نویسنده: عبدالحمید نوروزی
با کدام زن ازدواج کنیم؟
از آنجاییکه ازدواج و انتخاب همسر و زوجـه در طـول زندگـی، امـری بـس مهـم و خیلـی ضروریسـت؛ لـذا انسـان نبایـد در انتخـاب آن سـهلانگاری و بیتوجهـی نمایـد و سـعی شـود در انتخـاب آن همـۀ جوانـب، مدنظـر قرار بگیـرد، تا مبادا در آینـده دچار پشـیمانی وپریشـانی شود. در ایـن خصـوص رسـول معظـم اسلام صلیاللهعلیهوسلم میفرمایـد: «تُنْكَحُ المَرْأَةُ لِأَرْبَعٍ: لِمَالِهَا وَلِحَسَبِهَا وَجَمَالِهَا وَلِدِينِهَا، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ.»؛ «زن بهخاطر چهار چیز نکاح میشود: بهخاطر مال، نسب، زیبایی و دینداری؛ پس زن دیندار انتخاب کن (تا خیر نصیبت شود).
در جایی دیگر میفرماید:«تَزَوَّجُوا الْوَلُودَ الْوَدُودَ، فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمَمَ»؛ با زنانی که دوستداشتنیاند و فرزند میزایند ازدواج کنید؛ زیرا من در روز قیامت در بین سایر امتها به فراوانی شما افتخار خواهم کرد.
همچنین ابو هریره رضیاللهعنه میگوید که نبی اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمودند:
حضرت جابر رضیاللهعنه نیز میگوید: رسولالله صلیاللهعلیهوسلم اول به من فرمود: هَلْ نَكَحْتَ؟ “، قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: ” أَبِكْرًا أَمْ ثَيِّبًا؟ “، قُلْتُ: ثَيِّبًا، قَالَ: ” فَهَلَّا بِكْرًا تُلَاعِبُهَا، وَتُلَاعِبُكَ»؛ آیا ازدواج کردهای؟گفتم: بله. فرمود: با دوشیزه ازدواج کردهای یا بیوه؟ گفتم با بیوه. فرمود: چرا با یک دوشیزه ازدواج نکردی تا با یکدیگر بازی میکردید.
بلـه، همانطـوری کـه شـما بـرای اینکـه چیزی را بـرای خـود انتخاب کنیـد، همـۀ جوانـب و جاهـا را بـه خوبـی نـگاه میکنیـد؛ پـس در انتخاب همسـر هم باید بسـیار دقت کنیـد و هوشـیار باشـید.
روانشناسـی به مـا میگوید: «خانم! آقـا! اگـر شـما میخواهید مثلاً یک جفت کفش مناسب برای خود بخریـد، چنـد روز در سـاعتهای فراغـت بـه مغازههای کفشفروشـی برویـد و سـاعتها، کفشهـا را در طرحهـا و رنگهـای مختلـف در ویترینها (قفسـههای شیشـهای) مشاهده کنیـد؛ همینکـه کفشـی را یافتیـد که از هـر نظر مورد پسـند شماسـت، به مغـازهدار بگوییـد کـه ایـن کفـش را بـرای مـن بپیچید. قیمتـش را هر چه گفـت بدهیـد و چانه هم نزنیـد و به سـلیقۀ خود آفرین بگویید؛ به شـرط اینکـه از مغـازه که خـارج شـدید، بـه سـراغ مغـازۀ دیگر نرویـد و هیچ کفشـی را تماشـا نکنید؛ چـون امکان دارد در دیگر ویتریـنهای کفشفروشـی، کفش بهتـری از این را بیابید و باعث حسـرت شـما شـود؛ پس بـه مجرد پرداخـت وجـه، فوراً سـوار ماشـین خـود یا تاکسـی شـوید و بـه منزل برگردیـد، در منـزل با شـادمانی آن را بپوشـید و بـه خـود مـژده دهیـد کـه کفش دلخواه خود را یافتهاید. این مطلـب در قـرآن چنیـن آمده اسـت: «فاسْتبشِروا بِبیعکمُ الذی بایَعتم به»؛ بـه معاملـههای کـه انجـام دادهایـد خود را بشـارت دهید و شـاد باشید. حـال ایـن مطلـب را دربـارۀ انتخـاب همسـر تعمیـم میدهیـم و میگوییـم بـرای انتخـاب همسـرت، غیـر از زیبایـی ظاهـری، هـزار نکتۀ دیگـر را مدنظر قرار بده؛ شـخصیت و معلومـات پـدر، مـادر، بـرادر، خواهـر و بسـتگانش، طـرز تفکرش، هوشـیاریاش، ادب اجتماعـیاش، عصمـت و طهارت، سلامت جسـم و روانـش و…، یعنـی همینطـور بـرو جلـو و ادامـه بـده و بـه انـدرز گوهرآسـای حافـظ گوش فـرا بده و بـدان عمـل کـن کـه میگویـد:
بس نکته غیر حسـن بباید که تا کسـی
مقبـول طبع مردم صاحب نظر شـود
تـو در این اجتماع باید به شـخصیت عموم بستگان همسـرت افتخار کنی و از دریـای معنویـات آنها خود را بهرهمنـد سـازی، در دل آنان خود را جـای دهی و از تجـارب آنها به نفـع خود اسـتفاده کنـی و در مواقع ضرورت، شایسـتگی خـود را به آنان نشـان دهـی، فامیل همسـر تـو باید بـه این حقیقت برسـند که تـو در میان آنها گوهـر درخشـانی هسـتی؛ یـار شـاطری نه بـار خاطر. چنـدان به حال نیندیشـی؛ بلکـه بیشـتر متوجـه آینده باشی.
فطریبودنِ ارتباط میان زن و شوهر
خداوند متعال میفرماید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»؛ زنها برای شما لباس هستند و شما برای زنها لباس هستید. منظور از این، اشارهای است به سوی ارتباط تنگاتنگ زن و شوهر و در این تشبیه این مطلب بیان گردیده است که بین زن و شوهر ارتباط شدید و عمیقی است و این رحمت پروردگار است که در بین زن و شوهر اینگونه ارتباط قوی و محکمی را برقرار ساخته است که ارتباط قویتر از آن در دنیا وجود ندارد؛ زیرا بدون ارتباط شدید و محكم بين زن و شوهر امكان ادای حقوق به آسانی وجود نخواهد داشت؛ به همین جهت خداوند برای آسانی ادای حقوق زن و شوهر بین آن دو آنچنان ارتباط و تعلقی محکم برقرار ساخته است که گویا آن دو یکی هستند یا به عبارتی دیگر دو جسم دارای یک روح! خلاصه اینکه در تشبیه زن و شوهر به لباس در این آیه اشارهای است بهسوی این مطلب: آن حقوقی را که بین زن و شوهر گذاشتهایم، رعایت ادای آنها را اینگونه آسان کردهایم که بین آن دو ارتباط قوی و محکمی گذاشتهایم که بهوسیلۀ آن، حقوق هر یک از آنها به آسانی ادا میگردد و از اینجا معلوم میشود که اداکردن حقوق، بینهایت ضروری است؛ زیرا خداوند متعال نسبت به آن اینقدر اهتمام فرموده و روش آسان ادای حقوق را آنگونه ترتیب فرموده است که از اختیار بنده خارج است؛ لذا به آن چیزی که خداوند اهتمام ورزیده، حفاظت آن بر ما لازمی است.
مهریه در ازدواج
اسلام مهریه را بهعنوان حق زن قرار داده است؛ به گونهای که هیچ کس نمیتواند چیزی را از آن بدون رضایت او بگیرد، خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا» و مهریۀ زنان را بهعنوان هدیه و فریضهای الهی با طیب خاطر به آنان بدهید، پس اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را حلال و گوارا بخورید. اصلیترین عاملی که زن را وادار به پذیرش ریاست مرد میکند، مهریه است. خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ»؛ مردان بر زنان سرپرست و نگهبانند بهخاطر آنکه خداوند برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و نیز بهخاطر آنکه از اموالشان خرج میکنند.
آیین اسلام حد و مرزی را برای مهریه قرار نداده است؛ بلکه آن را بر اساس توانایی و قدرت مالی شخص قرار داده است، اما پیامبر صلیاللهعلیهوسلم خواستار مهریۀ کم شدهاند؛ چنانکه فرمودهاند«:إِنَّ مِنْ يُمْنِ المرأةِ تَيْسِيرُ خِطْبَتِهَا وَتَيْسِيرُ صَدَاقِهَا وتيسيرُ رَحِمِهَا»؛ همانا از برکات زن، آسانگیری در خواستگاری و آسانگیری در مهریه و سهولت باروری و حامله شدنش میباشد.
پیامبر صلیاللهعلیهوسلم میفرماید:«خَيْرُهُنَّ أَيسرُهُنَّ صداقًا»؛ بهترینِ زنان آن است که کمترین مهریه را دارد. همچنین میفرماید: «إِنَّ أَعْظَمَ النِّكَاحِ بَرَكَةً أَيْسَرُهُ مَؤُونَةً»؛ پربرکتترین نکاح آن است که خرج و مخارش کم باشد.
از مطالب ذکر شده چنین استنباط میگردد که پیامبر صلیاللهعلیهوسلم از زیادهروی در مهریه، بسیار نهی کردند؛ بهگونهای که ایشان برخی از زنان خویش را بر مبنای ده درهم و اثاث منزل به نکاح درآوردهاند؛ مانند آسیاب سنگیِ دستی؛ کوزۀ گلی؛ بالش چرمی که با لیف خرما پر شده باشد.
اگر غلو و زیادهروی در این کار جایز میبود، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم خود نسبت به آن سبقت میجستند. مهریۀ امّسلیم دختر ملحان انصاری مادر انسبن مالک، مسلمانشدنِ شوهرش بود و مهریۀ دختر سعیدبن مسیب به دو درهم بود.
حضرت علی، مهریۀ دختر رسولالله صلیاللهعلیهوسلم زرهی قرار داد که قیمت آن ۳۰۰ درهم بود.
اما در عصر حاضر با وجود اینکه زیادهروی در مهریه امری ناپسند است، به شکل رسمی درآمده است و حتی برخی از مردان بر این امر مباهات میکنند که مهریۀ همسران آنان زیاد است و برخی از آنان نیز با یک غرور شیطانی افتخار میکنند که مهریۀ زن وی به گونهای است که زن وی میتواند مهریهاش را اگر طلا باشد حمل نماید. کاش آنها اهداف اساسی ازدواج را درک میکردند و سخن پیامبر صلیاللهعلیهوسلم را در این مورد میفهمیدند که فرمودند: «ث «ثَلَاثٌ مَنْ فَعَلَهُنَّ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ: مَنْ سَعَى فِي فِكَاكِ رَقَبَةٍ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا، كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ، وَمَنْ تَزَوَّجَ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا، كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ، وَمَنْ أَحْيَا أَرْضًا مَيِّتَةً ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا، كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ»؛ ھر کسی سه عمل را با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او انجام دھد، بر خداوند حقی پیدا میکند که او را یاری نماید و کار را برایش مبارک گرداند: 1. کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او در آزاد ساختن بردهای تلاش کند، بر خدا حق دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند؛ ٢. کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او ازدواج کند، بر خداست که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند؛ ٣. کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او به احیای زمین بایری بپردازد، بر خدا حقی دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند.
با تدبر در مھریهھای سنگین، درمییابیم که مفاسد بسیاری به دنبال دارند؛ مانند:
١. بسیاری از جوانان از ازدواج به خاطر رھایی از مھریهھای زیاد و تکلیفھای سنگین خودداری مینمایند.
٢. بسیاری از جوانان جھت ارضای غریزۀ جنسی خود بدون ھیچ شرم و حیایی به حریم دختران تعرض مینمایند.
٣. ازدیاد روابط غیرمشروع در جامعه به خاطر وجود مسئولیتھای سنگین برای ازدواج مشروع.
٤. بسیاری از دختران جوان به کار کردن در مکانھای عمومی «و بازارھا» برای رسیدن به خواستهھای زندگی و برطرف کردن نیازھای روزانه و مالی خویش، روی میآورند.
روبرو شدن جوانان پاکدامن با عقدهھای روانی یا ناراحتیھایی که بر روند زندگی آنان به دلیل عدم توانایی آنھا در تأمین خواستهھای خانوادگی دختر، نتایجی از جمله: اشاعۀ فحشا؛ بروز بیماریھای روانی؛ متزلزل شدن بنیاد جامعه؛ ازدیاد حالتھای ھتک ناموس و دزدیدن دختران در خیابانھا خواھد داشت.
عوامل بالا رفتن مهریه ها را میتوان موارد زیر برشمرد:
-
جهل و نادانی مردم نسبت به دین و مبادی اسلام و مقاصد اصلی آنان از ازدواج.
تبعیت برخی از مردم از عرف ناروا و نکوهیده نه به دلیل آشنا نبودن به مبادی و اهداف آن، بلکه آنان خود را به جهالت میزنند.
-
عدم اطمینان به اخلاق و ایمان دختر به سبب رشد او در محیطی خالی از دین یا کمرنگ از لحاظ ایمانی است و در این حال درخواست مهریۀ سنگین برای مجبور ساختن مرد به سکوت در حالت نافرمانی و کجروی زن است و این تاحدی میرسد که بعضی از مردم دخترانشان را خرید و فروش میکنند!
-
گرایش به خودنمایی در مقابل مردم و بالیدن به خود به خاطر مهریۀ سنگین.
-
موارد ذکر شده و موارد دیگر باعث میشود روابط اجتماعی به پرتگاهی عمیق پرت شود و بیزاری و نفرت انتشار یابد و جوان به راه و روشهایی روی آورد که زشت و نکوهیده است و به گمراهی منجر گردد.
ادامه دارد…
بخش قبلی