این واژه کاربرد عامی دارد که به صورت صفت برای هر موجود موذی و مضر که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران باشد گفته میشود. موجودی که سعی میکند دو دستگی ایجاد نماید و اختلاف و فساد به راه اندازد. گاهی شیطان بر ابلیس اطلاق میگردد. که در این صورت با «الف» و «لام» عهد، یعنی شیطان معینی (ابلیس) مقصود است. واژهی شیطان بالعکس ابلیس، اسم خاص (اسم عَلَم) نیست؛ زیرا معنای حقیقی شیطان انحراف از راه حق و راست است. این مفهوم در مورد جن، انسان، حیوان و غیر آن تحقق پیدا میکند. به هر حال، شیطانِ جنّی که معنای رایج این واژه است و به گمراه کردن انسانها سوگند خورده است، مصداق کامل مفهوم انحراف از حق و خارج شدن از مسیر اطاعت پروردگار است. لازم به ذکر است که واژهی شیطان 88 بار در قرآن مجید آمده است. 64 بار به صورت مفرد و معرفه، 6 بار به صورت مفرد و نکره و 18 بار به صورت جمع بهکار رفته است. بدون تردید گستردگی بیان این واژه در قرآن کریم حکایت از اهمیت مباحث مربوط به آن دارد.
3.1. شیطانپرستی
نخستین پرسشی که با شنیدن اصطلاح «شیطانپرستی» در ذهن هر خوانندهای خودنمایی میکند، چیستی این پدیده است. بررسیها نشان میدهد که شیطانپرستی دارای معانی و مفاهیم مختلفی است که باید از یکدیگر تفکیک یابند.
1.3.1. مفهوم گستردهتر (اعم)
شیطانپرستی به این معنا پیروی از هوی و هوس نفس و فریب وسوسههای ابلیس را خوردن است. در قرآن مجید میخوانیم: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» ترجمه: (آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟!) ظاهراً منظور از پرستش شیطان در این مفهوم، پیروی از شیطان و گرایش به گناه، گسستن عهد الست و فراموش کردن این نکته است که شیطان دشمن آشکار انسانها است. علامه فخرالدین رازی در تفسیر این آیه به معنای گستردهتر مفهوم عبادت شیطان اشاره کرده است.
2.3.1. مفهوم گسترده (عام)
کاربرد شیطانپرستی در این مفهوم که به آن شیطانپرستیِ قدیمی نیز گفته میشود، در قالب جادو و جادوگری به میان آمده است. بنابر گزارش برخی منابع ادیانشناسی، در دورههایی از تاریخ بشر بهویژه در دوران باستان، جادوگرانی درپی رابطه با شیطان در جهت تسخیر نیروهای اهریمنی بودهاند. رد پای اینگونه جادو که در قالب آن با شیطان به معامله مینشستند را میتوان در دربار امپراطوران و پادشاهان گذشته سراغ کرد.
3.3.1. مفهوم ویژه (خاص)
شیطانپرستی در این مفهوم شامل دو گروه خاصی میشود که شیطان را به عنوان معبود و یا الگوی خود در نظر میگیرند و به منظور تقرّب به آن اعمال و رفتار شیطانی انجام میدهند.
الف) شیطان پرستی بومی
این فرقه که ساکن در مناطق کردنشین عراق و ایران است و به آن شیطانپرستی شرقی نیز میگویند، به نام فرقهی ایزیدیها نام دارد. پیشینهی آن به پیش از ورود اسلام به سرزمین خراسان باز میگردد، که تحت تأثیر کیش زرتشتی و مانوی قرار گرفته است. به باور آنها خدا نخستین موجودی را که خلق کرد، شیطان یا همان «مَلَک طاووس» بوده است. ذات ملک طاووس را با ذات خدا یکی میدانند و نیز پس از ملک طاووس به شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند. ایزیدیها، ملک طاووس را به عنوان اهریمن یا معارض و خصم خدای متعال نمیپرستند؛ بلکه معتقدند شیطان مَلَکِی است که هرچند سبب طغیان و سپس مغضوب درگاه الهی شد، ولی پس از رفتن به جهنم به مدت 700 سال در آنجا بگریست چندانکه هفت کوزه از اشک دیدگانش پر شد و مشمول لطف و بخشش پروردگار گردید. و از آنجاییکه مقصود این نوشتار شیطانپرستی مدرن است؛ از اینرو بیش از این به بررسی فرقهی ایزیدیها پرداخته نمیشود.
ب) شیطانپرستی مُدرن
آن چه در این پژوهش مورد کنکاش و واکاوی قرار میگیرد، شیطانپرستی غربی است که در دوران مدرن شکل گرفته است. شیطانپرستی جدید که گرایش آن تنها به گناه و هوی و هوس است؛ جریانی که بر هر قانون و تکلیف از بیرون شخص ولو به نام شیطان، خط بطلان میکشد؛ آیینی که در واقع نام شیطان در آن باور بیش از نمادی برای عصیان و نافرمانی و خودپرستی جایگاه دیگری ندارد.