نویسنده: ابوعائشه
تعریف دولت
با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی دولت، ارائهٔ یک تعریف جامع از این مفهوم کاری دشوار است. به پرسش «دولت چیست؟» پاسخهای متعددی داده شده است. سادهترین و بنیادیترین تعریف از دولت که مورد توافق بسیاری از دانشمندان است، چنین است: دولت قلمروی مشخص با مرزهای معین است که جمعیتی همگن یا ناهمگن در آن زندگی میکنند و ارزشها، هنجارها و پیشینههای تباری آنان میتواند مشابه یا متفاوت باشد. آنچه همه بر آن توافق دارند این است که دولت نهادی سیاسی است.
در بسیاری از متون، دولت با ذکر ارکان آن تعریف میشود، بدون آنکه ماهیت واقعی آن مورد بررسی قرار گیرد. این ارکان عبارتاند از:
-
رکن جغرافیایی: این بُعد به «اقلیم» اشاره دارد، یعنی قطعهای زمین که بهعنوان قلمرو دولت مشخص شده است.
-
رکن انسانی: این بُعد به جمعیتی اشاره دارد که در این قلمرو زندگی میکنند و از آن بهعنوان «ملت» یاد میشود.
-
رکن معنوی: این بُعد شامل «سلطهٔ عام و مستقل» است که بر قلمرو و جمعیت آن اعمال میشود. این رکن به حکومت اشاره دارد که بر منطقه و ساکنان آن فرمان میراند. معنای لغوی دولت نیز با این رکن هماهنگ است.
امت یا ملت؟
با شناخت مفاهیم امت و ملت، اکنون میتوان به این پرسش پاسخ داد که معیار و اساس در اسلام کدام است؟ پاسخ روشن است: در اسلام، امت اهمیت دارد، نه ملت و ملیت. اسلام دینی است که همهٔ افراد را زیر یک چتر جمع میکند و به آنها، فارغ از ملت، نژاد، قوم و زبان، توجه میکند. فرهنگ اسلامی به یک فرد یا گروه خاص منحصر نیست، بلکه فراگیر و جامع است و تمامی مسلمانان را بدون تبعیض شامل میشود.
در نظام سیاسی اسلام، واژهٔ «ملت» جای خود را به «امت» داده است. در این نظام، جامعۀ مسلمانان که تحت حکومت اسلامی قرار دارند، امت نامیده میشود. تنها شرط عضویت در این جامعه، اسلام است؛ درحالیکه معیارهای شکلدهندۀ ملیت و ملیگرایی در امت اسلامی جایگاهی ندارند.
اسلام، انسان را به جهانبینیای بر اساس توحید دعوت میکند و فرهنگی بشری را پایهگذاری کرده که انحصار به هیچ ملت یا گروه خاصی ندارد. این فرهنگ اسلامی، تمامی انسانها را در بر میگیرد.
در مقابل، ملیگرایی و ناسیونالیسم بر محوریت زبان، پرچم و نژاد تأکید دارند و موجب فخر و مباهات اقوام بر یکدیگر میشوند. این مسئله کاملاً مخالف تعالیم دین مبین اسلام است که مسلمانان را به وحدت، یکپارچگی و تمسک به کتاب الله و سنت رسول الله صلیاللهعلیهوسلم دعوت میکند.
ملیگرایی و ناسیونالیسم از پدیدههاییاند که با نظام اسلامی و قوانین آن تناقض دارند و نمیتوان آنها را با اصول اسلام آشتی داد. دلیل این ناسازگاری آن است که پدیدههای بشری، هرگز نمیتوانند با قوانین و برنامههای الهی که برای سعادت و نجات بشر وضع شدهاند، برابری کنند.
هرچند برخی تلاش کردهاند ناسیونالیسم را با اسلام تطبیق دهند، این تلاشها بیفایده بوده است. به گفتۀ دکتر عبدالله ناصح علوان در کتاب القومیة في میزان الإسلام: «مفهوم ملیگرایی بهعنوان یک عقیده و مبدأ، با اصول اسلامی در موارد زیر منافات دارد:
-
ناسیونالیسم یک مفهوم وارداتی است که هیچ ارتباطی با عقیدۀ اسلامی ندارد. این ایده توسط غرب ایجاد و سپس به کشورهای اسلامی وارد شده است.
-
ناسیونالیسم نوعی عصبیت و دعوت بهسوی جاهلیت است.
-
این مفهوم، اخوت اسلامی را انکار میکند.
-
ناسیونالیسم حاکمیت اسلام را زیر سؤال میبرد.
-
تمدن اسلامی را نادیده میگیرد.»