حفاظت و مراقبت از عفت عمومی بر عهدهی زنان و مردان است؛ مردان با غیرتِ فردی و اجتماعی، و زنان با آزرم و حیا باید عفت عمومی جامعه را پاس دارند. زن مسلمان با رفتاری متناسب و متین، زمینه گسترش عفت را فراهم میسازد. اساساً روحِ پوشش، کنترل رفتار و رعایت وقار و متانت است، چنانچه اگر به پوشش ظاهری بسنده شود و ملکهی تقوای رفتاری در زن به وجود نیاید، حجاب همچون کالبد بدون روح خواهد بود که تأثیر مطلوب را نخواهد گذاشت.
اسلام آخرین و کاملترین آیین الهی بوده و برای همیشه و همهی بشریت، از سوی خداوند عالم، نازل شده است؛ لباس را «هدیهی الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعهی بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است، اجتناب نموده و در تشریح قانون حد و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی، سهلانگاریهای مضر و سختگیریهای بیموردف وجود ندارد. حجاب اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ میکند، به معنای حبس زن در خانه یا پردهنشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد. با توجه به غریزهی قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رامکردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه تشریح فرموده است.
كلمهی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب، اما بیشتر به معنی پرده و حاجب مورد استفاده قرار میگیرد. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش را ارائه میکند که پرده وسیلهی پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، بلکه پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
استعمال کلمهی حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقهاء، کلمهی «ستر» که به معنی پوشش است به کار میرفته است. بهتر این بود که این کلمه عوض نمیشد و ما همیشه همان کلمهی «پوشش» را به کار میبردیم. زیرا معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده میشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.
اگر زن مسلمان خود حجاب کند، بهترین الگو برای زنان جوامع دیگر خواهد بود. دختر از مادر تمام حرکات خویش را تقلید میکند. اگر زنی که در نقش مادر بودن در حال اجرای وظیفه است، مسأله رعایت حجاب را جدی بگیرد و همواره برخورد و کردار خودش را طبق اصول شرعی سپری نماید، مطمئن باشد دختری را که تربیت مینماید یک کدبانوی کامل خواهد بود و نه تنها در دنیا موجب خوشی مادر قرار میگیرد، بلکه در آخرت نیز باعث سربلندی مادر خویش خواهد شد.
زیباست که در این زمینه مطالبی از حجاب به رشته تحریر درآورده شود تا افراد ناآگاه به حقیقت این مسألهی مهم پی ببرند و حکم، فلسفه و حکمت حجاب را بدانند.
حكم حجاب در قرآن و فلسفهی آن
اگر بخواهیم سابقهی وجود حجاب را بررسی کنیم، باید ریشههای آن را در فطرت انسان جستجو کنیم، چرا که حجاب همراه خلقت بشر در سرشت او نهاده شده و فطرتاً دوست دارد تا خود را از گزند عوامل بیرونی مصون دارد. هرچند در اسلام برای پوشش حد و چارچوبی تعیین شده است، اما سابقهی پوشش به پیش از اسلام و شرایع گذشته برمیگردد. انسان از همان ابتدا پوشش داشته و در صورت نبود آن احساس شرم و حیاء میکرده است. این موضوع به ماجرای نافرمانی آدم و حوا در بهشت و خوردن میوه ممنوعه که موجب سرزنششان از طرف خداوند شد، برمیگردد. چنانچه الله متعال میفرماید: «فَدَلَّهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ»؛ «پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید. پس چون آن دو از (میوه) آن درخت (ممنوع) چشیدند، برهنگیهایشان بر آنان آشکار شد و به چسبانیدن برگهای (درختان) بهشت بر خود آغاز کردند و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: مگر شما را از این درخت منع نکردم و به شما نگفتم که در حقیقت شیطان برای شما دشمنی آشکار است؟»
شیطان با وسوسههایش سبب برهنگی آنان شده بود، لذا فرهنگ برهنگی، فرهنگی برخاسته از شیطان است و این امر به نوبهی خود سبب غضب خداوند و محروم شدن از رحمت او میگردد. انسان در همان ابتدای خلقت پوشش داشته است، و این مطلب با ورود آدم و حوّاء به بهشت تأیید میشود؛ زیرا آنها در بهشت پوشیده بودهاند. چنانچه الله متعال میفرماید: «إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا تَعْرَى * وَأَنَّكَ لَا تَطْمَؤُا فِيهَا وَلَا تَضحَی»؛ «در حقیقت برای تو در آنجا این (امتیاز) است که نه گرسنه میشوی و نه برهنه میمانی. و (هم) اینکه در آنجا نه تشنه میگردی و نه آفتابزده میشوی.»
لزوم پوشیدگی زن در مقابل مرد یکی از مسائل مهم اسلامی است که قرآن کریم نیز به آن اشاره کرده است. البته حجاب قبل از اسلام در میان اقوام دیگر چون یهود، هندو، ایرانی و غیره وجود داشته است و مختص اسلام نیست و این دین مبین تنها برای آن مرز تعیین کرده است. بنابراین، حکم حجاب طبق قرآن کریم و حدیث فرض میباشد؛ چنانچه خداوند متعال میفرماید: «يَأيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِيمًا»؛ «ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، (به احتیاط) نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.»
لذا رعایت حجاب از نشانههای ایمان است، چنانکه خطاب آیهی مذکور به زنان مؤمن است. مشخص کردن حدود و حالت پوشش در این آیه نشاندهندهی ارزش دادن خداوند به زنان مؤمن است تا آنان را از آفتها و بلایای ناگهانی و خطرناک حفظ کند. زن بهعنوان امین حق تعالی از نظر قرآن مطرح است؛ یعنی این مقام، حرمت و حیثیت را خداوند متعال که حق خود اوست به زن داده است. آنگاه جامعهای که قرآن در آن حاکم باشد، طبق نظام خداوند میچرخد.
اما امروزه اکثر مردم حاکمیت خداوند و قرآن را به باد فراموشی سپردهاند و بازیچهی شیطان لعین شدهاند و کلام خداوند را فراموش کردهاند. آیا مردم تا به حال در این آیهی خداوند تدبر کردهاند: «ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، (به احتیاط) نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.»
آیا این آیه تنها شامل امهات المؤمنین میشود؟ آیا تنها شامل دختران پیامبر و صحابه میشود؟ منظور خداوند متعال از «نساء المؤمنین» چیست؟ ام المؤمنین عایشه صدیقه (رضی الله عنها) میفرماید: «خداوند زنان انصار را رحمت کند. وقتی آیه ۵۹ سوره احزاب «يَأيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَبِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِيمًا» نازل شد، پردههایشان را پاره کرده و با آن سرشان را پوشاندند و پشت سر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نماز خواندند؛ گویی بر سرشان کلاغی نشسته بود.
مؤمنان چه کسانی هستند؟ مؤمنان کسانی هستند که خداوند یگانه را با اخلاص کامل پرستش میکنند و خداوند با حجاب، زنان، دختران و همسران مؤمنان را زینت بخشیده است. پس اگر کسی با عقل سلیم تدبر کند، درمییابد که این آیه شامل تمام زنان مسلمان میشود، نه تنها زنان و دختران پیامبر و صحابه.
پس ای خواهرم، بیدار باش و پیام خدا و رسولش را دریافت کن و تمام فکرت را به سمت عمل کردن به آن منعکس کن. مگر من و تو بندهی الله و امت رسول الله نیستیم؟ آیا نشنیدهای که رسول الله تا آخرین لحظه حیاتش «امتی امتی» میگفت؟ اگر تنها به همین جملهی رسول الله ایمان کامل داشته باشیم، درمییابیم که من و تو، ای خواهر مسلمان، چقدر برای رسول الله (صلی الله علیه وسلم) مهم و با ارزش بودهایم! که حتی تا آخرین لحظات حیاتش غصهی من و تو را میخوردند. در عوض، من و تو، ای خواهرم، که اسممان مسلمان و دینمان اسلام است، چطور داریم جواب محبتش را میدهیم و به چه نحوی از زحماتش قدردانی میکنیم؟ چگونه میتوانیم بندگی الله را به جا بیاوریم در حالی که الله تعالی خودش ما را به حجاب دعوت میدهد و میگوید بهترین چیز حجاب است. چرا ما کلام الله را که به طریق رسول الله به ما ارسال شده است دریافت نمیکنیم؟ ما چگونه بندگانی هستیم و چگونه میخواهیم فردای قیامت جلوی الله و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) رو سفید باشیم با بیحجابی؟! آیا این انصاف است؟! نه، به خدا قسم این بیحرمتی بزرگی است که ما نسبت به کلام الله تعالی انجام میدهیم.
الله متعال میفرماید: «حجاب کنید»، ما میگوییم نه، حجاب چیز عقبماندهای است، اسارت و زندان است و در جامعه نقشی ندارد. وای بر ما! یا حسرتا! ما چگونه بندگان و امتی هستیم که کلام الله را نادیده میگیریم و فقط از فرهنگ و مد و پیشرفت امروزی حرف میزنیم؟ این چه فرهنگ و پیشرفتی است که ما در آن کلام الله تعالی را نادیده میگیریم و بیحجابی را با حجاب عوض میکنیم؟!