شیطانپرستان دربارۀ صفات خداوند متعال نیز، مانند اعتقادشان به ذات خداوند، دارای دو دیدگاه هستند:
۱. دیدگاه شرکآمیز:
گروهی از شیطانپرستان که به وجود الله متعال معتقدند و شرک میورزند، در زمینۀ صفات الله نیز قائل به شرک هستند. در ادامه به این موضوع اشاره میشود:
– آنها خداوند متعال را بسیار رحیم میدانند. البته نه برای تلاش در عمل؛ بلکه اثبات این صفت را علتی برای سهلانگاری در اطاعت خداوند و عدم عبادت او میدانند و میگویند: خداوند بسیار بسیار رحیم و بخشنده است. در مقابل، برای در امان ماندن از شرّ شیطان، تمام همّ و غم آنها پرستش شیطان است.
– خداوند متعال را تنها در برخی از امور متصرف میدانند. چنانچه در کتاب «الجلوه» شیطانپرستان آمده است: «خداوند اگر زمان و مکانش پیش بیاید، میگیرد و میدهد، بینیاز یا فقیر میکند، بدبخت یا خوشبخت میکند.» بر مبنای این باور، تصرف خداوند مشروط به فراهم شدن موقعیت آن است. به تعبیری، خداوند فاعل مختار و قادر مطلق نیست که هر زمان و در هر مکان که بخواهد تصرف کند.
– خداوند را شبیه مخلوقات میدانند و قائل به جسمانیت خدا هستند. در کتاب «الجلوه» شیطانپرستان آمده است: «به گونه و شکلی از اشکال لباس میپوشم و خود را به کسانیکه امین هستند نشان خواهم داد.» همچنین معتقدند که خداوند قبل از پیدایش آسمان و زمین، در دریا میزیسته است. ماحصل این اعتقاد بیانگر آن است که خدا شبیه مخلوق است و امکان رؤیت خدا در این دنیا برای برخی انسانها میسر است. بدون تردید این باور مخالف عقیدۀ صحیح بوده و شرک محسوب میگردد.
این باور شیطانپرستان، همسویی با اعتقاد یهودیان دارد. ازاینرو، برخی پژوهشگران بر این نظرند که ریشه و اصل این اعتقاد برگرفته از باورهای یهودیها است. بنابراین، میتوان گفت یهودیها در اصل شکلگیری و گسترش شیطانپرستی، به ویژه در قالب مدرن آن، دخیل بوده و چه بسا طراح آن هستند.
– قائل به شرک در الوهیت هستند. چنانچه نویسندۀ کتاب «مصحف رش» میگوید: «شیطان (طاووس مَلَک) یکی از خدایان هفتگانه است.» در توضیح این باور میگویند که خدایان هفتگانه در میان خود به توافق رسیدهاند که در کارهای یکدیگر دخالت نکنند و هر یک معترف به حقوق خدای دیگر باشد.
این درحالی است که خداوند متعال در قرآن مجید بهطور بسیار روشن میفرماید: «وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُن لَّهُ وَلِيٌّ مِّنَ الذُّلِّ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا»؛ «و بگو: ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد، و نه بهخاطر ضعف و ذلت، (حامی و) سرپرستی برای اوست! و او را بسیار بزرگ بشمار!»
۲. دیدگاه الحادی
این گروه از شیطانپرستان که منکر وجود خداوند هستند، صفات خداوند متعال را نیز انکار میکنند. ولی با وجود این، صفاتی را به خداوند نسبت میدهند. البته نه بهخاطر اعتقاد داشتن به وجود خدا؛ بلکه از آن جهت که دیگران به خدا باور دارند. برخی از این صفات، قرار زیر است:
الف) نفی وجود: ناباوری به خدا از اصلیترین شاخصههای شیطانپرستی مدرن به شمار میآید؛ ازاینرو، انکار خدا و قبول نداشتن هیچ دینی را مهمترین شرط انضمام افراد به فرقۀ شیطانپرستی قرار دادهاند.
ب) ناتوانی: شیطانپرستان میگویند که خدا نسبت به ایجاد تغییر در زندگی انسانها ناتوان است؛ زیرا بسیاری از موارد در زندگی نیاز به تغییر دارد و انسان همواره منتظر تغییر آنهاست، ولی هیچ تغییری دیده نمیشود. در «انجیل شیطانی» آمده است: «انتظار ما برای ایجاد تغییر از سوی دست ناتوان بیجان، طولانی شد.»
ج) توهین: این فرقه در توهین به خداوند و نسبت دادن اوصاف ناشایست از همگان پیشی گرفتهاند. آنتونی لاوی، کتاب «شیطان سخن میگوید» را با عنوان «خدای کودنها» آغاز میکند. لاوی در این گفتار، هیچ حد و مرزی را در نسبت دادن اوصاف زشت و ناشایست به خداوند متعال رعایت نمیکند.
با در نظر گرفتن بخشی از باورهای شیطانپرستی که در بالا ذکر شد، نتیجه میگیریم که این فرقه جریانی به شدت منحرف، ضد دین، منکر خدای یکتا و مشرک است. انکار وجود خالق یکتا به عنوان نخستین شرط پذیرش در این گروه تعیین گردیده است.