نویسنده: شکران احمدی
چکیده
باید دانست که سنت و بدعت دو مقولۀ متقابل و متضاد هستند که وجود یکی مستلزم نبود دیگری میباشد. هرگاه حکم سنت بودن چیزی صادر شد، بدعت بودن آن منتفی میشود. همانطور بدعت زدایندۀ سنت است و هیچ بدعتی نمیتواند سنت باشد. برای درک درست این مطلب نیاز به بررسی دقیق و رتقوفتق مفاهیم این دو است. هرچند بیشتر از سنت که معانی و مفاهیمش تفهیم و تبیین شده است، بدعت باید مورد بررسی و کاوش قرار بگیرد.
هیچیک از مذاهب اسلامى در حرمت شدید بدعت تردید نکرده و حتى برخى اصل حرمت آن را ضرورت دینی دانستهاند؛ بااینهمه، چون ماهیت بدعت و احکام و ضوابط آن بهدرستى روشن نشده است، گاهگاهی در طول تاریخ بهعنوان مبارزه با آن، گاه راه افراط و گاه راه تفریط پیموده شده و مسلمانان بىگناه زیادى تکفیر و تفسیق و گاه کشته شدهاند. اینچنین، مسئلۀ حرمتِ بدعت که اساس جعل آن براى حفظ کیان دین از انحرافات بود، راه نفوذ و توطئهاى براى دشمنان اسلام گردید.
کلیدواژگان: سنت، بدعت، قرآن، حدیث، افراط و تفریط.
مقدمه
یکى از مراتب توحید، توحید در تقنین و تشریع است؛ یعنى وضع قانون مختص خداوند است و کسى بی اذن او، حق قانونگذارى براى فرد یا جامعه را ندارد. همچنین، کسى اجازه ندارد در قوانین مصوب الهى دخل و تصرف نماید. تصرف در قانون الهى بدعت است و هیچیک از مذاهب اسلامى در حرمت شدید بدعت و نسبتدادن چیزهایى که از دین نیست به دین، تردید نکردهاند. اساساً، بدعتگذارى در دین، شرک در ربوبیت تشریعى خداوند و گناهى بسیار سنگین، و تهدیدکنندۀ کیان و اصالت دین الهى است.
سنت، سعادت و نوری است که رستگاری و هدایت انسان با آن گره خورده است. سنت زیر نظر و توجه خادمان و حاملان سنت، استوار و پایدار میماند؛ هرچند اعمالشان کمرنگ باشد: «تبیض وجوه و تسود وجوه»؛ «به یادآورید روزی را که در چنین روزی، روهایی سفید و روهایی سیاه میگردند.» ابن عباس رضیاللهعنه گفته است: «چهرۀ اهل سنت و اتحاد، سفید و چهرۀ اهل بدعت و تفرق، سیاه میشود.»
صاحب سنت، بیداردل و روشنضمیر است که در ظاهر و باطن تابع امر الله و پیامبرش میباشد؛ اما شخص بدعتی، مردهدل و تاریکدل است و در کل، تاریکی بر صاحبان بدعت مستولی است. قلبها و احوالشان تیرهوتار است. اگر خداوند کسی را بخواهد از این تاریکی میرهاند و به سمت نور سنت هدایت میکند.
علما در تعیین حد و مرز بدعت به دو دسته تقسیم میشوند:
-
گروهی در بدعت شمردن هر چیزی مبالغه کرده و در بدعت قرار دادن هر مسئلۀ نوپدید و جدید که دلیل کافی برای آن وجود ندارد، تساهل کردهاند. این گروه دروازۀ بدعت را خیلی باز نموده و چه بسا برخی مسائل شرعی و سنت را ذیل آن قرار دادهاند.
-
گروه دوم در بدعت قرار دادن خیلی سختگیری کرده و دروازۀ ارتکاب آن را خیلی تنگ نمودهاند که تنها بدعتهای مشهور را ذیل آن قرار داده و چه بسا بسیاری از بدعتها را زیر چتر شریعت و سنت قرار دادهاند.