پیشدرآمد: برای آنکه پدیدۀ «نشنالیزم » را بهتر بشناسیم و تمام ابعاد و جوانب آن را بررسی کنیم، لازم است تعریفی دقیق و جامع از این پدیده یا ایدئولوژی ارائه دهیم و اصطلاحاتی را که بهنوعی با آن در ارتباط هستند، نیز مورد بررسی قرار دهیم. در این بخش از مقاله تلاش میکنیم این پدیده را تعریف کرده و دیدگاه نویسندگان و محققان را در این زمینه مورد بحث قرار دهیم.
تعریف نشنالیزم
ملیگرایی یا نشنالیزم (به انگلیسی: Nationalism) نوعی آگاهی جمعی است؛ آگاهی از تعلق به ملت که آن را آگاهی ملی مینامند. آگاهی ملی اغلب حس وفاداری، شور و دلبستگی افراد به عناصر تشکیلدهندۀ ملت (مانند نژاد، زبان، سنتها، عادات، ارزشهای اجتماعی و بهطور کلی فرهنگی) را پدید میآورد. گاه این آگاهی منجر به بزرگداشت مبالغهآمیز این عناصر و اعتقاد به برتری آنها بر مظاهر ملی دیگر ملتها میشود.
«ملیگرایی» و «نشنالیزم » دو واژهای هستند که به نظر میرسد هممعنا باشند. مترجمان معمولاً نشنالیزم را به ملیگرایی ترجمه کردهاند؛ همچنان که واژۀ «Nation» که نشنالیزم از آن مشتق شده است، در فارسی به «ملت» ترجمه شده و «ملیگرایی» از آن مشتق شده است.
نشنالیزم تعاریف متعددی دارد و توافق چندانی نیز بر سر این تعاریف وجود ندارد. برخی منابع نشنالیزم را شامل نگرشهای اعضای یک ملت در هنگام نگرانی از بابت هویت ملیشان و فعالیتهای آنان در راستای خودمختاریشان میدانند. برداشت دیگری، نشنالیزم را یک احساس و گرایش سیاسی میداند که در قالب تعلق، وفاداری و اطاعت از هویت و شخصیت ملی متبلور میشود. این گرایش بهشدت تحت تأثیر زمان و مکان است و میتواند به صورت قالبها و محتواهایی کاملاً متضاد و متقابل تجلی یابد.
مصنف کتاب «نشنالیزم از دیدگاه اسلام» در تعریف نشنالیزم مینویسد: «اگرچه تعریف دقیق نشنالیزم دشوار به نظر میرسد، اما از بررسی تعاریف ارائهشده میتوان نتیجه گرفت که نشنالیزم عبارت است از: احساس وابستگی عمیق به ملتی خاص و وفاداری مطلق به آن، به گونهای که این وابستگی بر هر چیز دیگر مقدم میشود.»
در زبان عربی، این اصطلاح را به قومیة و وطنیة ترجمه کردهاند. در این زمینه، نویسندگان بسیاری قلمفرسایی کردهاند. صاحب کتاب «الإسلام والقومیة العلمانیة»، عبدالسلام یاسین، فصل چهارم کتاب خود را بهطور کامل به مبحث ملیگرایی و قومیت اختصاص داده است. او در این کتاب دربارۀ قومیت چنین مینویسد: «قومیت کلمهای جدید است که وارد جوامع اسلامی شده است. این واژه و مدلول عصری آن در اروپا شکل گرفت و رشد کرد…»
کلمۀ قومیت در فرهنگ چنین ترجمه شده است: «ملیگرایی، نشنالیزم ، ملیت.» همچنین اصطلاح وطنیت به همین معناست: «ملیگرایی، نشنالیزم ، حس میهنپرستی، میهندوستی.» در فرهنگ معجم اللغة العربیة المعاصرة، وطنیت چنین تعریف شده است: «اسم مؤنث منسوب به وطن. این واژه به معنای محبت به وطن، اخلاص و فداکاری در راه آن نیز بهکار میرود.» –
مترادف دو کلمۀ «قومیت و وطنیت» در زبان لاتین واژۀ «Nationalism» است. در زبان لاتینی، واژۀ Nation از Natio و Natus مشتق شده و به معنای «زادگاه» است. محققان و متفکران علوم سیاسی برای این واژه تعاریف متعددی ارائه دادهاند.
در زیر به بررسی برخی از کلمات و اصطلاحاتی میپردازیم که با موضوع نشنالیزم و ملیگرایی تناسب کامل دارند. شناخت این اصطلاحات ما را در فهم بهتر موضوع یاری میدهد.
تعریف ملت
واژۀ ملت، لفظی عربی است که در اصل به معنای «راه و روش» به کار رفته است. در اصطلاح دینی، ملت به معنای راه و روشی است که یا از سوی خداوند و به واسطۀ یک رهبر الهی ارائه میشود، یا راه و روش باطلی است که رهبران منحرف آن را به جامعه عرضه میکنند. این واژه در برخی متون مترادف با دین به کار میرود.
ملیگرایان، ملت را نقطۀ تمرکز زندگی انسان برای تحقق برنامههای مختلف سیاسی میدانند، از جمله بسیج سیاسی، دموکراسی، دفاع از مرز و بوم، رشد اقتصادی، حفظ سنتها و احیای معنوی؛ اما ملت چیست و چگونه میتوان میان آن و سایر اشکال اجتماعات انسانی تمایز قائل شد؟
نخستین نکته آن است که نامیدن یک گروه یا اجتماع به عنوان ملت، علاوه بر توصیف، به معنای به رسمیت شناختن مشروعیت آن بهعنوان عاملی خودمختار در عرصۀ سیاست نیز هست. ارنست رنان، نویسندۀ فرانسوی قرن نوزدهم، ملت را «یک روح و یک اصل معنوی» میداند که آگاهی آن به «همهپرسی روزانۀ مردم» شباهت دارد.