نویسنده: شکران احمدی
انتخاب دو حكم
با طرح موضوع حكمیت، جنگ صفین عملاً پایان یافت و گفتوگوها و مكاتبات میان طرفین آغاز گردید. در نهایت دو طرف به توافق رسیدند كه از هر طرف یك نفر مذاكرهكننده ارشد، یك نفر از سوی حضرت علی و سپاه عراق، و یك نفر از سوی حضرت معاویه و سپاه شام، به عنوان حكم انتخاب گردند تا در مورد حل بحران پیش آمده و پایان دادن به جنگ و اختلاف، به گفتوگو و مذاكره بپردازند و بر سر آنچه كه به خیر و مصلحت مسلمانان استبه توافق برسند.
از طرف سپاه عراق حضرت ابوموسی اشعری (عبدالله بن قیس) و از طرف سپاه شام حضرت عمرو بن عاص قرشی به عنوان حكم و نماینده برگزیده شدند.
انتخاب حضرت ابوموسی اشعری بر خلاف آنچه در بسیاری از كتب تاریخی شایع است بنا به تحمیل خوارج بر حضرت علی نبوده است، زیرا خود آنها از مخالفین سرسخت پذیرش حكمیت بودند و به همین علت نیز در مقابل حضرت علی موضع گرفتند و ایشان را تكفیر كردند. بلكه این انتخاب بنا به ویژگیهایی صورت گرفت كه در شخصیت حضرت ابوموسی اشعری وجود داشت. ایشان از نسل اول مسلمانان، از مهاجرین به حبشه و مدینه منوره، از فرماندهان بزرگ سپاه اسلام در فتح ایران، و از علما و فقهای بزرگ صحابه به شمار میآمدند. امام شعبی از ایشان به عنوان یكی از چهار قاضی بزرگ صحابه نام برده است كه عبارتند از: حضرت عمر فاروق، حضرت علی، حضرت زید بن ثابت و حضرت ابوموسی اشعری. در ضمن ایشان فردی صلحطلب بودند و در بین مردم عراق خصوصاً مردم كوفه و بصره از محبوبیت بسیار بالایی برخوردار بودند. از دوران خلافت حضرت عمر (رضیاللهعنه) تا خلافت حضرت علی (رضیاللهعنه) به عنوان والی بصره و كوفه خدمت كرده بودند. حتی حضرت علی پس از خلیفه شدن، با وجود عزل بسیاری از والیان و استانداران پیش از خود، ایشان را از ولایت كوفه عزل نكردند.
حضرت عمرو بن عاص نیز از جایگاه ویژهای در میان مسلمانان برخوردار بود. در سال هشتم هجری اسلام آورده بود. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوسلم) در مورد اسلام وی فرمود: «أسلم الناس و آمن عمرو بن العاص»؛ دیگر مردم اسلام آوردند ولی عمرو بن عاص ایمان آورد. حضرت طلحه (رضیاللهعنه) میگوید كه من از آنحضرت (صلیاللهعلیهوسلم) شنیدم كه فرمود: «ان عمرو بن عاص من صالحی قریش»؛ همانا عمرو بن عاص از نیكان و صالحان قریش است. در دوران خلافت حضرت ابوبكر و حضرت عمر (رضیاللهعنهما) از فرماندهان بزرگ سپاه اسلام بود. در پیروزی مسلمانان در جنگ یرموك نقش بسزایی داشت. فاتح بخش زیادی از سرزمینهای فلسطین، شام و مصر بود. در سالهای خلافت حضرت عثمان (رضیاللهعنه) نیز از نزدیكان و مشاوران ایشان بود. وقتی شورشیان مدینه را عرصه تاخت و تاز خود قرار دادند و خانه خلیفه را محاصره كرده و سرانجام ایشان را به قتل رساندند، عمرو بن عاص در مدینه بود ولی وقتی دید كه در مقابل شورشیان كاری از دستش برنمیآید مدینه منوره را به قصد شام ترك كرد تا بتواند با كمك حضرت معاویه علیه شورشیان و قاتلان خلیفه قیام كند. با توجه به ویژگیهایی كه از دو حكم ذكر شد، روشن میگردد كه آنچه را كه مخالفان و دشمنان صحابه، به این دو بزرگوار نسبت میدهند دروغ و افترایی بیش نیست.
متن توافقنامه حكمیت
«بسم الله الرحمن الرحیم.
1. این قراردادی است كه علیبن ابیطالب و معاویهبن ابیسفیان و پیروان آنها منعقد نموده و در آن به حكم شرع در پرتو كتاب و سنت رضایت دادهاند.
-
این قرارداد توسط حضرت علی به نمایندگی از مردم عراق اعم از كسانی كه حاضرند و كسانی كه حضور ندارند، و نیز توسط حضرت معاویه به نمایندگی از مردم شام اعم از كسانی كه حاضرند یا كسانی كه حضور ندارند، تصویب شده است.
-
ما توافق نمودیم كه به حكم قرآن گردن نهیم؛ آنچه را قرآن بپذیرد بپذیریم، و آنچه را مردود شمارد مردود بشماریم. همین است داوری ما و به آن راضی هستیم.
-
حضرت علی و هوادارانش به داوری عبدالله بن قیس (ابوموسی اشعری) و حضرت معاویه و هوادارانش به داوری عمرو بن عاص رضایت دادند تا در قضیه حكمیت به نظارت و قضاوت بپردازند.
-
البته حضرت علی و حضرت معاویه از عبدالله بن قیس و عمرو بن عاص عهد و پیمان محكمی گرفته و آنان را به عهد خدا و رسول متذكر شده و از آنها خواستهاند در این قضیه قرآن را راهنمای خود قرار دهند. اگر حل مشكل را در كتاب خداوند یافتند به آن عمل كنند، و اگر راهحل آن را در قرآن پیدا نكردند به سنت جامع رسولخدا مراجعه كنند، و بر خلاف قرآن و سنت تصمیمی نگیرند و به دنبال شبهات نگردند.
-
حضرت عبدالله بن قیس و حضرت عمرو بن عاص از حضرت علی و حضرت معاویه تعهد گرفتند كه آنچه را آنان در پرتو كتاب و سنت فیصله كنند، بپذیرند، و حق ندارند قضاوت آنان را نقض نموده و یا با آن به مخالفت برخیزند.
-
آن دو (حضرت ابوموسی اشعری و حضرت عمرو بن عاص) در مورد جان، مال، اولاد و خانواده خود در امنیت خواهند بود. كسی به قضاوت آنها راضی شود یا ناراض، آنها از حق تجاوز نخواهند كرد. در قضاوتی كه آنها بر اساس حق در پرتو قرآن و سنت انجام میدهند، امت اسلامی باید از آن حمایت و پشتیبانی كند.
-
اگر یكی از دو حكم و داور قبل از پایان قضاوت و داوری فوت نمودند، هواداران او انسان صالح و عادل دیگری را به جای او انتخاب نمایند، البته با همان عهد و پیمان قبلی.
-
اگر یكی از دو امیر (حضرت علی و حضرت معاویه رضیاللهعنهما) قبل از تاریخ تعیین شده برای حل این قضیه فوت نمایند، هواداران و طرفداران او كسی را كه به عدالتش رضایت دارند، به جایش انتخاب نمایند.
-
همچنین دو گروه باید اسلحه را به زمین بگذارند و با هم به گفتوگو بپردازند.
-
عمل بر تمام مواردی كه در این قرارداد مطرح شدهاند، از تاریخ انعقاد بر هر دو امیر، هر دو حكم و هر دو گروه لازم میباشد و خداوند بر این عهد و میثاق گواه است و او به گواهی دادن كفایت میكند. اگر هر یك از طرفین در این قضیه مرتكب خلافی شود و از حد تجاوز نماید، تمام امت از عملكرد آن طرف بیزار است و پس از آن هیچ كس نسبت به آنها تعهدی نخواهد داشت.
-
همه مردم در مورد جان، مال و اهل و اولادشان تا پایان مدت قرارداد از امنیت برخورداراند. همه باید اسلحه خود را به زمین بگذارند، راهها باید امن باشد، كسانی كه در این قرارداد حضور ندارند، همانند كسانی كه حضور دارند، متعهد و پایبند به اجرای مفاد قرارداد خواهند بود.
-
هر دو حكم برای گفتوگو منطقهای را بین عراق و شام در نظر بگیرند.
-
هیچ كس در این گفتوگوها حضور نیابد مگر با توافق و رضایت طرفین.
-
زمان گفتوگو تا پایان ماه مبارك رمضان خواهد بود. اگر دو حكم خواستند زودتر از موعد مقرر تشكیل جلسه دهند، میتوانند، و اگر خواستند آن را به تأخیر بیندازند باز هم میتوانند.
-
اگر دو حكم تا پایان مدت قرارداد در پرتو كتاب و سنت به قضاوت نپرداختند، آنگاه دو گروه دوباره به همان حالت اولیه جنگ بازخواهند گشت.
-
همه مسلمانان در این زمینه با خداوند عهد و پیمان میبندند كه علیه كسی كه بخواهد در این زمینه عهدشكنی، ظلم و یا تخلف ورزد، متحد شوند».