نویسنده: امعایشه
فتوای کفر قادیانیت
غلام احمد قادیانی در روزهای اول فعالیتش که به عنوان مناظر و داعی اسلام شهرت یافت، بیشتر بر الهام، کشف و کرامت اکتفا میکرد. دستهای از علماء از همان آغاز هشدار دادند که این شخص در آینده پا را فراتر خواهد گذاشت و مریدان خود را به سیاهچالی خواهد انداخت. تعدادی از علما که به نیت دفاع از اسلام با او هم فکر شده بودند، دست از حمایتش کشیدند. اولین بار علمای «لدهیانه» ایالت پنجاب هند در سال ۱۸۸۴م. غلام احمد قادیانی را تکفیر کردند تا اینکه رفتهرفته غلام احمد قادیانی به مراحل انتهای ادعاهای خود رسید و ادعا کرد که مسیح و مهدی موعود، صاحب شریعت الهام و وحی و مأمور از جانب الله و نبیِ مرسل است و… . سرانجام علمایی که به تکفیرش متردد بودند و یا احتیاط میکردند، به اتفاق آراء، فتوای تکفیر قادیانی را صادر کردند که در رأس آنها «مولانا عبدالحق غزنوی، مولانا ثناءالله امر تسری، مولانا سعدالله لدهیانوی، پیر محمدعلی شاه گولروی رحمهماللهتعالی و غیره» بودند.
این فرقه با طراحان انگلیس به فکر ایالت بلوچستان پاکستان افتادند تا در آن منطقه حکومت قادیانی را بهوجود بیاورند یا آن را به یک استان قادیانی تبدیل کنند. به این منظور میرزا بشیرالدین محمود جانشین دوم این فرقه در سال (۱۹۴۸م)، به شهر کویته مرکز بلوچستان عزیمت کرد و در یک جلسه اعلام کرد که بلوچستان استان قادیانی است؛ اما نهضت گستردهی ختم نبوت در سال (۱۹۵۳م)، نقشههای شوم آنان را نقش بر آب کرد. در سال (۱۹۷۳م)، قادیانیها نسخهی تحریفشدهی قرآن مجید را در بلوچستان پخش کردند که در نتیجه در سراسر استان بلوچستان (پاکستان) علیه این توطئه راهپیمایی صورت گرفت. به دنبال این راهپیمایی ۴۰ نفر از علمای بلوچستان روانه زندان شدند. رفتهرفته این جریانات اوضاع و احوال تمام کشور را فلج کرد.
هیجده گروه سیاسی مذهبی و ملی در خصوص این جریان دینی و ملی در مسجد مولانا احمدعلی لاهوری در لاهور با حضور مولانا مفتی محمود، مولانا یوسف بنوری، نوابزاده نصراللهخان و غیره جلسهای منعقد کردند و از دولت قاطعانه خواستند که قضیهی قادیانیت را حل و فصل کند. سه روز بعد، نخستوزیر پاکستان، «ذوالفقار علی بوتو » رهبر حزب مردم ضمن یک سخنرانی به عموم مردم و مسلمانان جهان وعده داد که تمام قضایا را پیگیری خواهد کرد و تاریخ هفتم سپتامبر را برای صدور حکم تعیین کردند و علمای طراز اول از تمام گروههای سیاسی و فرقههای مذهبی در دوم سپتامبر جلسهی با شکوه و بینظیری در مسجد شاهی لاهور برگزار کردند؛ مانند: مولانا مفتی محمود، مولانا ابوالاعلی مودودی، مولانا احمدشاه نورانی و… . در آن جلسه اعلام کردند که اگر حکم دادگاه روز هفتم سپتامبر طبق معیارهای اسلامی و قانونی اعلام نشود، علیه دولت (پاکستان) اقدام خواهند کرد.
سرانجام، روز هفتم سپتامبر سال (۱۹۷۳م)، روز موعود فرا رسید و خون شهدای ختم نبوت پیروزی به ارمغان آورد و فتنهی جنجالبرانگیز، فتنهی ۹۰ سالهی قادیانیت برای همیشه ریشهکن خواهد شد. در آن روز تاریخی، مجلس ملی پارلمانی پاکستان به رهبری نخست وزیر وقت «ذوالفقار علی بوتو» هر دو گروه؛ جماعت قادیانی و گروه احمدیه را تکفیر کردند و آنان به اتفاق تمام علما و مقامات دولتی از دایرهی اسلام خارج اعلام شدند.
خلاصه، بعد از ادعای الهام، مسیحیت و مهدویت؛ علمای اهل حدیث و اهل سنت بر علیه او فتوای کفر دادند و او را ملعون، دجال و بیایمان خواندند.
نقد قادیانیت
علما برای معرفی و نقد این گروه، کتابهای ارزنده و پرباری به رشتهی تحریر درآوردند که با جستجو و تحقیق میتوان به این گنجینهی با ارزش دست یافت و این گروه را بهتر شناخت؛ اما چون در این مقاله نمیتوان همهی آن کتابها را نام برد؛ لذا ما به ذکر چند کتاب مشهور، جامع و خواندنی بسنده میکنیم:
-
القادیانیة دراسات و تحلیل، نوشتهی احسان الهی ظهیر، این کتاب به زبان عربی است.
-
القادیانی والقادیانیة، نوشتهی ابوالأعلی مودودی و برخی دیگر از علمای پاکستان.
-
قادیانی فتنه، مولانا محمد تقی عثمانی؛ ایشان یکی از علمای ممتاز و محقق هستند. علامه تلاش نمودهاند تا ادعاهای میرزا غلام احمد قادیانی را به صورت دقیق نقد و بررسی نمایند.
-
القادیانیة، نوشتهی مولانا احمدرضاخان حنفی، به زبان عربی