اسلام نظامی است که با فطرت و خلقت انسان سازگاری دارد و خودش را با ضرورتهای انسان همنوا میگرداند و همچنین به ساختار و نیازهای انسان توجه میکند؛ در نتیجه، قوانینی را وضع میکند که با ساختار انسان منافات نداشته باشد و دوست دارد که جامعهی انسانها سالم بماند و هیچ وقت اجازه نمیدهد که چیزی به اخلاقیات انسان صدمه بزند.
دین اسلام آخرین دین الهی است که آخرین پیامبر الهی حامل آن بود و پس از آن دروازهی نبوت بسته شد، بههمین خاطر الله متعال شریعتی فرستاد که گوشهگوشهی جهان و همهی زمانها را در برگرفته و فراگیر باشد و به گونهای نیست که برای مردمان شهرنشین و طبقهی بالا پیامی داشته باشد و از مردم بادیهنشین غافل بماند و یا برای اقلیمهای سردسیر پیام داشته و اقلیمهای گرمسیر را فراموش کند یا هم برای عصر خاصی برنامه داشته باشد و بقیهی عصرها و نسلها را فراموش کند؛ پس اسلام یک دین فراگیر است.
ارادهی الله متعال همین بود که خانواده را ستون زندگی و اساس آبادانی و پیدایش مجتمعها بگرداند و تمدنها، توسط همین خانوادهها رقم بخورد؛ به همین خاطر، خداوند متعال ساختار خانوادهها را با مجموعهای از قوانین ثابت احاطه کرده است تا آن را از آسیب و سستی نگهداری کند و یکی از این قواعد که جهت استحکام نظام انسانی بوده، مباح قرار گرفتن نظام «چندهمسری» در اسلام است.
نظام چندهمسری همانطور که اسلام آن را تشریع کرده است، یک نظام انسانی و اخلاقی است و از این لحاظ به مرد اجازه نمیدهد تا هر وقت با هر زنی که دلش خواست سر صحبت را باز بکند و همچنین به او اجازه نمیدهد که به همراه همسر اولش بیش از سه زن دیگر اختیار بکند و این اختیار کردن زن هم باید با عقد نکاح بوده و این عقد نکاح باید علنی باشد و مردم را خبر کرده و ولیمه بدهد، هر چند که مدعویان و شاهدان اندک باشند؛ همچنین لازم است که خانوادهی زن از این رابطه باخبر بوده و رضایت داشته باشند و لازم است که این عقد به صورت رسمی در دفاتر ثبت ازدواج، ثبت شود.
اینها جنبهی اخلاقی آن بود؛ اما جنبهی انسانی آن، این است که در سایهی نظام «چندهمسری» یک مرد مسئولیت سنگین جامعه را به دوش میکشد و زنی را که بدون شوهر مانده است به همسری قبول میکند و او را در زمرهی همسران خود قرار میدهد و مهریهی او را پرداخت کرده و جهیزیهی خانهاش را تکمیل میکند و نفقهاش را به دوش خود میگیرد.
چندهمسریای که ما میخواهیم از آن صحبت کنیم، در اصل، شوهر با ازدواج دوم مشقتها را به جان میخرد، چون باید مصارف آن زن را به دوش بگیرد و همچنین با آوردن زنی دیگر بالای همسر اول، رگ غیرت زن اول برانگیخته میشود؛ با همهی این موارد، این چندهمسری ضررهای بزرگتری را دفع میکند، زخمهای زیادی را شفا میدهد؛ پس بر زن لازم است تا به خاطر زنان دیگر ایثار و از خودگذشتگی داشته باشد و بر مردان لازم است که سختیها را بهخاطر داشتن مجتمعی سالم به جان بخرند.
دین اسلام برای مسلمانان ازدواج با چهار همسر را مباح قرار داده است و با این اجازه نمیخواهد که فقط قوهی جنسی مرد را اشباع بگرداند؛ بلکه در اینجا انگیزهها، دلایل و رازهای نهفتهای وجود دارد که یک مرد را وادار میکنند که بیشتر از یک همسر برگزیند.