نویسنده: شکران احمدی
یا مثلاً در جای دیگر فرموده است: «عَبَسَ وَتَوَلَّى أَنْ جَاءهُ الأعْمَى وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى»؛ ترجمه: «رو ترش کرد و روی برگرداند از این‌که نزد وی نابینا آمد و تو را چه معلوم که شاید او پاک و تزکیه می‌شد». آیا از قرآن کریم معلوم می‌شود که این نابینا چه کسی بوده است؟ و آن‌هایی که در محضر آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم حضور داشتند چه کسانی بودند؟
هم‌چنین دربارۀ غزوه احزاب، حنین و غیره که تا حدی وقایع آن‌ها در قرآن بیان شده، درصورتی‌که مجموعۀ روایات و احادیث غیر قابل‌قبول قرار گیرند، شرح و تفصیل لازم این وقایع را می‌توان از جایی معلوم کرد؟
در جایی دیگر از قرآن کریم ذکر شده است: «وَ إذ يَعِدُكُمُ الله إحدى الطائفتين أَنهَا لَكُمْ» یعنی: «و یاد کن هنگامی را که خداوند به شما [پیروزی بر] یکی از دو گروه را وعده داد که آن مال شماست.»
آیا کسی می‌تواند فقط از قرآن معلوم کند که این دو گروه چه کسانی بودند؟ و وعده‌ای که خداوند متعال در اینجا یادآوری نموده در کجا بیان شده؟ و چنانچه از قرآن معلوم نشد، باید پذیرفت که وحی دیگری نیز بر آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم نازل می‌شد. يا مثلاً در قرآن کریم مذکور است: «إذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ»؛ یعنی: «وقتی شما در کنارۀ نزدیک بودید و آن‌ها در کنارۀ دورتر و کاروان پایین‌تر از شما بود.» آیا هیچ‌کس می‌تواند بگوید که در اینجا به کدام واقعه اشاره شده و قسمت‌های دور و نزدیک کدام محل، مراد است؟ و کدام کاروان پایین‌تر از آن‌ها بود؟
هم‌چنین در قرآن کریم مذکور است: «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَة»؛ يعنی: «همانا خداوند در جاهای بسیاری شما را یاری و نصرت کرده است.» آیا قطع‌نظر از روایات می‌توان این اماکن بسیار را مشخص کرد؟ نیز در قرآن مذکور است: «الا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِيْنَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إذْ هُمَا فِي الْغَارِ إذْ يَقُوْلُ لصَاحِبِه لا تَحْزَنْ إن اللَّهَ مَعَنَا»؛ یعنی: «اگر شما یاری نکنید او را پس همانا که خداوند او را یاری کرده است، آنگاه که کفار او را بیرون کردند. دومی از دو نفر بود. آنگاه که آن دو در غار بودند، درحالی‌که به یار خود می‌گفت: اندوهگین مباش، همانا الله با ماست.»
در این آیه، آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم از کجا خارج شدند؟ رفیق ایشان چه کسی بود؟ و در کدام غار با یار خود پناهنده شده بود؟ آیا می‌توان فقط از قرآن به این سؤال‌ها پاسخ داد؟ آیا غیر از مراجعه به روایات، برای معلوم کردن این موارد، طریقی دیگر وجود دارد؟
هم‌چنین در جایی می‌فرماید: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التقوى من أول يَوْمٍ أَحَق أَنْ تَقُوْمَ فيه، فيهِ رِجَالٌ يُحِبُّوْنَ أَن يَتَطَهَّرُوا»؛ یعنی: «البته مسجدی که از اول بنیانش بر تقوا نهاده شده، سزاوارتر است که در آن بایستی. در آنجا مردانی هستند که دوست دارند پاک و نظیف شوند.» این مسجد کدام مسجد است؟ و از چه کسانی در این آیه، مدح و ستایش شده است؟ و چه ویژگی در طهارت آن‌ها وجود داشت که در این آیه مورد ستایش قرار گرفته‌اند؟ آیا پاسخ این سؤال‌ها را می‌توان فقط از قرآن پیدا کرد؟
نیز در جایی می‌فرماید: «وَعَلَى الثَلثَة الَّذِينَ خُلِّفُوا»؛ یعنی: «خداوند توبۀ آن سه نفری را هم می‌پذيرد كه [بی‌هیچ حكمی به آينده] واگذار شدند.» این سه نفر چه کسانی بودند؟ داستان آن‌ها چیست؟ چرا مسئلۀ آن‌ها به تعویق افتاد؟ آیا قطع‌نظر از روایات، این موارد، معلوم می‌شوند؟ هم‌چنین مذکور است: «وَأَنْزَلَ اللَّذِيْنَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ صَيَاصِيْهِمْ وَقذَفَ فِي قُلُوْبِهِمُ الرَّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُوْنَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضاً لَمْ تَطَؤُوْهَا»؛ یعنی: «و فرود آورد آنانی را که به این لشکرها کمک و یاری کرده بودند از اهل کتاب از قلعه‌های‌شان و در دل‌های‌شان رعب و وحشت انداخت. گروهی را می‌کشتید و گروهی را به اسارت می‌گرفتید و سرانجام، شما را وارث زمین آن‌ها و خانه‌های آن‌ها و مال‌های آن‌ها گرداند و نیز زمینی دیگر به شما داد که در آنجا هنوز قدم نگذارده بودید (زمین خیبر).»
این مظاهرین چه کسانی بودند؟ زمین‌ها و اموال در کجا بود؟ نیز آن زمین دیگری که تا آن موقع هنوز مسلمانان به آنجا قدم نگذاشته بودند، ولی وارث آن قرار داده شدند، کدام زمین بود؟ آیا قطع‌نظر از روایات، به این پرسش‌ها می‌توان پاسخ داد؟
این چند مثال، بدون قصد استيعاب، فقط برای نمونه بیان شدند. مثال‌های بسیاری از این قبیل، وجود دارند. منظور این است که پس از انکار روایات، درک مفهوم و معانی آیات مذکور قرآن و تفهیم آن‌ها ناممکن است.
خلاصه هر کس قرآن کریم را کتاب الهی دانسته فهم آن و عمل بر آن را برای مؤمنان هر عصر و زمان، لازم بداند، چاره‌ای غیرازاین ندارد که مجموعۀ احادیث و سیره را که ائمۀ مجتهدین و سیره نگاران، باتحمل رنج و زحمت زیادی آن‌ها را محفوظ و یادداشت نموده‌اند، بپذیرد و قبول کند. روایاتی که قسمت اعظم آن‌ها حیثیت ضمیمۀ توضیحی قرآن کریم را دارد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version