
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
فیلسوف افغانستان؛ سید جمالالدین افغان
بخش چهلوهفتم
آستین همت برای احیای راه سید و عبده
«به همین دلیل، آستین بالا زدم تا آثار و نوشتههای سید و شیخ محمد عبده را به دست آورم و دربارۀ آنچه در موردشان گفته شده و نگاشته شده، آگاه شوم.
از آن پس، از ایشان دفاع کردم – دفاعی شدید و حماسی – تا آنجا که هیچکس جرأت نمیکرد در حضورم، بر آنان اعتراض یا طعن روا دارد…»[1]
عشق به سید جمالالدین؛ عنوانی برای رشید رضا
در جایی دیگر میگوید: «من در میان مردم، به عنوان عاشق سید جمالالدین شناخته شدم. گاه، برخی دوستان مرا دعوتگر راه او میخواندند یا یکی از داعیان او به شمار میآوردند، بهویژه هنگامی که از او دفاع میکردم در برابر اعتراضاتی چون عضویت در جنبش ماسونری، نشستن در اماکن عمومی، اقامت طولانی در اروپا، نزدیکی به غیر مسلمانان و هدایت آنان در کشورهای غیر اسلامی.»[2]
نتیجهگیری این مبحث
«العروة الوثقی»؛ تجلی آرمانهای احیای امت اسلامی
العروة الوثقی، مجلهای که بهدست سید جمالالدین افغان و شیخ محمد عبده بهعنوان نشریهای تأثیرگذار در جهان اسلام منتشر شد، نهتنها یک رسانۀ مطبوعاتی ساده بود؛ بلکه بهنوعی، یک جنبش فکری و فرهنگی عظیم را به راه انداخت که مسیر تاریخ جهان اسلام را بهطور بنیادین تغییر داد. این مجله، که در شرایط سخت تاریخی و اجتماعی منتشر میشد، بهویژه در برابر تهدیدات استعمار غرب و انحطاط سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی، بهعنوان یک عامل احیای اندیشههای اسلامی، جایگاه ویژهای دارد. اهداف و راهبردهای «العروة الوثقی»، در عمق خود به معنای حقیقی مبارزه علیه جهل، استبداد و استعمار بود و برای بسیاری از مسلمانان بهویژه در جهان عرب و شمال آفریقا، بهعنوان نقطۀ شروعی برای یک بازگشت به هویت اسلامی و آرمانهای انسانی و اجتماعی آن شناخته شد.
العروة الوثقی در چارچوب اهداف خود، بهطور مشخص به چند اصل اساسی پرداخت که اهمیت آن در دنیای معاصر هنوز هم بهوضوح قابل مشاهده است. نخستین هدف اساسی آن، «احیای هویت اسلامی» بود؛ بهویژه در زمانیکه غرب و استعمارگران با تمام قوا در حال تلاش برای از بین بردن تمدن اسلامی و تحمیل فرهنگ خود به جوامع مسلمان بودند. این نشریه نهتنها بهطور شجاعانه به نقد و تحلیل شرایط اجتماعی و فرهنگی مسلمانان پرداخت؛ بلکه بر لزوم بازسازی اندیشههای اسلامی از بنیاد تأکید ورزید. در این راستا، مجلۀ «العروة الوثقی» با تلاش برای تجدید نظر در مفاهیم دینی و اجتماعی، به مسلمانان آموخت که اسلام تنها یک دین فردی و اخروی نیست، بلکه دینی جامع است که تمامی ابعاد زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را دربرمیگیرد. این نگرش نوین به اسلام، موجب تحولی عظیم در درک مسلمانان از جایگاه و نقش خود در دنیای معاصر شد.
اما هدف اصلیتر و عمیقتر مجلۀ «العروة الوثقی»، نهتنها اصلاحگری اجتماعی و دینی؛ بلکه آغاز یک انقلاب فکری در دنیای اسلام بود. سید جمالالدین افغان با همراهی شیخ محمد عبده، در تلاش بودند تا به مسلمانان بفهمانند که برای بازسازی تمدن اسلامی، باید نگاهی به گذشتهای روشن و تاریخی داشت و در عین حال باید از اندیشههای نوین و عقلگرایانه استفاده کرد. مجلۀ «العروة الوثقی» هیچگاه به تفکرات سطحی و معمولی بسنده نکرد؛ بلکه این نشریه در مسیر بازگشایی افقهای جدید فکری در جهان اسلام گام برداشت. این امر باعث شد که «العروة الوثقی» نه تنها به یک رسانۀ خبری بلکه به یک مرکز فکری تبدیل شود که اندیشمندان و علما را گرد هم آورد و راههایی برای تجدید نظر در ساختارهای سنتی و پاسخ به نیازهای زمانه مطرح کرد.
این نشریه بهطور خاص در پی مبارزه با استعمار و بازگرداندن استقلال به کشورهای اسلامی بود. در این راستا، اهداف «العروة الوثقی» بر پایۀ اصولی چون آزادی سیاسی، مبارزه با استبداد داخلی و مقاومت در برابر نفوذ استعمارگران استوار بود. این مجله به مسلمانان یادآوری میکرد که برای رهایی از سلطۀ خارجی و داخلی، باید در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وارد میدان شوند. این خواستهها و آرمانها که در صفحات «العروة الوثقی» بهصورت مستمر و قاطع مطرح میشد، بهسرعت در بین مسلمانان نفوذ کرد و باعث بیداری بسیاری از جوامع اسلامی شد. برای نمونه، در آن دوران که بسیاری از مسلمانان به صورت مطلق از عقاید غربی تقلید میکردند، «العروة الوثقی» سعی داشت تا یک نگرش مستقل و اسلامی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی ارائه دهد.
افزون بر این، مجلۀ «العروة الوثقی» با تأکید بر علم و دانشگرایی و لزوم ایجاد تحولات بنیادین در جوامع اسلامی، بر اهمیت آگاهی اجتماعی و فرهنگی تأکید داشت. این مجله، با وارد کردن مقالات علمی و فلسفی از جمله نوشتههای سید جمالالدین افغان و شیخ محمد عبده، بهطور پیوسته تلاش میکرد تا به مسلمانان آگاهی دهد که بازسازی تمدن اسلامی نیازمند بازگشت به ریشهها و استفاده از علم و تفکر منطقی است. در این راه، «العروة الوثقی» بهویژه بر بازسازی نظام آموزشی و حمایت از علمای مسلمان تأکید داشت و از آنها میخواست که در راستای اصلاح جامعه و گسترش علم و دانش قدم بردارند.
احیای روحیۀ مبارزه در جهان اسلام
بزرگترین تاثیر مجلۀ «العروة الوثقی» را میتوان در احیای روحیۀ مبارزه و وحدت مسلمانان جستوجو کرد. سید جمالالدین افغان و شیخ محمد عبده با انتشار این نشریه، اثبات کردند که همبستگی اسلامی از یک تفکر عقیدتی به یک ضرورت سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. آنها تلاش کردند تا با فراهم آوردن یک بستر علمی، فکری و اخلاقی، به مسلمانان نشان دهند که برای مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی، لازم است که مسلمانان به یک زبان واحد و در چارچوب اصول اسلامی مشترک به وحدت برسند. مجلۀ «العروة الوثقی» خود گواه این ادعا بود که میتوان از طریق تفکر جمعی و تحلیلهای دقیق علمی، در برابر تهدیدات جهانی ایستادگی کرد و بر قدرتهای سلطهگر غلبه نمود.
این تلاشها بهطور غیرمستقیم به احیای تفکرات سیاسی و اجتماعی در دنیا اسلام منجر شد و الهامبخش نسلهای آینده شد. از جملۀ این تأثیرات، شکلگیری جنبشهای سیاسی و فرهنگی در جهان عرب و دیگر مناطق اسلامی بود که بهطور مستقیم از «العروة الوثقی» تأثیر پذیرفتند. در نهایت، آنچه که این مجله در کانون خود قرار داده بود، آغاز یک جنبش فکری و اصلاحی عظیم در سراسر جهان اسلام بود که تاثیرات آن در طول تاریخ بعدی مسلمانان کاملاً مشهود است.
مسیر امروز و پیامهای باقیمانده
آثار و پیامهای مجلۀ «العروة الوثقی» همچنان در میان مسلمانان زنده است و میتوان آن را بهعنوان یکی از منابع اصلی تأثیرگذار در شناخت هویت اسلامی و تحلیلهای اجتماعی سیاسی در دنیای معاصر قلمداد کرد. امروز نیز، نیاز به احیای اسلام بهعنوان یک تمدن فرهنگی و اجتماعی جامع و بازگشت به اصول اصیل اسلامی بیش از پیش احساس میشود. در حقیقت، «العروة الوثقی» پیامی را به مسلمانان رساند که نه تنها در دوران خود بلکه در طول تاریخ همچنان زنده است: بازسازی اسلام نیازمند احیای اصول آزادی، عدالت، علم و برابری است و باید مسلمانان با استفاده از عقل و تفکر بهدنبال بازسازی تمدن اسلامی و بازگرداندن آن به جایگاه واقعی خود در جهان باشند.
در پایان، العروة الوثقی باید بهعنوان یکی از برجستهترین نشریات فکری تاریخ اسلام شناخته شود که نقشی اساسی در احیای تفکر اسلامی و بیداری امت اسلامی در برابر چالشهای زمان خود ایفا کرد. این مجله نهفقط یک نشریه بود، بلکه تبدیل به یک جنبش فکری، اجتماعی و سیاسی شد که تأثیرات آن در تاریخ معاصر جهان اسلام همچنان پررنگ و تاثیرگذار است.
ادامه دارد…
[1] . تاریخ الأستاذ الإمام، ج۱، ص۸۴.
[2] . همان.