نویسنده: ابوعائشه

سرچشمۀ انکار صفات

در قرآن‌کریم آیاتی وجود دارد که صفات الله تعالی از قبیل: قدرت، علم، اراده و هر نام از نام­های الله تعالی که بر صفتی از صفات الله تعالی دلالت دارد، ثابت می­کند. صحابه و کسانی‌که بعد از ایشان آمدند بدون این­که از کنه، حقیقت و کیفیت آن بپرسند، به این صفات باور داشتند؛ دلیل این سخن این است: از هیچ طریق چه صحیح باشد و یا سقیم از هیچ یکی از یاران رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم با وجود اختلاف طبقات و کثرت تعدادشان ثابت نشده است که آنان از رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مورد معنای یکی از اوصافی که پروردگار، خودش را در کتابش به آن متصف نموده و یا به‌وسیلۀ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیان شده، پرسیده باشند، بلکه همۀ آنان معانی صفات را دانسته و در قبالش سکوت اختیار نمودند. وقتی سلف در مورد صفات باهم گفت­وگو نکردند و دربارۀ آن چیزی نگفتند، پس این مشکل از کجا سرچشمه گرفت؟ اولین کسی‌که دربارۀ صفات در اسلام صحبت کرد، جعد بن درهم بود، او صفات را نفی کرد و به خلق قرآن قایل شد. بعد از گروه جهمیه وقتی معتزله ظهور کردند، از جملۀ چیزهایی که از جهمیه گرفتند، یکی آن‌ها همین بود که صفات را نفی می‌کردند.»
ابن تیمیه رحمه‌الله در مورد جهمیه می‌نویسد: «جهمیه منتفی کنندگان صفات خداوند متعال هستند؛ آنان می‌گویند: [خداوند متعال] نه داخل عالم است و نه هم خارج از آن، نه بالای چیزی است و نه پایین آن.» ایشان در ادامه می‌نویسد: «تمام اهل بدعت مثل: خوارج، شیعه، قدریه، رافضه و مرجئه و… [برای بیان عقاید و باورهای‌شان] به نصوص چنگ می‌زنند مگر جهمیه که این گروه از انبیا با خودشان یک کلمه‌ای هم ندارند تا با اعتقاد و باورشان دربارۀ نفی، موافقت و هماهنگی داشته باشد؛ به همین خاطر ابن مبارک و یوسف بن اسباط رحمهما‌الله دربارۀ آنان می‌گویند: «جهمیه از هفتادوسه فرقه، خارج هستند.»
یکی از مهم‌ترین افکار و اعتقادات گروه جهمیه این است [آنان باور دارند] که وصف نمودن خداوند متعال به صفاتی که مخلوقاتِ خداوند متعال به آن وصف می‌شوند، درست نیست؛ زیرا این امر منجر به تشبیه خداوند به بندگانش می‌شود؛ لذا این گروه، خداوند متعال را متصف به صفت حی و عالم نمی‌دانند؛ اما صفاتی مثل قدرت، فاعل بودن و خالقیت را برای خداوند متعال اثبات نموده‌اند؛ زیرا هیچ یکی از بندگان به این صفات، متصف نمی‌شود.
جهمیۀ اوایل کسانی بودند که تعطیل را آغاز کردند. آنان اسما و صفات را از خداوند متعال منتفی دانستند و گفتند که خداوند متعال نه سمیع است و نه بصیر و دارای صفت سمع و بصر نیست. آنان خداوند متعال را ذات مجرد و خالی از هر نوع اسم و صفت می‌دانند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version