پیامبر مکرم اسلام، بعد از ایمان و تقوا، زن صالحه را بزرگترین سرمایۀ دنیا و یکی از اسباب سعادت قرار داده و در مورد او سفارشهای زیادی کرده است؛ او خطاب به مردان فرمود: «إن من أکمل المؤمنین إیمانا أحسنهم خلقا وألطفهم بأهله»؛ (کاملترین مؤمنان از نظر ایمان خوشاخلاقترین و مهربانترین آنها نسبت به خانواده است.)
تنها همین فضایل نیستند؛ بلکه رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم سپاه مسلمانان را به خاطر اینکه حضرت عایشه رضیاللهعنها گردنبندش را گم کرده بود، نگه داشت. ابوبکر رضیاللهعنه آمد و گفت: «ای رسولالله صلیاللهعلیهوسلم! مردم را نگه داشتی درحالیکه بر سر چشمۀ آبی نیستند و آب هم همراه ندارند.»
وقتی شتر از جایش بلند شد، گردنبند از زیر شتر پیدا شد. در این هنگام آیۀ «تیمم» نازل شد. اسید بن حضیر رضیاللهعنه گفت: «ای خاندان ابوبکر! این اولین برکتی نیست که به خاطر شما به امت رسیده است.»
مقام زن نزد رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم، افزایش مییابد. امهانی رضیاللهعنها، نزد پیامبر صلیاللهعلیهوسلم آمد و گفت: «ای رسول خدا! برادرم علی بن ابیطالب رضیاللهعنه میخواهد مردی را که پناه دادهام به قتل برساند؛ آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند: «پناه دادهایم کسی را که تو پناه دادهای.»
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم، امانت تربیت فرزندان را به عهدۀ مادر نهاده است، چنانکه میفرماید: «والمرأة راعیة في بیت زوجها وهي مسؤولة عن رعیتها»؛ زن در خانۀ شوهرش شبان است و از رعیت خویش مسئول است.
طبق روایت صحیح بخاری و صحیح مسلم، حضرت عمر بن خطاب رضیاللهعنه تفاوت و تغییر رویکرد عرب جاهلی و جامعۀ محمدی صلیاللهعلیهوسلم را به زنان گوشزد کرده است؛ ایشان بهصراحت کامل میگوید: «ما در دوران جاهلیت زنان را به هیچ میانگاشتیم و اسلام و قرآن بود که حقوق زنان بر مردان را به رسمیت شناخت.»
«گوستاولوبون» از اندیشمندان جهان غرب میگوید: «اروپا از مسلمانان احترام به زن را آموخت، بر عکس آنچه که بر زبان مردم رایج است. اسلام (نه دین نصرانیت) زن را از منجلاب پستی و حقارت رهانید. مسیحیان در قرون وسطی هیچ ارزشی برای زن قایل نبودند و در زمان سلطۀ زمینداران بر اروپا، مسیحیان با زنان بسیار رفتار تند و خشنی داشتند تا اینکه سرانجام، از مسلمانان احترام به زن را آموختند.» او در جای دیگر میگوید: «این مذهب اسلام بود که زن را از پستترین وضع، به بلندترین مقامات رساند، نه مذهب مسیح؛ چنانکه بین مردم شایع است.»
یکی از خاورشناسان میگوید: «مردان قبل از ظهور اسلام در برخی از جهات، برای زنان جایگاهی بین چهارپایان و انسان را قایل بودند و زن را ابزاری برای تسلط و خدمت میدانستند. در آن زمان، زن در معرض هرگونه ظلم و ستم قرار داشت، حقش حیفومیل و اموالش پایمال میشد؛ بعد از طلاق یا فوت شوهر، حق نداشت با فرد دیگری ازدواج کند و همانند سایر کالاها و حیوانات به ارث دیگران درمیآمد.»
علامه طباطبایی [مفسر شیعی] میگوید: «زن به برکت اسلام مستقل به نفس و متکی بر خویش گشت، اراده و عمل او که تا ظهور اسلام، به ارادۀ مرد گره خورده بود، از اراده و عمل جدا گردید و با ظهور اسلام به مقامی رسید که دنیای قبل از اسلام با همۀ قدمت خود و در همۀ ادوارش، چنین مقامی به زن نداده بود.»
آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم در عمر نهچندان طولانی خود، زنانی را که در اجتماع مسلمانان نقش برجستهای در جهت تقویت پایههای دین ایفا کرده بودند، ستود و وعدههای معنوی بزرگی به آنان داد. ازاینرو، زنان در دولت نبوی در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی به ایفای نقش پرداختند و رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم را در اهدافش یاری نمودند.
در بخش بعدی، انشاءالله بهصورت مفصل دربارۀ زنانی که در آغاز اسلام نقشآفرینی کردند و توانستند جهت اعلای کلمۀ حق و برپایی دین مبین اسلام، دوشاش مردان حرکت کنند و در این زمینه بدرخشند، بحث خواهد شد.