نویسنده: ابوالنصر زرنجی

شاگردان ابن قیم (رحمه الله)

مجلس ابن قیم مملو از شاگردانی بود که هر کدام با شوقی وافر به نیت خدمت به علم، در مقابل استادی که مناره‌ای از علم بود، زانوی تلمذ زده بودند و هر کدام به مانند گلی در بوستان علم و دانش محسوب می‌شدند. از جمله این شاگردان می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
۱. ابو الفداء عمادالدین بن کثیر دمشقی
۲. برهان‌الدین ابراهیم بن شمس‌الدین بن قیم الجوزیه (فرزندش، عالم نحوی و فقیه متقن)
۳. شرف‌الدین و جمال‌الدین عبدالله بن شمس‌الدین محمد بن قیم الجوزیه (فرزند دیگرش)
۴. ابن رجب حنبلی (عبدالرحمن زین‌الدین ابو الفرج بن احمد، ملقب به ابن رجب حنبلی، متوفی سال ۷۹۵ هـ.ق)
۵. ابن عبدالهادی (محمد شمس‌الدین ابو عبدالله بن احمد بن عبدالهادی بن قدامه مقدسی حنبلی، حافظ و منتقد مشهور)

کارها و فعالیت‌های علامه ابن قیم جوزی (رحمه‌الله)

ارتباط حیات علمی ابن قیم با حیات عملی وی مانند ارتباط روح با هیکل و بدن بود. اعمال وی هیچ‌گاه خارج از محیط علم و خدمت به آن نبود و آن را بوسیله تعلیم، قرائت، تدریس و تألیف مستدام ساخته بود. می‌توانیم کارها و فعالیت‌های وی را از خلال کتبی که در مورد زندگی وی نوشته شده به چهار دسته تقسیم کنیم:
۱. امامت در مدرسه جوزیه؛
۲. تدریس در مدرسه صدریه و جاهای دیگر؛
۳. متصدی شدن امور افتاء؛
۴. تألیف؛
 ۱. امامت در مدرسه جوزیه
شاگردش ابن کثیر در مورد وی می‌گوید: «او امام مدرسه جوزیه و فرزند قیم آن بود. در مورد مدرسه جوزیه قبلاً سخن گفته شد.
 ۲. تدریس
تدریس ابن قیم بیانگر وسعت علم، تفوق و بلوغ فکری وی بود. بسیاری از بزرگان و علمای حفاظ و مشاهیر اسلام مانند حافظ ابن رجب حنبلی، محدث چیره‌دست ذهبی، و علامه مفسر و فقیه و محدث حافظ ابن کثیر از وی کسب فیض نمودند.
 ۳. متصدی شدن امور افتاء
ابن قیم به دور از هر انگیزه دنیوی و یا رسیدن به جا و مقام، بلکه فقط و فقط برای رضای خدا فتوا می‌داد و جانش را در این راه وقف نموده بود. بارها و بارها بوسیله فتاوایش روانه زندان شد. شاگردش امام ذهبی می‌گوید: «ابن قیم از بزرگترین یاران ابن تیمیه بود که فتوی می‌داد، تدریس و مناظره می‌کرد و کتاب‌های فراوانی را تصنیف کرد تا دیگران را از دریای علومش بهره‌مند سازد.»
۴. تألیف
ابن قیم (رحمه‌الله) دارای تألیفاتی فراوان است که زرکلی در کتاب «الاعلام» می‌گوید او یک هزار کتاب نوشته است. از جمله این تألیفات می‌توان به کتب زیر اشاره کرد:
۱. زادالمسیر فی علم التفسیر (دمشق، المکتب الاسلامی، در نه جزء)
۲. الموضوعات من الاحادیث المرفوعات (مدینه، المکتبة السلفیه)
۳. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم (حیدرآباد، ۱۳۵۷ ق.)
۴. صفوة الصفوة در احوال زهاد و متصوفه (حیدرآباد، ۱۳۵۵ ق.)
۵. ذم الهوی (دارالکتب الحدیثة، مکتبة السعادة، ۱۹۶۲ م.)
۶. مناقب بغداد (بغداد، ۱۳۴۲ ق.)
۷. مناقب عمر بن عبدالعزیز (قاهره، ۱۳۳۱ ق.)
۸. الاذکیاء و اخبارهم (بیروت، ۱۹۶۶ م.)
۹. اخبار الحمقی و المغفلین (بیروت، مکتبة الغزالی)
۱۰. مناقب احمد بن حنبل (مصر، ۱۹۴۹ م.)
۱۱. مناقب عمر بن الخطاب (مصر، ۱۹۲۴ م.)
۱۲. الحسن البصری، سیرته و آرائه (مصر، ۱۳۵۰ ق.)
۱۳. روح الارواح (۱۳۰۹ ق.)
۱۴. کتاب القصاص و المذکرین (چاپ مارلین سوارتز و قاسم السامرائی)
تاریخ‌نویسان در مورد او گفته‌اند که در شام کسی در نوشتن خط و کتاب به مهارت او نمی‌رسید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version