
نویسنده: عبیدالله نیمروزی
فیلسوف افغانستان؛ سید جمالالدین افغان
بخش چهلویکم
معرفی و اهداف مجلۀ «عروة الوثقی»
کلیدواژهها: اصلاح، وحدت، بیداری، استعمارستیزی، اجتهاد و آگاهی.
چکیدۀ مطلب
«العروة الوثقى»؛ فریاد اتحاد در عصر انحطاط
در میانۀ قرن نوزدهم، هنگامیکه طنین زنگ استعمار، خواب سنگین امت اسلامی را بیش از پیش سنگین کرده بود و نالۀ مساجد و منابر در میان غفلت، جمود و انفعال گم شده بود، صدایی برخاست که از پاریس، قلب تمدن غربی، ندای بیداری را به سراسر جهان اسلام رساند. این صدا، از میان سطرهای نشریهای میآمد که نامی برگرفته از قرآن داشت: العروة الوثقى؛ یعنی ریسمان محکم الهی، همان که مسلمانان مأمور به تمسک بداناند: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلا تَفَرَّقُوا.
مجلۀ العروة الوثقى به قلم و همت دو متفکر بزرگ و پیشگام در نهضت اصلاحی جهان اسلام، یعنی سید جمالالدین اسدآبادی (افغانی) رحمهالله و شاگرد برجستهاش شیخ محمد عبده رحمهالله، در سال ۱۸۸۴ میلادی (۱۳۰۱ هجری قمری) در پاریس منتشر شد. این نشریه با وجود آنکه تنها در مدت حدود شش ماه و در هجده شماره منتشر شد؛ اما تأثیری بس عظیم در حیات فکری و سیاسی مسلمانان بر جای گذاشت، چنانکه پژوهشگران آن را یکی از نقاط آغاز بیداری اسلامی در دوران معاصر میدانند.
زمینههای ظهور مجله
ظهور العروة الوثقى را نمیتوان از زمینههای تاریخی آن جدا کرد. امت اسلامی در قرن نوزدهم، با بحرانهای شدید داخلی و خارجی مواجه بود: خلافت عثمانی در سراشیبی ضعف و تزلزل؛ ملتهای مسلمان زیر سلطۀ مستقیم یا غیرمستقیم قدرتهای استعماری چون بریتانیا و فرانسه؛ گسترش تفکر تقلیدی و رکود عقلانی در حوزههای علمیه؛ و انقطاع میان روشنفکران و طبقات سنتی دینی. سید جمالالدین افغان رحمهالله با بصیرتی تاریخی، درد مشترک این امت را تشخیص داد و راه درمان را در بیداری عقلی، اتحاد اسلامی، و مقاومت در برابر استعمار و استبداد دید.
او به همراه محمد عبده، تصمیم گرفت صدای این بیداری را از طریق رسانهای نوین، یعنی نشریه، به گوش مسلمانان در اقصی نقاط برساند. پاریس، بهعنوان مرکز مطبوعات آزاد و نماد قدرت فرهنگی غرب، انتخابی هوشمندانه بود: پیام باید از دل تمدن غربی، به عنوان نوعی اعلان حضور فکری مسلمانان در عرصۀ بینالمللی، صادر میشد.
اهداف و محتوای مجله
العروة الوثقى تنها یک نشریۀ خبری یا فرهنگی نبود؛ بلکه بیانیهای پرشور برای احیای امت اسلامی بود. اهداف آن را میتوان در چند محور اساسی خلاصه کرد:
-
احیای اندیشۀ اسلامی اصیل بر پایۀ قرآن، سنت، و عقل سلیم؛
-
دعوت به اتحاد اسلامی فراتر از مرزهای ملی، مذهبی یا قومی؛
-
مبارزۀ فکری و سیاسی با استعمار غربی بهویژه نفوذ بریتانیا در شرق اسلامی؛
-
نقد نظامهای استبدادی داخلی که بهزعم نویسندگان، همپیمان استعمار بودند؛
-
احیای نقش عقل در فهم دین و دعوت به اجتهاد در برابر جمود تقلیدی؛
-
تقویت روح اعتماد به نفس در مسلمانان و یادآوری گذشتۀ پرافتخار تمدن اسلامی.
در مقالات این مجله، موضوعاتی همچون تاریخ اسلام، اوضاع مصر، هند و عثمانی، خطر استعمار فرهنگی و نظامی، نقد تقلید کورکورانه، فلسفۀ سیاسی اسلام، و نقش علما در بیداری امت مطرح میشد. زبان نگارش مجله، فصیح، بلیغ، عالمانه و در عین حال پرشور بود، چنانکه هم عقل را مینواخت و هم احساس را برمیانگیخت.
شیوۀ توزیع و استقبال مردمی
با وجود آنکه دولتهای استعماری از همان ابتدا در توزیع مجله ممانعت ایجاد کردند ــ بهویژه دولت انگلیس در هند و مصر؛ اما مجله از طریق شبکههای پنهانی و علاقهمندان محلی در سرزمینهای اسلامی پخش میشد. برخی نسخهها از طریق حجگزاران به بلاد اسلامی میرسید، برخی توسط دانشجویان و برخی با کمک تجار. پیامهای این نشریه بهویژه در میان روشنفکران، طلاب و علما عدالتخواه، شور بیداری آفرید.
میراث فکری و تأثیر تاریخی
هرچند مجلۀ العروة الوثقى تنها هجده شماره منتشر شد و سپس بهسبب فشارهای سیاسی متوقف گردید، اما اثرات فکری، سیاسی و فرهنگی آن، تا دههها پس از تعطیلی آن باقی ماند. این مجله سنگبنای جنبشهای اصلاحی بعدی در جهان اسلام شد، از جمله: حرکت نهضت العلماء در اندونزی، نهضت مشروطه در ایران، بیداری اسلامی در هند و نیز تأثیر مستقیم بر جنبش اخوانالمسلمین و نواندیشی دینی در قرن بیستم.
سید جمالالدین افغان رحمهالله، از خلال این مجله، الگویی نو از «عالم مسلمان» معرفی کرد: عالمی که نه در حجرههای بسته، بلکه در میدان مبارزه با استعمار، در کنار ملت ایستاده، زبان مردم را میفهمد و درد جامعه را با تفکر اسلامی درمان میکند.
خلاصه اینکه مجلۀ العروة الوثقى را میتوان آیینهای از روح اصلاحطلبانه، عقلگرایانه و مبارزهجویانۀ سید جمالالدین افغان رحمهالله دانست. این نشریه، صدای حقیقی وجدان مسلمان در عصر ضعف و انحطاط بود؛ ندایی از دل تاریکی که امت را به سوی روشنایی قرآن، عقل، عدالت و اتحاد فراخواند. با آنکه امروز نسخههای فیزیکی آن نایاب شدهاند، اما پیام آن همچنان زنده است؛ در میان صفوف جوانان عدالتخواه، متفکران دینی نواندیش، و هر آنکس که دل در گرو احیای امت محمدی دارد.
ادامه دارد…