نویسنده: عبدالحی لیّان

۲. انحرافات

فرقۀ شیطان‌پرستی، دارای اشکالات و انحرافات زیادی، هم در بُعد عقیده و اندیشه و هم در بُعد عمل و رفتار است که به‌طور اختصار ذکر می‌شود:

۱.۲. انکار خدا

شیطان‌پرستان، منکر خداوند یکتا هستند، درحالی‌که در آموزه‌های دین اسلام، وجود خداوند سبحان و یکتایی او و صفات و ویژگی‌های نامتناهی‌اش، اصل و ریشۀ سایر اعتقادات به حساب می‌آید.

۲.۲. انکار معاد

آنتوان لاوی تصریح می‌کند که هیچ بهشتی در آسمان و هیچ جهنمی که آدمیان را بسوزاند، وجود ندارد. همین جا و هم اینک روز لذت تو است. همین جا و هم اینک فرصت تو است.
ولی از اصول اعتقادات دین اسلام، اعتقاد به معاد، جهان آخرت، وجود بهشت و جهنم، مسئول بودن انسان در برابر اعمال خود و … است.

۳.۲. ضدیت و مبارزه با ادیان الهی

لاوی در کتاب انجیل شیطانی، به ادیان حمله‌ور شده و آن‌ها را ساخته و پرداختۀ کشیش‌ها معرفی می‌کند. شیطان‌پرستان با عقیدۀ ضدیت و مبارزه با ادیان الهی، بدترین توهین‌ها را به مقدسات دینی، به خصوص آیین مسیحیت و حضرت مسیح علیه‌السلام انجام می‌دهند. درحالی‌که ادیان الهیِ تحریف نشده، از جانب خداوند متعال و توسط رسولان پاک و مطهر و برای هدایت بشر نازل شده و فرستادگان خدا، مردم را به‌سوی خدا دعوت می‌کردند نه به‌سوی خود. قرآن کریم دربارۀ دعوت انبیاء به‌سوی خدا می‌فرماید: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»؛ «ما در هر امتى رسولى برانگیختیم که: خداى یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.» هم‌چنین دربارۀ حضرت مسیح علیه‌السلام می‌فرماید: «وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي‌إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ»؛ «…مسیح گفت: اى بنى‌اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شما است، پرستش کنید…»

۴.۲. اعتقاد غلط به انسان

در آیین شیطان‌پرستان، همه چیز در یک امر خلاصه می‌شود و آن انسان‌محوری و خدایی انسان است و انسان از قید بندگی خداوند رها شده است.
ولی در تعالیم اسلامی، انسان به عنوان بندۀ خدا و فقیر درگاه او معرفی شده که هدف از خلقت او، شناخت خداوند متعال، عبودیت و رسیدن به مقام قرب او است.
از دیگر انحرافات آن‌ها دربارۀ انسان را آنتوان لاوی این‌گونه بیان می‌کند: شرارت، بدی، کینه و نفرت، نه تنها لازمۀ ذات انسان و اقتضای وجود او است، بلکه اتفاقاً این بُعد خشونت و بدی بر سایر ابعاد وجودی انسان حکومت دارد و حاکمیت شر بر قوای وجودی انسان، نه یک غلبۀ عادی بلکه اصولاً، شرارت، تمام حقیقت انسان است. این نگرشِ لاوی در مورد حقیقت انسان، هم غیر دینی، هم غیر واقعی است؛ چرا که انسان، هر چند بنا به اقتضای انسان بودن، در درون خود، متضاد خلق شده و برخوردار از گرایش‌های مادی و الهی است، اما حقیقت انسان، همان بُعد ملکوتی او که جنبۀ نورانی او است، می‌باشد. در انسان، قوای شهوت و غضب، هر دو فعال هستند، که در ادیان الهی این دو قوه باید تحت اشراف تعالیم وحیانی و قوۀ عاقلۀ انسان اداره شوند و به نورانیت بُعد الهی وجود انسان کمک کنند. خداوند متعال چنین گرایش‌هایی را در درون انسان تعبیه نموده که انسان به کمک آن‌ها، جنبۀ الهی یا به تعبیری؛ نفخۀ الهی وجود خود را تقویت و راه سعادت ابدی خود را بپیماید.

۵.۲. تصور غلط از شیطان

شیطان‌پرستی، زائیدۀ نگاه یهودی به شیطان است که با نگاه اسلامی به شیطان متفاوت است. در نگاه یهودی، شیطان یک فرشته است که به همراه تعدادی از فرشتگان برای آزادی قیام نموده و از دستگاه الهی خارج شدند. هم‌چنین شیطان در داستان آدم و حوا علیهماالسلام به نوعی نقش یک منجی را برای نوع بشر بازی می‌کند و با راهنمایی آن دو به سمت میوۀ درخت معرفت! آن‌ها را از باطن امور آگاه و از یوغ بندگی استثمارگونۀ خداوند متعال رها می‌نماید!.
در نگرش اسلامی اما، شیطان یک جن است که در اثر عبادت به جمع فرشتگان راه یافت و به‌خاطر عصیان در برابر دستور الهی که امر به سجده بر آدم علیه‌السلام فرموده بود، از مقام خویش تنزل پیدا نمود و با فریب آدم و همسرش علیهما‌السلام نسبت به میوۀ درخت ممنوعه، باعث هبوط آن دو و خود از بهشت الهی شد. در نگاه اسلامی، شیطان: مستکبر، کافر، رانده شده از درگاه الهی، ملعون تا روز رستاخیز، سرکش، پست و زبون و … معرفی شده است.
 در نگاه یهودی، شیطان موجودی است بسیار قدرتمند که قدرت او با قدرت خداوند رقابت می‌کند و به نحوی باعث تسلط شیطان بر انسان می‌گردد، ولی در آموزه‌های اسلامی، شیطان، کیدی ضعیف داشته و تنها قدرت وسوسه‌گری نسبت به انسان دارد. از منظر برخی شیطان‌پرستان، وجود خارجی شیطان مورد تردید قرار می‌گیرد و نمایندۀ شیطان در قوای وجودی انسان؛ یعنی نفس اماره به رهبری پذیرفته می‌شود.
ولی از منظر قرآن کریم، شیطان، وجود خارجی دارد و نفس اماره به عنوان دشمن درونی انسان معرفی شده است. در نگاه اسلامی و قرآنی، به‌طور صریح با فرزندان آدم عهد بسته شده که شیطان را نپرستند؛ زیرا او به عنوان دشمنی آشکار برای آن‌ها می‌باشد و گروه بسیاری را به گمراهی کشانده است.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version