نویسنده: ابوعائشه

دیدگاه اهل سنت دربارۀ افعال بندگان

امام طحاوی رحمه‌الله می‌فرماید: «و عقیده داریم که خالق افعال بندگان، خداوند متعال است؛ اما کسب از خود بنده است و خداوند متعال بر بندگان تکلیف نمی‌نهد مگر به‌اندازۀ طاقت‌شان و طاقت بندگان هم به‌اندازۀ تکلیف الهی است و همین است تفسیر «لاحول ولا قوة إلا بالله»؛ «و هیچ تدبیر و تحول و قدرت حرکتی برای اجتناب از معصیت الله سبحانه‌وتعالی به‌جز کمک او وجود ندارد.»
«افعال بندگان است که انسان‌ها به‌وسیلۀ آن، مطیع و فرمان‌بردار یا گناهکار و نافرمان می‌شوند و این افعال، مخلوق و آفریدۀ خداوند متعال می‌باشد؛ چون خداوند بلندمرتبه در آفرینش مخلوقات تنها و یگانه است و جز او آفریننده‌ای نیست.»
اهل حق معتقد هستند که افعال بندگان به‌خاطر کسب به آنان نسبت داده شده و به خاطر خلق و اختراع به الله متعال نسبت داده شده‌اند و قدرت حادث در آن‌ها هیچ اثری ندارد.

دلایل اهل سنت

اهل سنت برای اثبات این‌که افعال بندگان، فعل خودشان با اراده و مشیت‌شان است، دلایل زیر را ارائه داده‌اند:
  1. «ولهم أعمال من دون ذلک وهم لها عاملون»؛ (و آنان غیر از [انکار قرآن] کارهای [زشت دیگری هم] دارند که انجامش می‌دهند.)
  2. «جزاء بما کانوا یعملون»؛ (و به [پاس] آنچه می‌کردند [پاداش یافتند].)
  3. «هل ثوب الکفار ما کانوا یفعلون»؛ (آیا کافران به سزای آنچه می‌کردند جزا دیدند؟)
این آیات و امثال آن‌ها نسبت فعل به فاعل آن را ثابت می‌کنند و دیگر این‌که فاعل بر انجام کارها، مستحق مدح و ذم می‌شود و با این دلایل مراد اهل سنت روشن شد، آنان معتقد هستند افعال را خداوند آفریده و بنده فاعل آن است و بر انجام آن، مجبور نیست بلکه مثل این‌ است که خداوند وصف وی را نوشته باشد.
در نتیجه خداوند متعال با خلق و تقدیر خود منفرد است و بنده دارای مشیت و ارادۀ خودش است و فعل از آنِ خودش است، با اختیارش به مسجد می‌رود و با اختیارش به تماشاخانه می‌رود؛ زیرا او قدرت دارد.

پاسخ اهل سنت به استدلال جهمیه

استدلال‌ جهمیه از این آیۀ مبارکه «الله خالق کل شیء» مخالف نصوص فراوانی است که در آن اراده برای بنده اثبات شده و عمل به او نسبت داده شده است و خداوند متعال او را به‌خاطر این کارها ثواب می‌دهد و این‌که تمام این موارد از جانب خداوند متعال هستند و اگر بنده مجبور محض می‌بود، پس نسبت دادن کار به او و یا ثواب دادن به وی به‌خاطر کارها چه فایده‌ای دارد.
در مورد آیۀ دیگر که جبریه بدان استدلال کرده‌اند، باید گفت که این دلیلی علیه آنان است؛ چون خداوند متعال پرتاب ریگ یا تیر را برای پیامبرش با گفتۀ «إذ رمیت» اثبات کرده است، پس معلوم می‌شود که آنچه اثبات شده غیر از چیزی است که نفی شده است و این بدان خاطر است که پرتاب، ابتدا و پایانی دارد، ابتدای آن انداختن است و پایان آن، اصابت به هدف و هر یک از این دو، «رمی» نامیده می‌شود و ازاین‌رو، معنای آیۀ فوق این است: «وقتی تیر را انداختی این تو نبودی که تیر را به هدف اصابت نمودی.»
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version