وقتی اعماق آثار بد گناهان را واکاوی میکنیم و با بینش عقلانی و جستوجوی کنجکاوانه در پی بیرونکشیدن نتایج مسموم گناهان در زندگی فرد میگردیم، لا جرم به جرقههای روشن و سوزاننده دست پیدا میکنیم که آتش بر خرمن زندگی میاندازد و باغستان خرم آن را به خاکستر مبدل میکند.
ازهمینرو، این بار میخواهیم در شمار دامندراز این آثار مخرب، دستی بر پیرامون قسوت قلب بکشیم و سایهروشنهایش را برای خوانندگان بنمایانیم.
۴. قسوت قلب
شکی در این نیست که منبع و مأخذ تمام احساسات و واکنشها در زندگی انسانی و نحوهی اتخاذ تصمیماتش در تعامل و برخورد با دیگران، قلب است. قلب در ظاهر همان یک تکهی گوشت سرخ و نرم و پرخون است که خون را در تمام بدن از مجراهای رگهای پمپاژ میکند و باعث جریان خون و استمرار و امتداد حیات در بدن میشود. اما قلب در حقیقت استعارهای زیبا و قابل درک است که در مقابل قوهی خرد و بینش عقلانی قرار دارد و در جدالهایی میان وی و عقل، گاهی اوقات و شاید هم بسااوقات پیروز میشود و سخن و تصمیمش را بر کرسی مینشاند و راه خویش را در میدان اجرای خواستههای دلی در پیش میگیرد.
دربارهی اینکه قلب محل تلاقی انوار الهی یا مقام تأثر و دریافت تاریکی و آثار بد گناهان است، در آیات متعدد تذکرات و یادآوریهایی گنجانده شده است؛ چنانکه در آیات ذیل به تشریح برخی از آن آیات میپردازیم:
۱. «وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمٰانِ؛ قلبش به ایمان، آرام و مطمئن باشد.» (نحل: ۱۰۶)
خداوند در این آیه دربارهی اطمینان قلبی بندگان مؤمن نسبت به ایمانشان سخن میگوید و یکی از اوصاف مهم ایمانی مؤمنان را باور قبلی معرفی میکند؛ پس قلب نقش مهمی در ثبات و استقامت انسان در وادی ایمان دارد و پاهایش را قوت میبخشد.
۲. «آثِمٌ قَلْبُهُ؛ قلبش گنهکار است.» (بقره: ۲۸۳)
همچنین در این آیات تبیین شده است که اولین محل دریافت آثار منفی گناهان قلب است و خداوند بهجای تعبیر انسان گناهکار، از تعبیر جزئیتر «قلبش گناهکار است» استفاده نموده است تا مستقیم گوشزد کند که انسان یعنی قلب و قلب یعنی همهی چیز انسان که باید همیشه مورد حفاظت و نگهداری قرار بگیرد و از بیماریهای روحانی مصون نگه داشته شود.
یا در این آیه دربارهی متأثربودن واکنشها و کنشهای اخلاقی انسان از دریچهی قلب سخن به میان و میدان آورده است که سرمنشأ تمام خوبیها و بدیها از قلب سرچشمه میگیرد و آغازگر میشود و در پرتو انعکاس آنها در بیرون و در برخورد با اطرافیان، نقش بارز جلبکننده یا نقش منفی منفورکننده دارد.
۴. «…أَغْفَلْنٰا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنٰا وَ اِتَّبَعَ هَوٰاهُ وَ كٰانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛ …دلش را از یادمان غافل نمودهایم و او از خواستهی نفس خویش پیروی نموده و کارش، زیادهروی و تبهکاری بوده است.» (کهف: ۲۸)
خداوند در فرجام این سخنان قلبی، ارشاد میفرماید که از قلبهایی که دچار غفلت و نیسان شده است، اجتناب کنید و مسیرتان را از آنها جدا نمایید تا شما نیز در تلههای روحانی گرفتار نشوید و پایان زندگی روشنتان اینقدر زود فرانرسد.
با توجه به این تشریح، به این نکته میرسیم که اصل موضوع از قلب آغاز میشود و به صورت جریانی مستمر در میآید. قلب به دلیل تواناییاش در برانگیختن احساسات متنوع در وجود انسان، طبیعتاً تحت تأثیر اصرار و تکرار بر گناهان قرار میگیرد و به تدریج متمایل به سیاهی و تاریکی میشود. یکی از این حالات آشفتهساز و باعث پشیمانی، احساس سختی و قساوت قلب است که به سرعت در پی گناهان رخ میدهد. قسمت حساس داستان زمانی شروع میشود که این قسوت، آغازگر مسیر تاریکی است که تمام جنبههای زندگی فرد را فرا میگیرد و درهای ورود نور و درخشندگی را به روی او میبندد؛ زیرا بنده تا زمانی که از نور درونی و گشایش قلبی برخوردار است، حالت عبادت را تجربه میکند و انگیزههای درونی او را به سوی جستجوی نزدیکی به خداوند سوق میدهند. در مقابل، هنگامی که قلب در دام سختی و قساوت گرفتار میشود و زنجیرهای اسارت دستهایش را میبندد، او را میتوان محکوم به نابودی دانست و گویی که زندهزنده در قبرستان دلهای تاریک دفن شده است.
بررسی آیات الهی
قرآن کریم، کلام ابدی خداوند، همه چیزها را از بنیاد و ریشه مورد بررسی قرار میدهد و در مورد عواقب گناهان، پیامدها و تأثیرات آنها بر زندگی فرد را کاوش میکند. به عنوان مثال، درباره شدت قسوت قلب میفرماید: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجٰارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ اَلْحِجٰارَةِ لَمٰا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ اَلْأَنْهٰارُ وَ إِنَّ مِنْهٰا لَمٰا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ اَلْمٰاءُ وَ إِنَّ مِنْهٰا لَمٰا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اَللّٰهِ وَ مَا اَللّٰهُ بِغٰافِلٍ عَمّٰا تَعْمَلُونَ؛ آنگاه دلهایتان سخت شد؛ همانند سنگ و حتی سختتر از آن. چراکه از برخی از سنگها، نهرها میجوشد و برخی از سنگها میشکافد و از آن، آب بیرون میآید؛ و برخی از سنگها از ترسِ الله، (از بالای کوهها) میافتد. و الله، از کارهایتان بیخبر نیست.» (بقره: ۷۴)
قسوت قلب چنان سخت است که انسان را حتی از سفتی سنگپارهی کوهها نیز سختتر و نفوذناپذیرتر میکند و راهها و دروازههای قلبش را چندقفله مینماید. با تأثرپذیری از گناه چنان سخت و سفت میشود که حتی سنگها در مقابلش کم میآورند؛ سنگهایی که از خشیت و ترس الهی فرومیریزند، اما این قلبهای قسی تکان نمیخورند.
در جای دیگر میفرماید: «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اَللّٰهِ وَ مٰا نَزَلَ مِنَ اَلْحَقِّ وَ لاٰ يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا اَلْكِتٰابَ مِنْ قَبْلُ فَطٰالَ عَلَيْهِمُ اَلْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فٰاسِقُونَ؛ آیا برای مؤمنان، آن زمان نرسیده که دلهایشان برای یاد الله و آنچه از حق نازل شده، نرم شود و مانند کسانی نباشند که پیشتر به آنان کتاب داده شد و زمان بر آنان طولانی گذشت و دلهایشان سخت گشت و بسیاری از آنان فاسق و بدکار بودند.» (حدید: ۱۶)
در این آیه خداوند از فرجام دشوار ملتها و قومهایی میترساند که در پی اجتناب و دوری از ذکر و یاد الله و دل و جان سپردن به آیات الهی دچار بیماری قسوت قلب شدند و از رحمت و عنایت خداوند دور ماندند. ازهمینرو، در جای دیگر میفرماید:
«فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اِسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتِ وَ اَللّٰهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْوٰاكُمْ؛ پس بدان که معبود راستینی جز الله وجود ندارد و برای گناهانت و برای مردان و زنان باایمان درخواست آمرزش کن. و الله، محل رفتوآمد و جای اقامت شما را میداند.» (محمد: ۱۹)
اما خداوند هرگز از غرقشدن بندگانش در اعماق گناهان و گرفتارشدنشان در دامهای معاصی راضی و خشنود نیست و همواره آنان را با باران رحمتها، بخشایشها و گذشتهای خویش مورد عنایت و بخشش قرار میدهد و تا لحظهی پایان، آنان را به بازگشت و پاکی کامل فرامیخواند؛ زیرا خداوند آمرزنده و توبهپذیر است و همیشه دروازهی درگاهش برای بندگانش باز است؛ چنانکه فرموده است:
«غٰافِرِ اَلذَّنْبِ وَ قٰابِلِ اَلتَّوْبِ شَدِيدِ اَلْعِقٰابِ ذِي اَلطَّوْلِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ إِلَيْهِ اَلْمَصِيرُ؛ …که آمرزندهی گناه و توبهپذیر و سخت کیفر و توانگر است؛ هیچ معبود راستینی جز او نیست؛ بازگشت بهسوی اوست.» (غافر: ۳)
نتیجهگیری
پس در عصارهی کلام میتوانیم بگوییم که گناهان آثار بدِ بسیار دارد و یکی از آنها دچارشدن به قسوت قلب و محرومماندن از حسوحال آرامشبخش روانی است که تا بنده راه توبه را در پیش نگیرد، از ابر تیره و متراکم آن خلاص و رهایی ندارد و آسمان دلش صاف و آبی نمیشود.