پیشینهٔ ورود اسلام به اروپا به سدهٔ ۷ میلادی بازمیگردد و نقطهٔ آغازین آن را میتوان در نامهٔ پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم به امپراتوری روم یافت. سال ۷۱۱ میلادی نخستین تماس میان اسلام و دنیای غرب و اروپا به شمار میآید؛ زمانی که گروههای مسلمان عمدتاً از شمال آفریقا وارد این قاره شدند. تمدن ۸۰۰ سالهٔ مسلمانان در اسپانیا و تمدن ۲۵۰ سالهٔ آنان در سیسیل، اسلام را بهعنوان بخشی از تاریخ اروپا تثبیت کرد.
نخستین رویارویی مسلمانان با اروپائیان با فتح آندلس (جنوب اسپانیای کنونی) به دست طارق بن زیاد، سردار مشهور مسلمان، رخ داد.
طبق شواهد تاریخی و اذعان مستشرقین، اسپانیا به مدت هشت قرن تحت حاکمیت مسلمانان بود. پیش از ورود مسلمانان، علم، ادب و صنعت در این سرزمین رونقی نداشت؛ اما با ایجاد مدارس رایگان، آموزش همگانی و توسعهٔ علومی همچون ریاضیات، نجوم، گیاهشناسی، تاریخ و فلسفه، اسپانیا تحولی عظیم را تجربه کرد. این دستاوردها سبب شد که اروپا که گرفتار رکود علمی دوران قرون وسطی بود، از جهل رهایی یابد.
گوستاو لوبون، در کتاب تمدن اسلام و غرب مینویسد: «مسلمانان در طول چند قرن، اندلس را از نظر علمی و مالی دگرگون کردند و آن را تاج افتخاری بر سر اروپا نهادند. این انقلاب نهتنها علمی و مالی، بلکه اخلاقی نیز بود. رفتار آنان با اقوام مغلوب چنان ملایم بود که غیرمسلمانان اجازه داشتند مجالس مذهبی خود را برگزار کنند.»
مقدمه
نخستین مواجههٔ مسلمانان با اروپائیان با فتح آندلس (جنوب اسپانیای کنونی) توسط طارق بن زیاد رخ داد. وی با عبور از تنگهای که آفریقا را از اروپا جدا میکرد، وارد منطقهٔ جبلالطارق امروزی شد و سپس به ایبریا (اسپانیا و پرتغال کنونی) حمله کرد. ازاینرو، آن تنگه به نام او، جبلالطارق (بهمعنی: کوه طارق) شناخته شد.
مسلمانان پس از حدود صد سال نبرد خونبار با دولتهای محلی، توانستند بر سراسر شبهجزیرهٔ «ایبری» مسلط شوند. حاکمیت آنان در غرب اروپا حدود هفت قرن ادامه یافت؛ اگرچه این تسلط در چهار قرن نخست کامل بود و پس از آن، بخشهای شمالی ایبری تحت سیطرهٔ حکومتهای مسیحی مانند جمهوری کاتالونیا، پادشاهی والنسیا، کاستیل و لئون درآمد، درحالیکه جنوب ایبری همچنان تحت ادارهٔ خلافت اموی اندلس و حکومتهای مسلمان مانند مرابطین و ادریسیان مراکش باقی ماند.
در سال ۱۴۹۱ میلادی، مسیحیان اسپانیا که با ازدواج پادشاه آراگون (حکومت مسلط بر شرق ایبری) و ملکهٔ کاستیل (حکومت مسلط بر غرب و مرکز ایبری) متحد شده بودند، مناطق جنوبی را فتح کردند و جنگی همهجانبه علیه مسلمانان به راه انداختند. این جنگ منجر به کشته شدن بیش از یکصد هزار مسلمان و اخراج نزدیک به یک میلیون نفر (یکچهارم جمعیت آن زمان اسپانیا) شد. اخراج مسلمانان از اسپانیا یکی از گستردهترین مهاجرتهای اجباری در تاریخ به شمار میرود.
پس از این وقایع، حکومت وحشت کلیسا بر اسپانیا مسلط شد. دادگاههای تفتیش عقاید که زیر نظر کلیسا فعالیت میکردند، با بازجویی، شکنجه و تهدید، بهدنبال یکپارچهسازی مذهبی بودند. مسلمانان، یهودیان و بعدها پروتستانها مهمترین قربانیان سیصد سال حاکمیت این دادگاهها در اسپانیا و پرتغال بودند.
برخورد اسلام با مسیحیان
در آستانهٔ طلوع خورشید پرفروغ اسلام، گروهی از قبایل عرب به آئین مسیحیت گرایش داشتند و سرزمین شام از مراکز مهم مسیحیان به شمار میرفت. پس از آنکه رسول خدا حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم از مکه به مدینه هجرت فرمودند و مردم این شهر از ایشان استقبال شایانی کردند، تعدادی از مسیحیانی که در مدینه سکونت داشتند، آئین اسلام را پذیرفتند.
گروهی از مسیحیان نجران و یمن نیز برای تحقیق و بررسی اسلام به مدینه آمده و سؤالات متعددی در زمینهٔ مسائل دینی مطرح کردند. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم با استدلالهای منطقی به این پرسشها پاسخ میدادند. برخی از آنان، پس از درک حقیقت، اسلام را پذیرفتند؛ اما عدهای به دلیل لجاجت و سرسختی از پذیرش این آئین توحیدی خودداری کردند. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم برای پایان دادن به این مجادلات و آشکار ساختن حقیقت، این گروه را به مباهله دعوت کردند. در این جریان، نصارای نجران شکست خورده و پیامبر موفق به بیاثر کردن نقشههای آنان شدند.
مدتی بعد، توطئهای دیگر علیه مسلمانان شکل گرفت که آتشافروز آن فردی مسیحی به نام ابو عامر راهب بود. وی پیش از ورود پیامبر صلیاللهعلیهوسلم به مدینه، پیشوای مذهبی مسیحیان آن منطقه به شمار میرفت؛ اما با هجرت رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم، نفوذ و اقتدار معنوی خود را از دست داد. پیشرفت سریع اسلام خشم او را برانگیخت، بهگونهای که با منافقان مدینه (به سرکردگی عبدالله بن ابی) همپیمان شد. سپس به مکه رفت، مشرکان را تحریک کرد و بعد به روم گریخت. او در آنجا از امپراتوری روم برای جنگ با مسلمانان یاری خواست و آنان را برای نبرد با اسلام بسیج کرد.
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم پس از آگاهی از نقشههای وی، مسلمانان را برای نبرد با رومیان آماده کردند. سپاه اسلام، با تحمل دشواریها و پیمودن بیابانهای سخت، به منطقهٔ تبوک رسید؛ اما لشکر روم، از بیم رویارویی با سپاه اسلام، عقبنشینی کرد. این اقدام، پیروزی سیاسی مهمی برای مسلمانان به ارمغان آورد و دشمنان اسلام که با مرزداران مسلمان همسایه بودند، از این پس حساب کار خود را کردند. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم برای اطمینان، چند روزی در تبوک توقف نموده و با کارگزاران روم قراردادهای عدم تعرض منعقد فرمودند.
مخالفت رهبران مسیحی با اسلام همچنان ادامه یافت و در قلمرو امپراتوری روم، فشار شدید سیاسی حاکم بود. گروندگان به اسلام، همچون فروه بن عامر (استاندار عمان)، بهشدت سرکوب میشدند. فروه که به اسلام ایمان آورده بود، به جرم پذیرش آئین توحیدی توسط قیصر روم از مقام خود برکنار شد و در نهایت در فلسطین به دار آویخته شد.
با این حال، مسیحیان هیچگاه در تاریخ اسلام مورد آزار و شکنجهٔ مسلمانان قرار نگرفتند. چه در زمان حیات پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم و چه پس از آن، مسیحیان از حمایت مسلمانان برخوردار بودند. مسلمانان در فتوحات خود با مسیحیان مغلوب، رفتاری مسالمتآمیز داشتند. آنان بهعنوان اهل ذمه، جزیهٔ مختصری پرداخت میکردند و گاه حتی فقرا و ناتوانان از این قاعده معاف میشدند.
بر اثر این رفتارهای انساندوستانه، بسیاری از مسیحیان اسلام را با جان و دل پذیرفتند. وقتی شهر انطاکیه (از قلمرو رومیان) به تصرف سپاه اسلام درآمد، رئیس اسقفهای آن اظهار داشت: «این دست انتقام الهی بود که فرزندان اسماعیل (مسلمانان) را از نقاط دوردست بهسوی ما فرستاد تا ما را از ستم رومیان نجات دهند.»