نویسنده: دکتور فضل احمد احمدی
وجوه افتراق میان اسلام و مسیحیت (بخش دوم)
۳. وجوه افتراق
پیروان یک دین، بیش از آنکه متأثر از پیام نهایی دین خود باشند، متأثر از ساختار ایدئولوژیکی، اخلاقی- عبادی و فقهی آن دین هستند. از این رو، تأکید بر مشترک بودن پیام ادیان آسمانی از اهمیت ساختاری آن در تکوین خصوصیات ایدئولوژیکی و روانی و اجتماعی پیروانش نخواهد کاست و اصولاً و عموماً، همین ویژگی ها است که مسیر تحولات تاریخی، فکری و اجتماعی یک دین را تعیین می کند. با توجه به این نکته باید گفت که هرچند در بعضی مسائل تفاوت اسلام و مسیحیت به خصوصیات ذاتی این دو دین مربوط می شود اما در عین حال با ساختار روانی و اجتماعی پیروان آن دو دین باید توجه داشت(جامعی، بی تا: ۴۷). با توجه به این مطلب، در ادامه بحث به تعدادی از وجوه افتراق میان اسلام و مسیحیت پرداخته می شود.
الف. متون مقدس
مسیحیت و اسلام نوشتههای مقدس متفاوتی دارند. متن مقدسِ مسیحیت کتاب مقدس، و متن مقدس اسلام قرآن است. مسلمانان بر این باورند که انجیل برای شکلدادن به عهد جدید مسیحی تحریف یا تغییر یافتهاست. برعکس، مسیحیان درک یکسانی از قرآن ندارند، اگرچه بیشتر آنها بر این باورند که این یک اثر ساختگی یا دروغین است.
کتاب مقدس مسیحیان از عهد عتیق و عهد جدید تشکیل شدهاست. عهد عتیق در یک دوره دو هزار ساله قبل از زایش مسیح نوشته شدهاست. عهد جدید در دهههای پس از مرگ مسیح نوشته شد. از دید تاریخی، مسیحیان عموماً باورمند بودند که کل کتاب مقدس کلام الهامشده خداست. با این حال، افزایش انتقادات بالاتر در دوران روشنگری منجر به تنوع دیدگاهها در مورد اعتبار و اشتباه کتاب مقدس در فرقههای مختلف شدهاست.
تاریخ نزول قرآن کریم به اوایل قرن هفتم میلادی باز می گردد. قرآن کریم از زمانی که حضرت محمد(صلی الله علیه وسلم) ۴۰ سال عمر داشت در یک دوره ۲۳ ساله، نازل و با وفات ایشان نزول وحی الهی خاتمه یافت.
قرآن با روایات عمدهای که در کتب مقدس یهودی و مسیحی بازگو شدهاست آشنا میباشد. برخی را خلاصه میکند، در برخی دیگر به وسعت میپردازد و در برخی دیگر متفاوت است. مسلمانان بر این باورند که خداوند انجیل (انجیل یونانی یا انجیل) را به عیسی دادهاست و بخشهایی از این آموزهها گم شده یا تحریف شدهاست تا کتاب مقدس عبری و عهد جدید مسیحی تولید شود. مسلمانان قرآن را تنها کتاب فرستادهای میدانند که خداوند آن را از تحریف یا فساد حفظ کردهاست[1].
ب. روح مقدس
مسیحیان و مسلمانان در مورد روح القُدُس دیدگاههای متفاوتی دارند. بیشتر مسیحیان باور دارند که روح القدس خدا و سومین عضو تثلیث است. در اسلام، روح القدس عموماً فرشته جبرئیل است. بیشتر مسیحیان باور دارند که فارقلیطی که در انجیل یوحنا به آن اشاره شدهاست، که در روز عید پنجاهه تجلی یافت، روح القدس است. در حالی که بیشتر مسلمانان باور دارند که اشاره به فارقلیط پیشگویی ظهور محمد(صلی الله علیه وسلم) است.
یکی از آیات کلیدی در مورد فارقلیط یوحنا ۱۶:۷ است: «اما من به شما راست میگویم: برای شما مصلحت است که من بروم، زیرا اگر نروم، تسلی دهنده نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم، او را نزد شما خواهم فرستاد.»
ج. پیرامون حضرت عیسی
اسلام حضرت عیسی را مسیح میداند که برای هدایت بنیاسرائیل با وحی جدیدی تحت عنوان انجیل فرستاده شد. مسیحیان باور دارند که عیسی مسیح، مسیحی است که در متون مقدس عبری پیشگویی شدهاست. با این حال، بسیار مهمتر از ایمان مسیحی این است که در مسیحیت عیسی خدای تجسم یافتهاست، بهطور ویژه، یکی از فرضیههای خدای سهگانه، یعنی خدای پسر می باشد. ایمان به عیسی(علیه السلام) در هر دو دین بخش اساسی الهیات شکل می دهد.
مسلمانان و مسیحیان هر دو باور دارند که عیسی از مریم باکره زاده شد. آنها همچنین باور دارند که عیسی همان مسیح است. با این حال، آنها در مورد دیگر مسائل کلیدی در مورد عیسی اختلاف دارند. مسیحیان باورمندند که عیسی پسر تجسم یافته خدا، الهی و بی گناه بود. اسلام آموزش میدهد که عیسی یکی از مهمترین پیامبران خدا بود، اما نه پسر خدا، نه الهی و نه جزئی از تثلیث[2]. بلکه مسلمانان بر این باورند که آفرینش عیسی شبیه آفرینش آدم علیه السلام بودهاست[3].
مسیحیت و اسلام در مصلوب شدن و رستاخیز مسیح نیز دیدگاههای متفاوتی دارند. مسیحیت آموزش میدهد که عیسی توسط سنهدرین و فرماندار رومی پونتیوس پیلاطس به مرگ محکوم شد، مصلوب شد و پس از سه روز دوباره زنده شد. اسلام آموزش میدهد که عیسی پیامبری انسانی بود که مانند سایر پیامبران سعی داشت قوم خود را به پرستش خدا یگانه بکشاند که توحید نامیده میشود. مسلمانان همچنین باور دارند که عیسی به مصلوب شدن محکوم شد و سپس بهطور معجزه آسایی از اعدام نجات یافت و به آسمان برخاست[4]. در اسلام به جای اینکه عیسی به صلیب کشیده شود، به این نکته تأکید شده که شبیه او را مصلوب کردند[5].
هم مسیحیان و هم مسلمانان به آمدن دوباره حضرت عیسی ایمان دارند. مسیحیت بیان نمیکند که عیسی به کجا باز خواهد گشت، در حالی که در روایات اسلامی آمدهاست که عیسی به مناره سفیدی در شرق دمشق (که گمان میرود مناره عیسی در مسجد اموی است) باز خواهد گشت. مسیحیان باور دارند که عیسی برای کشتن دجال بازخواهد گشت و به همین ترتیب مسلمانان باور دارند که عیسی برای کشتن دجال باز خواهد گشت. بسیاری از مسیحیان باور دارند که عیسی پس از آن ۱۰۰۰ سال حکومت خواهد کرد، در حالی که مسلمانان باور دارند عیسی چهل سال حکومت خواهد کرد، ازدواج خواهد کرد، صاحب فرزند خواهد شد و در گنبد سبز دفن خواهد شد.
ادامه دارد…