انسان خلاصهی اخلاقیات والا و عصارهی معنویات بلند است. مجموعهای از عملکردهای نیک و پسندیده که شخصیت واقعی او را شکل و قالب میدهد و در قالب همان اندام ظاهری، معرّف درونیات پنهان او خواهد بود.
این اخلاقیات انسانی به دو بخش نیک و زشت و خوب و بد تقسیم میشود و شخصیتش را در انظار عمومی هویدا میکند که به کدام سمت گرایش داشته و کدام نوع از اخلاقیات را برای زندگی خودش برگزیده است؛ اینکه دارای اخلاق نیک و سالم باشد و زندگی را به کام خودش و در کانون خانواده و فامیل شیرین کند یا در رهگذر اخلاقیات ناپسند محو و ذوب شود و هم خویشتن را نابود سازد هم دیگران را اذیت نماید و از خودش سیر نماید.
در این میان، گناهان از جمله اخلاقیات زشت و بد محسوب میشود که شخصیت فرد را زیرسؤال میبرد و زیر دیوار معنویتش آب نابودی و هلاکت میریزد و بنیهاش را سست مینماید.
وقتی شخصی به گناهی آغشته شود و بر آن همچنان اصرار بورزد، تبعاتی را در زندگی شخصی و اجتماعیاش به بار میآورد که برخی از آنها را در یادداشتهای قبلی برشمردیم؛ اکنون به یک مورد مهم دیگر میپردازیم که همانا بداخلاقی اجتماعی است.
۷. بداخلاقی اجتماعی
هدف غرب از راحتکردن بسترهای گناه، افزایش انواع و اقسام آنها و سهلکردن زمینههای انجام گناهان، کشاندن مسلمانان، بهویژه جوانان و زنان، به درهی بداخلاقی اجتماعی است؛ زیرا ارزش و جایگاه هر ملتی در نوع اخلاق و شخصیت آنان نمود پیدا میکند که در پرتو آن تمام ارزشهای فردی و اجتماعی و ملی حفظ میشود و ارج و قرب و احترام و اعزاز مییابد.
دشمنان با کشف و درک همین نکته، از راه ترویج گناه و شیوع میکروب فساد اخلاقی خواهان فروپاشاندن همین استوانههای اخلاقی در جامعه هستند؛ زیرا ارزش واقعی مسلمانان در پاکی درون و صفای قالبشان است. اخلاق اولین قلعهای است که هر فرد را از بیرون جذب خودش میکند و هر کس هم که تا کنون در کشورهای خارجی به دین اسلام گراییده است، بیش از سایر خوبیهای اسلام، جذب همین اخلاق اسلامی شده است که باعث شده آنان جذب این دین شوند و در شمار پیروان بسیار آن داخل شوند.
دشمنان، با درک این موضوع که ارزشها و معیارهای اسلامی، که همان اخلاق نیکو و والا میباشند، عامل جذب و افزایش روزافزون مسلمانان هستند، تلاش میکنند تا این پایههای اخلاقی را تخریب و فروپاشانند. آنها با پا در میانی، به دنبال از بین بردن اخلاق اسلامی در جوامع اسلامی و حتی غربی هستند.
برای ویران کردن این بخش حیاتی از دین، که ابتدا در افراد و سپس در سطح جامعه به شکلی واحد ظاهر میشود، راهبرد آنها کشاندن مسلمانان به سمت گناهان و فرو بردن آنها در باتلاق معاصی با استفاده از روشهای متنوع و مختلف است.
این اخلاق والا، همان ویژگیای است که خداوند به عنوان برترین و مهمترین صفت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم معرفی کرده است. خداوند در قرآن کریم تأکید میکند که پیامبر اکرم دارای خُلق عظیمی بودهاند، و این ویژگی برجسته، الگویی برای همهی مسلمانان به منظور پیروی و تأسی است. چنانچه میفرماید: «وَ إِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و بیگمان تو، بر اخلاق بزرگی قرار داری.» (قلم: ۴)
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوسلم در قلهی این اخلاق قرار دارد و از فراز همین اخلاقمداری و رعایت حال همگان محبوب قلبها شده است و همهی دور شمع روشنش همچون پروانگان جمع میشوند و حلقهی میزنند؛ چنانکه در حدیث شریف نیز فرموده است: «بعثت لأتمم مکارم الأخلاق؛ مبعوث شدم تا کاخ اخلاق را کامل کنم.»
اکنون دشمنان، دستآویز خویش را برای مقابله با قوت و شوکت مسلمانان پیدا کردهاند و به دنبال این کشف بزرگ، خواهان ایجاد راهها و شیوههای مختلف برای مبارزه و مقابله با رمز شکوفایی اخلاق اسلامی هستند.
اینان به این نتیجه رسیدهاند که چه راهی راحتتر از اینکه مسلمانان را به درههای معاصی اجتماعی بکشانند و ناموس همدیگر را به طعمههای سیار و فراوان برای همدیگر تبدیل کنند و بهجای تقویت حس اخوت اسلامی، نگاه شهوتآمیز و ناموسنگری را در جوامع اسلامی تقویت کنند و تنها لذت شکم و زیرشکم را برجسته کنند.
پس در مقام نتیجهگیری میتوانیم بگوییم که هرچقدر مسلمانان دچار گناهان بسیار و بهخصوص گناهان اجتماعی شوند، همانقدر از قلهی اخلاقیات به درهی بداخلاقی سقوط خواهند کرد و مقام و منزلت هم انسانیت و هم اسلامیتشان را از دست میدهند.