دعوت بهسوی خداوند متعال همان دعوت بهسوی شریعت خداست و دعوت انبیا علیهمالسلام بیشتر پیرامون سه محور بوده است:
شناخت خداوند همراه با شناخت اسما و صفاتش؛
شناخت شریعت خدا، یعنی راه بهدستآوردن رضایت و کرامت خداوند؛
شناخت راههای پاداش و عذاب؛ برای فرمانبرداران اجر و پاداش و برای عصیانگران، عذاب.
فراخواندن مردم بهسوی خدا یکی از اعمال صالح است، نه تمامی آن، همانگونه که خداوند در سورۀ مبارکۀ عصر به این مطلب اشاره فرموده است: «وَالْعَصْرِ (1) إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ (2) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ(3)»؛ «سوگند به زمانه که همۀ انسانها در زیان و خسراناند، مگر کسانیکه ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه نمودند.»
از این آیه معلوم میشود که سفارش کردن همدیگر به حق و حقطلبی، مستلزم دعوت کردن بهسوی حق است. همچنین سفارش کردن یکدیگر به صبر و پایداری، مستلزم دعوت کردن بهسوی صبر و پایداری بر دین خدا است، چه در اصول و چه در فروع آن.
اعلان دعوت
حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم به مدت سه سال پوشیده و پنهانی دعوت میداد، سپس خداوند متعال این پیامبرش را به اظهار دین اسلام مأموریت داد و فرمود: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ»؛ «پس آشکار کن به آنچه دستور داده میشوی و اعراض کن از مشرکان.» همچنین خطاب به پیامبر صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الأَقْرَبِینَ (۲۱۴) وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَن اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ(۲۱۵)»؛ «و بیم بده فامیلهای نزدیک را و فرود بیاور بازوی خود را برای آن دسته از مسلمانانی که پیروی تو را کردند.» در جای دیگر میفرماید: «وَقُلْ إِنِّى أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِین»؛ «و بگو: من بیمدهندۀ آشکار هستم.»
حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم پس از نزول این آیات، بالای کوه «صفا» رفت و تمام قبایل قریش را نامبهنام صدا کرد. زمانیکه تمام قبایل قریش جمع شدند، حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمود: ای «بنیعبدالمطلب» اى «بنى فهر» و ای «بنی کعب» بنگرید اگر به شما خبر بدهم که اسبسوارانی از دامنۀ این کوه قصد دارند بر شما هجوم آورند، آیا حرف من را قبول میکنید؟ همگی همصدا گفتند: «آری، قبول میکنیم.» آنگاه رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم فرمود: «فإنی نذیر لكم بین یدى عذاب شدید»؛ من بیمدهندهای هستم برایتان از عذابی دردناک که پیش روی شما قرار دارد. همۀ مردم ساکت شدند؛ اما ابولهب گفت: «تباً لک سائرالیوم، اما دعوتنا الا لهذا؟»؛ «هلاكت باد شما را در تمام روز! آیا تو صرفاً ما را برای همین امر دعوت کردهای؟!» در جواب ابولهب سورۀ «مسد» نازل شد: «تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ …»؛ «بریده (و شکسته) باد دو دست ابولهب، و (ابولهب) هلاک شد.»
اثرات دعوت رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم بر جامعۀ جاهلیت عرب
عربها قبل از پذیرش دعوت رسولالله صلىاللهعلیهوسلم، در اعماق جهالت غوطهور بودند و در تاریکترین ادوار تاریخ خود بسر میبردند، بهگونهای که از خصایص و ویژگیهای انسانی و فضایل اخلاقی اثری مشهود نبود. تصویر روشنی از زندگی اعراب قبل از اسلام را میتوان از سخنان حضرت جعفر بن ابیطالب رضیاللهعنه، در دربار نجاشی دریافت. وی میگوید: «ما گروهی بودیم نادان و بتپرست که از خوردن مردار اجتناب نمیکردیم و همسایهها پیش ما احترامی نداشت، ضعیف و درمانده و محکوم زورمندان بودیم. از ارتکاب فحشا و بیبندوباری باکی نداشتیم و رشتۀ خویشاوندی را میبریدیم.
تاریخ گواه صادقی بر جهالت و ناآگاهی و ذلت اعراب قبل از اسلام است؛ اما پس از پذیرش دعوت رسول خدا صلىاللهعلیهوسلم زندگی اعراب بر محوری از حق و حقیقت در مسیر راستین ارزشهای والای انسانی قرار گرفت. اعراب در پرتو پذیرش دعوت رسول خدا صلىاللهعلیهوسلم از حضیض ذلت به اوج عزت و از اعماق جهالت و ناآگاهی به بلندای معرفت و شناخت رسیدند و در کمتر از یک ربع قرن، تمدنسازترین و فرهنگسازترینِ جوامع بشری شدند. آنچه باعث این تحول عظیم در زندگی اعراب جاهلی شد؛ یکی ماهیت حقانی دعوت بود و دیگری عرضۀ صحیح دعوت توسط دعوتگران حقانی؛ دعوتگرانی چون رسول خدا صلىاللهعلیهوسلم و اصحاب مجاهدش که در جهت اصلاح و نجات انسانها همچون شمع سوختند تا روشنگر راه دیگران شدند.