلام پيامبر اكرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) اشاره می‌كنيم:
الف. زيان‌های افراط در دوستی
زياده‌روی در محبت و دوستی زمينه‌ساز اختلاط بيش از حد می‌گردد و نشست و برخاست غير ضروری عرصه را برای پرحرفی، بيهوده‌گويی، غيبت، تمسخر و اهانت به ديگران فراهم می‌كند.
ب. پديده‌ی افراط و تفريط
هر يك از افراط و تفريط در واقع به معنای ناديده گرفتن حقيقت و انحراف از راه درست و مستقيم است. طبعاً همان گونه كه در عالم مادی انحراف و بيرون شدن از راه مستقيم باعث دور شدن انسان از مقصد و سبب رنج و زحمت می‌شود، در عالم معنوی نيز زير پاكردن روش ميانه انسان را از مقصد دور كرده سبب مشكلات و مصيبت‌های فراوان می‌گردد. به همين خاطر الله متعال به ما تعليم داده است تا هميشه از او توفيق استقامت بر راه راست را طلب كنيم:
]اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ[(حمد6-7)
(ما را به راه راست هدايت فرما، راه آنان كه گرامى‏شان داشته‏اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان)
خلاصه مسلمان واقعی كسی است كه در هر حركت و سكونش سعی می‌كند روش ميانه را از دست ندهد چون او تابع پيامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) است نه پيرو خواسته‌های نفس و مطيع وسوسه‌های شيطان.
مؤمن واقعی می‌بيند كه چگونه پيامبر بزرگوار اسلام تلاش می‌كرد تا در همه‌ی امور ميانه‌روی را حفظ نموده قدم از دايره‌ی اعتدال بيرون نگذارد؛ بنده‌ی مؤمن وقتی ابعاد مختلف زند‌گی رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) را از نظر می‌گذراند، موردی را سراغ نمی‌كند كه در آن قدم پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) به جانب افراط و يا تفريط متمايل شده باشد. مثلاً:
– در عرصه‌ی عبادت می‌بيند كه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) باوجود اصرار و تأكيدی كه بر نماز جماعت داشت، نمی‌پسندد كه انسان‌های سخت‌گير سليقه‌ی خود را بر اين عبادت الهی تحميل كنند.
«فَمَنْ أَمَّ قَوْمًا فَلْيُخَفِّفْ فَإِنَّ فِيهِمُ الْكَبِيرَ وَإِنَّ فِيهِمُ الْمَرِيضَ وَإِنَّ فِيهِمُ الضَّعِيفَ وَإِنَّ فِيهِمْ ذَا الْحَاجَةِ وَإِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ وَحْدَهُ فَلْيُصَلِّ كَيْفَ شَاءَ»
(كسی كه برای مردم امامت می‌دهد بايد نمازش را خفيف ادا كند، چون ممكن است افراد سالخورده، مريض، ضعيف و كسانی كه كار عاجل دارند به او اقتدا نموده باشند؛ اما زمانی كه يكی از شما به تنهايی نماز می‌گذاشت هر قسمی كه دوست داشت [طولانی و يا كوتاه] نمازش را بخواند)
– در ميدان دعوت و تبليغ نمی‌خواست در يك جلسه همه‌ی مسايل را به مردم بگويد و يا از مردم نمی‌خواست كار و بار خود را تعطيل كرده همه روزه به مجلس و صحبت او حاضر شوند، بلكه شرايط زند‌گی و اوضاع و احوال مردم را در نظر گرفته به آنها موعظه می‌كرد.
در حديثی كه امام بخاری آن را نقل كرده عبدالله بن مسعود می‌گويد:
«كَانَ النَّبِىُّe يَتَخَوَّلُنَا بِالْمَوْعِظَةِ فِى الأَيَّامِ، كَرَاهَةَ السَّآمَةِ عَلَيْنَا»
(رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) برای نصيحت كردن ما اوقاتی را مشخص ساخته بود، چون دوست نداشت [از موعظه و پند زياد و همه روزه] خسته شويم)
به همين صورت در سرتاسر زندگی پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) شما يك مورد را سراغ كرده نمی‌توانيد كه آن حضرت پای خود را از جاده‌ی اعتدال بيرون گذاشته باشند و يا دستوری داده باشند كه از آن بويی افراط و تفريط به مشام رسد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version