نویسنده: ابورائف

علم تشریح و کالبدشناسی

یکی از علوم مهم و بنیادی در زمینهٔ طبی که مسلمانان توجه ویژه‌ای به آن داشته‌اند، علم «تشریح» و «کالبدشناسی» است. این دانش به طبیب مسلمان امکان می‌دهد تا پیش از انجام عمل جراحی یا اظهار نظر دربارهٔ شیوهٔ درمان، به توانایی و دقت کافی در این زمینه دست یابد.
این درحالی است که بسیاری از غربی‌ها بر این باورند که مسلمانان در این حوزه نقشی نداشته‌اند. آنان مدعی‌اند که دین اسلام این علم را حرام دانسته و آن را توهینی به کرامت انسان و بدن او تلقی می‌کند. اما نکته‌ای که از نظرشان مغفول مانده این است که این کار، در شرایط ضرورت و برای کسب آگاهی بیشتر و شناخت دقیق‌تر از بدن انسان انجام می‌شود؛ هدفی که نه‌تنها با تعالیم اسلامی مغایرتی ندارد، بلکه در مواردی ضروری نیز به شمار می‌آید.
از برجسته‌ترین طبیبان مسلمان که در این علم مشارکت داشته و اظهار نظر کرده‌اند، می‌توان به امام ابن سینا، ابن النفیس، عبداللطیف بغدادی، زهراوی و دیگران اشاره کرد. ابن سینا، به‌ویژه، نقشی اساسی در این عرصه ایفا کرد. او توانست با رویکردی علمی و فنی، بر آثار جالینوس دربارهٔ تشریح شرح و تعلیق بنویسد. افزون بر این، در کتاب مشهورش «القانون»، نوآوری‌ها و دیدگاه‌هایی ارائه کرد که نشان از اهتمام و تسلط او بر علم تشریح دارد.
«امین خیرالله»، نویسندهٔ عرب، می‌نویسد: «وقتی در آثار ابن سینا دربارهٔ علم تشریح تأمل می‌کنیم، ناگزیر به این نتیجه می‌رسیم که او در این زمینه استادی بی‌نظیر بوده است. دانشمندانی همچون ابن سینا، ابن النفیس، بغدادی و زهراوی هیچ نظریه‌ای از جالینوس در زمینهٔ تشریح را بدون تحلیل و تعلیق باقی نگذاشته‌اند و از این طریق به نتایج علمی جدیدی در حوزه‌های تشریح و جراحی دست یافته‌اند.»
در خصوص نقش مسلمانان در علم تشریح و کالبدشناسی، «احمد شوکت شطی» چنین می‌نویسد: «غربی‌ها بر این باورند که تخصص مسلمانان در علم تشریح بسیار ضعیف بوده است و دلیل این مدعا را تحریم تشریح اجساد در دین اسلام می‌دانند. اما این ادعا با واقعیت منافات دارد. چنان‌که ابن رشد، طبیب اندلسی، بیان می‌کند: شناخت اعضای بدن انسان از طریق علم تشریح، وسیله‌ای برای تقرب به الله تعالی است.»

نقش و فعالیت‌های مسلمانان در علم تشریح و کالبدشناسی

مسلمانان در علم تشریح و کالبدشناسی سه نقش و فعالیت عمده داشتند که عبارت‌اند از:
  1. تألیف کتب در زمینهٔ علم تشریح
مسلمانان نخستین کسانی بودند که در تاریخ، کتاب‌هایی مستقل در علم تشریح تألیف کردند. یکی از مهم‌ترین این آثار، شرح تشریح القانون اثر ابن نفیس است که به‌عنوان نخستین تألیف تخصصی در این علم شناخته می‌شود. ابن نفیس در این اثر، آرای ابن سینا در علم تشریح و نقاط اختلاف او با جالینوس را تحلیل و خلاصه کرده است.
  1. حفاظت و نظم‌بخشی به آثار جالینوس
مسلمانان کتاب‌های جالینوس در علم تشریح را از نابودی حفظ کردند و آن‌ها را به شیوه‌ای منطقی و روان دسته‌بندی و مرتب نمودند تا برای استفادهٔ علمی آماده شوند.
  1. تحقیق، تدقیق و نوآوری در علم تشریح
در نگارش و تألیف کتب در این زمینه، مسلمانان صرفاً به تقلید از گذشتگان اکتفا نکردند. آنان آثار پیشینیان را با دقت بررسی کرده و مطالب جدیدی به آن‌ها افزودند. هم‌چنین در مواردی با آرای آنان مخالفت کرده و نظریات علمی جدیدی ارائه دادند.
مسلمانان به علم تشریح تا جایی اهمیت می‌دادند که یکی از آزمون‌های مهم برای ارزیابی طبیبان، آزمون علم تشریح بود. امان رازی در این باره می‌گوید: «از طبیب دربارهٔ علم تشریح و فواید اعضای بدن انسان و نیز توانایی او در مقایسهٔ اندام‌ها و فهم و درایت او در مطالعهٔ کتب گذشتگان پرسش کن. اگر چنین دانشی نداشت، نیازی به آزمودن او در درمان بیماران نیست. اما اگر به این موارد آگاه بود، سپس مهارت او را در درمان بیماران بیازمای.»
ابن طفیل اندلسی، فیلسوف برجستهٔ اسلامی، در زمینهٔ تشریح اجساد زنده و مرده نیز تخصص داشت. او در یکی از آزمایش‌های خود، آهویی را تشریح کرده و قلب آن را شکافت. او نتیجه گرفت که خون موجود در قلب، مشابه خونی است که در دیگر بخش‌های بدن جریان دارد و هرگاه از بدن خارج شود، منجمد می‌گردد.
طبیبان مسلمان هم‌چنین چشم حیوانات را مورد تشریح قرار دادند و از این کار مهارت و دانش فراوانی کسب کردند. علی ابن عیسی کحال، معروف به «ابن عیسی»، رساله‌ای دربارهٔ تشریح چشم و بیماری‌های ظاهری و باطنی آن نوشت. این اثر بعدها به زبان لاتین ترجمه شد و تأثیر عمیقی بر اصطلاحات طبی اروپا در قرون وسطی گذاشت.
ابن نفیس، یکی از برجسته‌ترین طبیبان در علم تشریح، توانست با آرای جالینوس و ابن سینا مخالفت کند. او در نوشته‌های خود ثابت کرد که بین تنفس و نبض انسان ارتباط مستقیمی وجود دارد و هم‌چنین فرآیند انتقال خون از ریه‌ها به قلب را به‌درستی تبیین کرد. او با این یافته‌ها نشان داد که جالینوس و ابن سینا در توضیح ساختار و وظایف ریه‌ها و عروق خونی دچار خطا شده‌اند. ابن نفیس هم‌چنین نظریات جدیدی دربارهٔ عروق موی‌رگی و ارتباط آن‌ها میان شریان‌ها و وریدها ارائه کرد و نقش حفره‌های ریه و رگ‌های بین ریه و قلب را بازتعریف نمود.
حتی طبیبان غیرمسلمان، مانند ابن القف مسیحی، تحت تأثیر علوم رایج در جهان اسلام قرار گرفتند و در علم تشریح فعالیت‌های ارزنده‌ای انجام دادند. او توانست ساختار پرده‌های قلب و وظایف آن‌ها را به‌دقت توصیف کند و نشان دهد که سوراخ‌های موجود در پرده‌ها مسیرهایی برای عبور خون هستند.
عبداللطیف بغدادی، یکی دیگر از پیشگامان علم تشریح، طی پژوهش‌های خود کشف کرد که فک پایین انسان یک قطعه است و دو تکه نیست. او برای اثبات این نظریه، بیش از دو هزار جمجمهٔ انسانی را مورد بررسی قرار داد.
این تلاش‌ها و یافته‌ها نشان می‌دهد که مسلمانان در علم تشریح و کالبدشناسی نه‌تنها نوآور بوده‌اند، بلکه تأثیر عمیقی بر علم طبی در جهان گذاشته‌اند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version