اما دیدگاه «اهل سنت و جماعت» دربارۀ مرتکب گناه کبیره در آخرت این است که عفو مرتکب گناه کبیره از لحاظ سمع و عقل هر دو جواز دارد.
آمدی در این باره مینویسد: «اهل حق معتقد هستند که مؤمن در آخرت، به خاطر لغزشهایش مستحق مجازات و عقوبت میشود، اختلافشان در این مورد است که آیا مغفرت او امکان دارد و یا خیر؟ اشاعره این را عقلاً و سمعاً جایز میدانند.»
ابوالبرکات نسفی مینویسد: «مرتکب گناه کبیره که آن را حلال نداند و نسبت به نهی کنندۀ آن استخفاف نداشته باشد، از ایمان خارج نمیشود؛ چون تصدیق هنوز هم وجود دارد و هیچ کسی از ایمان بیرون نمیشود؛ مگر از راهی که در آن داخل شده است، گناهکار اگر بدون توبه بمیرد در مشیت و ارادۀ الله متعال است، اگر خواست او را میبخشد و با فضل و کرمش و یا به برکت ایمان و طاعاتی که با او است و یا با شفاعت بعضی از برگزیدگان او را وارد بهشت میگرداند و اگر خواست به اندازۀ گناهش چه صغیره باشد و یا کبیره او را عذاب میدهد؛ سپس عاقبت امرش جنت است و در آتش جهنم برای همیشه باقی نمیماند».
بنابراین، مرتکب گناه کبیره نزد اهل سنت و جماعت دارای دو حالت است: یا اینکه خداوند متعال او را از همان ابتدا، با فضل و کرم خود و یا با شفاعت، مورد عفو و بخشش قرار میدهد و یا اینکه او را به اندازۀ گناهش مجازات نموده و سپس آن را به حکم وعدۀ خود به بهشت داخل میکند، نه با استحقاق خود فرد.
سعدالدین تفتازانی در تصریح مذهب «اهل سنت و جماعت» چنین میفرماید: «اهل اسلام در مورد مؤمنی که مرتکب گناه کبیره میشود و قبل از توبه از دنیا میرود، اختلاف دارند: مذهب ما این است که ما قطعا نمیتوانیم به عفو و بخشش و یا عقوبت و مجازات او حکم بدهیم؛ بلکه هر دو منوط به مشیت و ارادۀ الله متعال هستند؛ اما اگر عذاب داده شود باز هم یقین داریم که او برای همیشه در آنجا باقی نمیماند؛ بلکه به طور قطعی از آنجا بیرون میشود؛ البته نه بر طریق وجوب بر خداوند متعال؛ بلکه به مقتضای وعدهای که خداوند متعال داده است و با دلیل همانند خلود اهل جنت ثابت شده است».
خداوند متعال میفرماید: «قل يعبادي الذين أسرفوا على أنفسهم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله يغفر الذنوب جميعا إنه هو الغفور الرحيم»؛ ترجمه: «[ای پیامبر! از سوی من] بگو: ای بندگانی که بر خود اسراف کردهاید! از رحمت خدا ناامید نشوید، به راستی خداوند همۀ گناهان را میبخشد، بیگمان اوست آمرزگار».
شیوۀ استدلال از این آیه این است: خداوند متعال تمام گناهان را مغفرت میکند؛ پس این عفو و بخشش عام است و شامل تمام گناهان میشود و هیچ گناهی از آن استثنا نیست؛ مگر آنکه با اجماع ثابت شده باشد.
قال تعالی: «وإن ربّك لذو مغفرة للناس على ظلمهم»؛ ترجمه: «و پروردگارت برای مردمان با وجود ستمکار بودنشان آمرزنده است».
شیوۀ دلالت این آیه بر جواز عفو و بخشش این است که خداوند متعال مغفرت را در حالت ظلم ثابت کرده است و این نیز معلوم است که این عفو در حق کافر نیست؛ پس در پایینتر از آن ثابت شد و لفظ «علی» نیز بر همین چیز دلالت دارد؛ زیرا این لفظ بر حال دلالت دارد؛ پس مغفرت در حالت ظلم است نه در حالت کفر؛ بناءً این آیه به جز کافر، بهطور عموم معمول به است؛ پس مرتکب گناه کبیره نیز در همین حکم داخل است.
عفو و بخشش خداوند متعال برای بندگان را که قرآن بیان کرده و امت بر آن اتفاق نموده است، فقط در حق مرتکب گناه کبیره قبل از توبه است؛ زیرا گناهان صغیره مطلقا معاف میشوند و کبائر بعد از توبه، همانطوری که خود الله متعال بیان نموده است: «إن تجتبنوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم وندخلکم مدخلا کریما»؛ ترجمه: «اگر از کبیرههای آنچه از آن نهی شدهاید، دور مانید، گناهان [صغیرۀ] تان را از شما میزداییم و شما را به جایگاهی شایسته [و گرامی] در میآوریم.» در جایی دیگر میفرماید: «وأقم الصلاة طرفي النهار وزلفا من الليل إن الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين»؛ ترجمه: «و در دو سوی روز و در ساعتی چند از شب نماز بگذار، یقیناً نیکیها بدیها را از میان میبرند، این برای پندپذیران پندی است».