نویسنده: ابوعائشه
آیین شینتو
بخش بیستوسوم
کتابهای آیین شینتو
در آیین شینتو کتابهایی یافت میشود که آداب و سنن گذشتگان را در بردارد. این کتابها در زمانهای مختلف تهیه شده و یکی از آنها در سال ۸۰۶م، نوشته شده است. این کتابها، داستانهای کهن را در دفاع از طبقۀ روحانیون نقل میکنند.
مهمترین متنهای مقدس دین شینتو دو کتاب است که اولی به نام «کوجیکی» که در سال ۷۱۲م نوشته شده و دومی به نام «نیهونگی» خوانده میشود که به سال ۷۲۰م به کتابت درآمده است. این دو متن، قدیمیترین متن در آیین شینتوی جاپان به حساب میآید. البته مردم به همین دو کتاب بسنده نکردند، بلکه بعدها دو کتاب دیگر نیز در این آیین به وجود آمد که یکی مشتمل بر نیایشهای مواقع مختلف است که در سدۀ دهم نوشته شده و دیگری مجموعهای از اشعار میباشد که در سدههای پنجم تا هشتم میلادی سروده شده است.
کتاب کوجیکی
یکی از این دو کتاب مهم، کتاب کوجیکی است و این کتاب فعلاً در دسترس است و توسط دکتر احسان مقدس ترجمه شده است. در مورد تألیف این کتاب در خود همین کتاب مواردی وجود دارد که در ذیل به آن میپردازیم:
در حوالی قرن چهارم میلادی به تدریج قبایل جاپانی به زیر چتر حکومت مرکزی یاماتا درآمدند و در پایان قرن پنجم و آغاز قرن ششم میلادی امپراتوری جاپان به تدریج شکل گرفت و مشروعیت آن مورد بحث و جدل قرار گرفت.
هدف اصلی از نوشتن کتاب «کوجیکی» و کتاب «نیهونگی»[1] همانا اثبات ریشۀ الهی خاندان امپراتوری بود. حکایات این دو کتاب دربارۀ اساطیر و اشعار کهن توسط نقالان و به صورت شفاهی نسل به نسل منتقل گردید. این نقالان که در زبان جاپانی به آنان «کاتاری بیه»، (کاتاری: داستان سرای، بیه قبیله) میگفتند در مراسم میهمانیها و جشنها حضور مییافتند و این داستانها را برای مردم تعریف میکردند و بدینگونه بود که این داستانها در طی اعصار و قرون متمادی سینهبهسینه نقل گردید.
در قرن هفتم امپراتور «جیم مو» از پراکندگی وسیع این حکایات دچار سرگشتگی شده و اظهار کرد «آداب و رسوم تاریخی و نسبنامۀ ما در میان همۀ خانوادهها پراکنده است و تمامی این داستانها با دروغ آمیخته شده است و اگر ما امروز آنها را گرد نیاورده و تصحیح نکنیم به زودی همۀ آنها از بین خواهند رفت»، سپس امپراتور از «هیدا نوآربه» که بیستوهشت ساله بود، خواست که به همه جا سفر کند و این حکایات را جمعآوری کرده و مورد مطالعه قرار دهد. اما امپراتور قبل از پایان یافتن کتاب درگذشت، پس از او ملکۀ «گیم یو» کار او را ادامه داد و شخصی به نام «اونو یاسومارو» را موظف کرد که هر آنچه را که «هیدا نوآربه» گردآورده بود، بنویسد. پس «اونو یاسومارو» در طی چهارماه کتاب را نوشت، سپس در روز بیستوهشتم ژانویه ۷۱۲ میلادی این کتاب را به ملکه هدیه کرد و بدینگونه بود که کتاب «کوجیکی» (کارنامۀ حوادث کهن) در اوایل قرن هشتم میلادی و بعد از ورود مذهب بودا به جاپان به وجود آمد، اما نباید فراموش کرد که این اساطیر، تاریخی کهن دارند و پیش از ورود مذهب بودایی در طی قرنهای چهارم، پنجم و ششم پدید آمده است، به همین علت کتاب کوجیکی مهمترین کتاب مذهبی برای شناخت نگرش دینی جاپانیها به شمار میرود.[2]
این اثر، قدیمیترین کتاب تاریخ جاپان است و در جهت حفظ و تثبیت سنتهای کهن درباری به نگارش درآمده است.[3]
کتاب نیهونگی
هشت سال پس از ظهور کوجیکی کتاب دیگری پا به عرصۀ وجود گذاشت که نامش «نیهونگی» (کارنامۀ جاپان) و در سی فصل نگاشته شده بود. کتاب «نیهونگی» در حقیقت کاملکنندۀ کتاب کوجیکی بود و سعی میکرد که نواقص کوجیکی را پر کند و به روشی مشابه تاریخنویسی چینی نوشته شده بود. این کتاب را جورج ویلیام استون به انگلیسی ترجمه کرد و در سال ۱۸۹۶ میلادی در لندن به چاپ رساند.
کتاب نیهونگی بهتدریج توانست دیدهها را به خود جلب کند و به همین علت کتاب کوجیکی تا دورۀ «ایدو» (۱۶۱۵-۱۸۶۷م) به بوتۀ فراموشی سپرده شد. ازاینرو قدیمیترین نسخۀ خطی کوجیکی نسخهای است که متعلق به سال ۱۳۷۱م بوده و در معبد «شیمبکوجی» در «ناگویا» نگهداری میشود، در حالیکه از کتاب «نیهونگی» نسخههای خطی متعددی وجود دارد که تاریخ نگارش آنها به دورۀ هییان (۷۹۴-۱۱۸۵م) باز میگردد و بدینگونه مشاهده میکنیم که مطالعات و تحقیق در زمینۀ نیهونگی بیشتر بوده و دورههای تاریخی گستردهای را به خود اختصاص داده است.[4]
کتاب نیهونگی هشت سال پس از کوجیکی کامل گردید. این اثر به لحاظ ساختاری، تقلیدی از کوجیکی به شمار میآید و از دو فصل عمده تشکیل شده است. یکی از امتیازات نیهونگی آن است که تاریخ سدۀ هفتم میلادی را نیز به همراه دارد. بعدها شروحی نیز به منظور تکمیل این کتاب به رشتۀ تحریر درآمد.[5]
تحلیل و بررسی کتابهای دو آیین
حالا بیاییم و ببینیم که تفاوت بین کتابهای این دو آیین (دین مقدس اسلام و آیین شینتو) چه است. آیا شاخصهها، ویژگیها و صفاتی که در قرآن کریم هست در کتابهای آیین شینتو وجود دارد؟ آیا اصلاً کتابهای آیین شینتو با قرآن کریم که عظمتش فراتر از هر کتابی است، قابل مقایسه هستند؟
جواب همۀ سؤالات خیر است؛ زیرا قبلاً جایگاه هر یک از دو کتاب را شناختیم و فهمیدیم که هر کدام از این دو کتاب چه جایگاه و مرتبهای دارند. اگر بخواهیم به طور اجمالی این تفاوتها را بیان کنیم به نتایج ذیل خواهیم رسید:
۱. قرآن از سوی الله متعال و وحی آسمانی است که حفظ و عهدهداری آن توسط خود ربالعالمین انجام میگیرد؛ کتابی که نه تغییر میکند، نه در آن تبدیلی میآید و نه هم از بین میرود. چنانچه پروردگار میفرماید: «إنا نحن نزلنا الذکر وإنا لهُ لحافظون»[6]؛ ترجمه: بیگمان ما قرآن را فرو فرستادهایم و به راستی ما نگهبان آن هستیم، در حالیکه کتابهای آیین شینتو توسط خود مردم ساخته شده و به مرور زمان نیز تغییر کردهاند؛
۲. قرآن سراسر حکمت، موعظه، پند و نصیحت است و هر آیۀ آن، شفا برای دردمندان، مرهمی برای بیماران و راه مستقیمی برای راه گمکردگان است، درحالیکه کتابهای آیین شینتو کاملاً حکایت و داستانهای گذشتگان است و نمیتواند منهج درستی برای رهپویان و راهجویان باشد؛
۳. قرآن به حکایتهای گذشتگان و قصص انبیا و پیروانشان بهخاطر عبرت و پندگیری پرداخته است تا مردم از زندگی پیامبران علیهمالصلاةوالسلام با امتیانشان پند بگیرند و در وقت مشکلات و سختیهایی که سرشان میآید به آنان تأسی نمایند؛ اما کتابهای شینتو مالامال هستند از افسانهها و اسطورههایی که هیچ حقیقتی نداشته و ساخته و پرداختۀ اذهان مردم و گذشتگان است؛
۴. پیروان قرآن روزبهروز افزایش مییابند، محبت قرآن در دلهایشان موج میزند. نسخههای شفابخش قرآن در هر خانه، مدرسه و مسجدی وجود دارد. مسلمانان عزت، عظمت، جلال و بزرگی خود را در قرآن میبینند همانگونه که گذشتگان به وسیلۀ قرآن به بالاترین قلهها رسیدند و عزت، سربلندی و فلاح و رستگاری دنیا و آخرت را به دست آوردند، چنانچه حضرت عمر رضیاللهعنه میفرماید: «إن الله یرفع بهذا الکتاب أقواما ویضع به الآخرین»؛[7] ترجمه: «خداوند به وسیلۀ این قرآن، گروهی را بلندمرتبه و صاحب عزت میگرداند و گروهی را نیز خواروذلیل میگرداند»، امروز نیز این امت با قرآن به همان مقام و مرتبه میرسد. در حالیکه پیروان آیین شینتو (به جز عدۀ محدودی که به کتابهایشان توجه میکنند، آنها را میخوانند و آنها را مایۀ مباهات میدانند) بیشترشان هیچ توجهی به آن کتابها ندارند و فرقی بین کتابهای آیین خود و سایر ادیان نمیبینند؛
۵. تلاوت هر کلمهای از کلمات قرآن کریم چندین ثواب دارد و بهترین فرد در اسلام، کسی است که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران یاد بدهد، رسول الله صلیاللهعلیهوسلم میفرماید: «خیرکم من تعلم القرآن وعلمه»؛[8] ترجمه: «بهترین شما کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران یاد بدهد»، به همین خاطر است که مسلمانان در یادگیری قرآن از یکدیگر سبقت میگیرند و سالانه هزاران حافظ، قرآن را کاملا حفظ میکنند. برای تشریح و توضیح معانی قرآن، دورههای متفاوتی برگزار میشود، برخی سالها وقت خود را وقف یادگیری و تأمل در معانی آن میکنند؛ اما در کتابهای آیین شینتو چنین پاداش و ثوابی وجود ندارد و کسی نیز چنین ثوابی را تضمین نکرده است؛ به همین خاطر است که در مراکز علمیشان توجه آنچنانی به کتابهایشان نیست؛
۶. قرآن مجید، کتاب علم است؛ هرچقدر علم پیشرفت میکند، جایگاه قرآن بیشتر نمایان میشود و علما بیشتر آن را مورد بررسی و تحقیق قرار میدهند. از بدو نزول قرآن تا حالا برای قرآن کریم، هزاران تفسیر نوشته شده است و علما و مفسران برداشتهای بسیار زیبایی از قرآن داشتهاند و امروز نیز این روند ادامه دارد؛ اما در جانب مقابل، کتابهای آیین شینتو بیشتر به افسانهها و اسطورهها و داستانهای ساختگی میپردازند تا جایی که اولین کسیکه به جمعآوری آن فرمان داد، تنهاترین هدفش همین بود که این داستان برای نسلهای آیندۀشان منتقل شده و از بین نروند.
در نتیجه، قرآن کریم بزرگترین و با شرافتترین کتاب است؛ کسیکه به قرآن چنگ بزند، رستگار شده و از مصایب، بلایا و سختیهای دنیا و آخرت نجات مییابد و کسیکه از فرامین، اوامر، دستورات و احکام آن، اعراض و روگردانی کند، گمراه شده و به هلاکت میرسد. این امت تا زمانی در خیر و عافیت است که به قرآن چنگ بزند و بر آن عمل کند و در تعلیم و آموزش آن بکوشد.
ادامه دارد…
بخش قبلی | بخش بعدی
[1]. یا همان نیهونشوگی که در برخی از منابع آمده است. البته تحقیقات گستردۀ ما جهت دسترسی به این کتاب، به نتیجه نرسید.
[2]. کوجیکی کتاب مقدس آیین شینتو، با ترجمۀ دکتر احسان مقدس، چاپ اول زمستان ۱۳۸۰ هجری شمسی، ص ۲۷-۲۸.
[3]. ابراهیم، علیرضا، آیین شینتو؛ نگاهی از فراز، بیتا، ص ۹۷.
[4]. کوجیکی کتاب مقدس آیین شینتو، با ترجمۀ دکتر احسان مقدس، چاپ اول زمستان ۱۳۸۰ هجری شمسی، ص ۲۰-۳۰.
[5]. ابراهیم، علیرضا، آیین شینتو؛ نگاهی از فراز، بیتا، ص ۹۷.
[6]. سورة الحجر، آیۀ ۹.
[7]. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، باب فضل من یقوم بالقرآن ویعلمه وفضل، شمارۀ حدیث: ۱۹۳۴، جلد: ۲، ص: ۲۰۱، دار الجیل، بیروت.
[8]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، باب: تعلیم القرآن، شمارۀ حدیث: ۲۹۰۷، جلد: ۵، ص: ۱۷۳، دار إحیاء التراث العربي-بیروت.


