نویسنده: عبیدالله نیمروزی
ای ابوبکر بزرگوار! زود قسم مخور!
«وَلَا يَأۡتَلِ أُوْلُواْ ٱلۡفَضۡلِ مِنكُمۡ وَٱلسَّعَةِ أَن يُؤۡتُوٓاْ أُوْلِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۖ وَلۡيَعۡفُواْ وَلۡيَصۡفَحُوٓاْۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٌ» ترجمه: «کسانیکه از شما اهل فضیلت و فراخی نعمتاند، همانند ابوبکر رضیاللهعنه نباید سوگند بخورند به اینکه بذل و بخشش خود را از نزدیکان و مستمندان مهاجرین در راه خدا باز میگیرند، بهعلت اینکه در ماجرای «افک» دست داشته و به آن دامن زدهاند، باید عفو کنند و گذشت نمایند؛ مگر دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟ همانگونه که دوست دارید خداوند از لغزشهایتان چشمپوشی فرماید، شما نیز اشتباهات دیگران را نادیده بگیرید و به این گونه به کارهای خیر ادامه دهید و خداوند آمرزگار و مهربان است؛ پس خویشتن را متأدب و متّصف به آداب آفریدگارتان سازید.»؛ لذا:
-
عظمت ابوبکر رضیاللهعنه و نقش او در جامعۀ اسلامی ثابت میشود که خداوند او را از اهل فضل و کَرَم معرفی مینماید.
-
ابوبکر رضیاللهعنه نه تنها در جنبۀ مادی؛ بلکه در بُعد معنوی نیز از همه برتر است.
-
انسان نباید در مقابل ناسپاسی و گناه دیگران، کمکهایش را با آنها قطع کند.
-
مؤمن باید از خطا و لغزش برادر و خواهر مسلمانش بگذرد.
-
اگر کسی طالب عفو و بخشش الهی است؛ پس باید خودش نیز دیگران را ببخشد و از خطایشان چشمپوشی نماید.
-
چشمپوشی از خطای دیگران و قبول کردن عذر آنان، نشانۀ علاقۀ مغفرت الهی میباشد.
لعنت خدا برآنان که به پاکدامنی همچون عایشه تهمت میزنند
«اِنَّ الّذِینَ یَرمُونَ المُحصَناتِ الغافِلاتِ المؤمناتِ لُعِنُوا فِی الدَّنیا وَالآخرَۀ وَلَهُم عَذابٌ عَظِیمٌ» ترجمه: «کسانیکه زنان پاکدامن، بیخبر از هر نوع آلودگی و ایماندار را به زنا متهم میسازند، در دنیا و آخرت از رحمت خدا دور و عذاب عظیمی دارند، اگر توبه نکنند.»؛ لذا:
-
تهمت زدن به عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها نفرین خداوند را در دنیا و آخرت به دنبال دارد.
-
خداوند خودش شخصًا تهمتزنندگان به عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها و هر زن پاکدامن دیگری را، لعنت و نفرین کرده و عذاب بزرگ و شدیدی را برای آنان مهیا نموده است.
-
لعن و نفرین از سوی خدا، نشانۀ اهمیت موضوع و جایگاه شخصیتی است که مورد اتهام قرار میگیرد.
-
در قرآن شدیدترین وعید برای تهمتزنندگان به عایشه وعایشهصفتهایی میباشد که نفرین و عذاب را با هم ذکر کرده است.
تهمت زنندگان در روز قیامت رسوا میشوند.
«یَومَ تَشهَدُ عَلَیهِم اَلسِنَتهُم وَاَیدِیهم وَاَرجُلَهُم بِما کَانُو یَعمَلُونَ» ترجمه: «آنان عذاب عظیمی دارند» در آن روز که علیه آنان، زبان و دست و پای ایشان به کارهایی که کردهاند، گواهی میدهند.»؛ لذا:
-
آنانیکه با زبانشان در سخنرانیها و روضهخوانیها توهین میکردند.
-
آنانیکه با قلم مسمومشان در صدد نشر این شایعات بودهاند و در کتابها و روزنامهها به عایشهی صدیقه رضیاللهعنها اهانت کردهاند.
-
آنانیکه پاهایشان دنبال درست کردن فیلم و تئاتر و… بودهاند، تمامیشان دچار عذاب سخت الهی خواهند شد، چرا که این اعضایشان علیه آنان گواهی خواهند داد.
«یَومَئِذٍ یُوَفِّیهِمُ اللهُ دِینَهُم الحَقَّ وَیَعلَمُونَ اَنَّ اللهَ هُوَ الحقُّ المُبیِنٌ» ترجمه: «در آن روز خداوند جزای واقعی آنان را بی کم و کاست برایشان میدهد و آگاه میشوند که خداوند حق آشکار است [و روز قیامت در حقّانیت پروردگار، شک و تردیدی برای سرسختترین لجوجها هم نمیماند].»؛ لذا:
-
نباید در دنیا انتظار داشت که تهمتزنندگان به سزای کمال اعمالشان برسند؛ بلکه سزای کامل کارهایشان را در قیامت خواهند دید.
-
در آن روز خواهد دانست، چه دسته گلی به آب دادهاند و چه عفیفه و شخصیتی را به باد انتقاد و فحش و ناسزا گرفتهاند.
-
در آن روز پشیمانی سودی ندارد، چرا که هر کسی آن وقت خواهد فهمید که حق کدام است.
عایشه شایستۀ رسول الله صلیاللهعلیهوسلم
«اَلخَبِیثتُ لِلخَبِیثِینَ وَالخَبِیثُونَ لِلخَبِیثتِ وَالطَیِّبتُ لِطِّیِّبیِنَ وَالطَیِّبُونَ لِلطیِّبتِ اُولئکَ مُبرَءوُنَ مِمَّا َیَقُولُونَ لَهُم مَغفِرَۀ وَرِزقٌ کَرِیمٌ» ترجمه: «زنان پاک، از آنِ مردانِ پاکاند و مردان ناپاک، از آنِ زنانِ ناپاکاند و زنانِ پاک، متعلقِ مردانِ پاکاند و مردانِ پاک، متعلقِ زنانِ پاکاند [پس چگونه تهمت میزنید به عایشۀ عفیفۀ زرین، همسر محمد امین، فرستادۀ رب العالمین!؟] آنان از نسبتهای ناموسی و ناروایی که بدان داده میشود، مبرّا و منزّه هستند، به همین دلیل ایشان از مغفرت الهی برخوردارند و دارای روزی ارزشمنداند که همانا بهشت جاویدان و نعمتهای غیر قابل تصور آن میباشد.»؛ لذا:
-
سخنان زشت و قبیح مانند این نوع تهمتها و توهینها به همسران پیامبر و اصحاب و یاران رسول الله صلیاللهعلیهوسلم لایق و شایستۀ افراد خبیث و ناپاک است.
-
افراد گمراه و بدبخت، اکثراً سخنان زشت و نادرست از دهانشان بیرون میآید و برای همین کار نیز شایستهگی دارند.
-
سخنان مبارک و مؤدبانه در مورد همسران رسول الله صلیاللهعلیهوسلم و اصحاب و یارانش، لایق و شایستۀ پیروانِ راستینِ رسول الله و اصحاب و یارانش میباشد و اینان هیچگاه سخنانِ زشت و بیادبانه را نسبت به هیچ کدام از همسران و یاران پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بر زبان جاری نمیکنند.
-
زنانِ ناپاک و فاحشه، فقط شایستهی مردانی ناپاک و بدبخت، همچون خویش هستند و زنانِ پاک و عفیفهای همچون عایشهی صدیقه رضیاللهعنها لایق و شایستهی مردانی پاک و مبارک همچون رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم میباشد.
-
چون رسول الله صلیاللهعلیهوسلم پاک و بیغلوغش است، خداوند زنی پاک و بیغلوغش مانند عایشه و حفصه و دیگر ازواج مطهرات را برای همراهی و صحبت زندگی دنیا و آخرتش برگزیده است.
-
قرآن در این آیه صراحتاً و بیپرده اعلام میدارد، آنچه در مورد عایشه رضیاللهعنها در زمان رسول الله گفته میشد و آنچه امروز و در آینده گفته میشود، همگی دروغ و بیاساس است و عایشه از تمامی این تهمتها پاک و برئ است.
-
در مقابل این تهمتهای ناروا و درد و رنجِ تحملِ شنیدن آن، خداوند به این عزیزان (عایشه و دیگر زنانِ پاکدامن و بیگناه) مغفرت و رضوانِ خویش و همچنین باغهای بهشت را تقدیم نموده است.
برائت عایشه نه فرد دیگر
در مورد شأن نزول آیات یاد شده و ارتباط آن با اعلام و اثبات پاکی و طهارت عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها و خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوسلم و ابوبکر صدیق رضیاللهعنه تمام مفسرین، سیرهنگاران و مؤرخان، اتفاق رأی و نظر دارند که این آیات بدون هیچ شک و شبههای در شأن «عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها» نازل شده و منظور برائت و پاکی عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها از افترا و تهمتی است که منافقان بر ایشان بسته بودند.
در این باره نویسندگان اهل تشیع نیز بر همین باوراند و روایات ضعیفی که بعضی در کتابهای شیعه نقل کردهاند، نزد بزرگان شیعه اعتبار ندارد.
علامه طباطبایی، صاحب «میزان» همچون تمامی مفسران جهان اسلام، داستان «افک» و شیوۀ نزول این آیات را در شأن حضرت عایشۀ صدیقه رضیاللهعنها نقل کرده است.
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر «نمونه» به همین نظریه اعتماد کرده است و آورده، آنچه در مورد شأن نزول این آیات وجود دارد دو روایت است: یک اینکه تمام مفسران جهان اسلام و حتی مفسران شیعه آن را ذکر کردهاند، این است که در مورد «ماریۀ قبطیه» نازل شده است؛ اما روایت اول قویتر است.
آری! روشنی آیات نازله و ارتباط مستقیم و کامل آن و جریان «افک» و اثبات برائت و پاکی مادر مؤمنان به حدی است که هر انسان منصف و صاحب خَرد آن را میپذیرد و هیچ کس به انکار آن بر نمیآید؛ مگر آنکه خداوند قلبش را مهر ضلالت و گمراهی زده و چشم و دل و بصیرت او را کور نموده باشد و هستند چنین افرادی در تمامی اعصار و قرون «خَتَمَ اللهُ عَلَی قُلُوبِهِم وَعَلَی سَمعِهِم وَعَلَی اَبصارِهِم غِشَاوَۀ وَلَهُم عَذابٌ عَظِیمٌ» افرادی که به علت انکار بیش از حدشان خداوند بر قلوبشان مهر زده و این حقایق روشن را نیز درک نمیکنند و یا از قبول آن سر باز میزنند.
بهعنوان نمونه به «تفسیر نور» اثر حاج آقا محسن قرائتی (اجرا کنندهی برنامۀ درسهایی از قرآن در شبکهی اول سیما) در ذیل همین آیات بنگرید که چگونه از حق کنار میزند و با وجود این دلایل روشن و آشکار، حق را قبول نمیکند؛ بلکه از آن بدتر تهمت بزرگتری به شیخین نسبت میدهد، عین جملات ایشان که از «طیب البیان» میآورد نقل میشود تا خوانندگان قضاوت کنند که افرادی چگونه آیات الهی را تحریف میکنند:
«جمعی دیگر از مفسران و مخصوصا نویسندۀ تفسیر «طیب البیان» با استفاده از روایت متعدد و مستند نقل میکنند که این آیه دربارۀ «ماریۀ قبطیه» (یکی از همسران رسول خدا) است که خداوند به او فرزندی به نام «ابراهیم» داد؛ ولی پس از 18 ماه از دنیا رفت، عایشه و حفصه گفتند: ای رسول خدا! چرا گریه میکنی؟ ابراهیم فرزند تو نبود؛ بلکه شخص دیگری غیر از تو با «ماریه» همبستر شده و ابراهیم متولد شده است و خلیفۀ اول و دوم نیز سخن دخترانشان را تأیید کردند و اینجا بود که این آیه نازل شد.
علامه جعفر مرتضی در کتاب گرانقدرش «حدیث افک» میگوید: شأن نزول آیه دربارۀ «ماریۀ قبطیه» است و اصل ماجرا تهمتی ناروا بود؛ زیرا مردی که به همبستر شدن با «ماریۀ قبطیه» متهم شده بود، هیچ گونه آلت مردی نداشت و این زمانی روشن شد که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم حضرت علی رضیاللهعنه را برای تحقیق بهسوی آن مرد فرستاد و او با دیدن علی رضیاللهعنه فرار کرد و بالای درختی رفت، همین که روی درخت، جان خود را در خطر دید، پایین آمد و در آن حال لباسش کنار رفت و بدنش نمایان شد و روشن شد که او آلت مردی ندارد.
علی رضیاللهعنه ماجرا را به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم گفت و در اینجا بود که این آیه نازل شد و عایشه و حفصه و شیخین (ابوبکر و عمر) شرمنده شدند و پاکدامنی آن زن محترمه ثابت شد. سبحانک هذا بهتان مبین!
آنچه بالا ذکر شد، نمونهای بود از یاوهگوییهای بعضی از افراد متعصب که در جملاتشان بیباکانه، حضرت ابوبکر صدیق، عمر فاروق، حضرت حفصه و عایشه رضیاللهعنهم را متهم کرده و به آنها تهمتی بزرگ زدند تا جایی که انگار نشر کنندۀ این واقعۀ اسفناک، این عزیزان بودهاند و گویا حد قذف بر این بزرگواران جاری شده است.
آیا هیچ عقل سلیمی چنین ترهاتی را میپذیرد؟! پس عدهای مغرض و کینهتوز وجود دارند که تلاششان این است تا این عظمت و مقام و منزلت را از «عایشۀ عفیفه» سلب کرده و به فرد دیگری نسبت بدهند؛ اما کور خواندند، آیات قرآن و احادیثی که آن را تأیید میکند به قدری روشن و صریح است که جای هیچگونه شک و شبههای را برای حقیقتجویان نگذاشته است.
ادامه دارد…