نویسنده: ابوالنصر زرنجی

امام ابن قیم جوزی (رحمه الله)

مقدمه

در گفتار مختصر پیشین، با شخصیت درخشان شیخ الاسلام، علامه عز الدین بن عبدالسلام (رحمه الله) آشنا شدیم. اکنون می‌خواهیم با زندگی مختصر دیگری از علمای ربانی قرن ششم هجری آشنا شویم؛ شخصیتی که به عنوان متکلم، مورخ، محدث و فقیه حنبلی شناخته می‌شود. فعالیت‌های وی در زمینه وعظ، خطابه و تدریس، بخش مهمی از زندگی اجتماعی او را تشکیل می‌دادند. او صاحب آثار فراوانی در علوم مختلف بود که نامش را در سراسر جهان مطرح کرده و با گذشت چندین قرن، همچنان تألیفاتش همچون ستاره‌های درخشان در آسمان دانش می‌درخشند. خطابه‌ها و مواعظ او چنان تأثیرگذار بودند که ده‌ها هزار نفر در مجالس وعظ او در بغداد شرکت می‌کردند، حتی خلیفه، امیران، وزیران و علما گاهی از شنوندگان سخنان او بودند. مهارت او در مناظره به حدی بود که حدود ۲۰۰ نفر از ذمیان را به دین اسلام فراخواند. این شخصیت بزرگ، علامه امام ابن قیم جوزی (رحمه الله) است.

اسم و نسب

ابوالفرج یوسف عبد الرحمن بن علی بن محمد، معروف به جمال الدین و مشهور به «ابن قیم جوزی»، عالم برجسته حنبلی و نویسنده‌ای پرکار و متبحر، در سال‌های ۵۱۱ یا ۵۱۲ هجری قمری در بغداد متولد شد. اما در واقع، امام ابن قیم (رحمه الله) اصالتاً از شهر مبارک شام بود.

جستجوی امام ابن قیم به علم و دانش

بررسی زندگی علامه ابن قیم نشان می‌دهد که علاقه و رغبت صادقانه‌ای به طلب علم و دانش داشت. ابن قیم از دوران کودکی علم فرائض را از پدرش آموخت. پدرش که قیومیت مدرسه جوزیه را بر عهده داشت و با آراء و آثار حنابله آشنا بود، دانش خود را به فرزندش منتقل کرد. وی در سن هفت سالگی راهی دمشق شد و پیش پای علمای آن دیار به تلمذ پرداخت.
سفر جهت طلب علم در میان دانش‌دوستان همواره مورد ستایش بوده است، زیرا مطالعه‌ی زندگی هر دانشمند و متفکری حکایت از سفرهایی دارد که برای اکتساب دانش و شنیدن حدیث انجام شده‌اند. علمای حدیث به‌ویژه از دوران صحابه تا کنون، به سفر برای کسب علم و انتشار سنت در قالب کتب معتبر بسیار اهمیت داده‌اند.
علامه ابن قیم (رحمه الله) نیز از جمله علمای متبحری بود که سفر به دیار علما، به‌ویژه دمشق، را برای کسب علم ضروری می‌دانست. اگرچه جزئیات زندگی کودکی ایشان کمتر مورد بررسی قرار گرفته است و شاگردان مشهورش، ابن رجب حنبلی و ابن کثیر دمشقی (رحمهما الله)، اطلاعات دقیقی از دوران کودکی استادشان در دست نداشتند و بیشتر به شخصیت علمی وی در دوره‌ی بلوغ فکری پرداخته‌اند.

آشنایی علامه ابن قیم با شیخ الاسلام ابن تیمیه و تأثیرپذیری از افکار وی

علامه ابن قیم در دورانی متولد شد که فرهنگ و تمدن اسلامی در اوج شکوفایی قرار داشت. او در اواخر قرن هفتم هجری زاده شد، در زمانی که مسلمانان در مصر و شام از لوث حملات صلیبیان پاکسازی شده بودند. اما هنوز هشت سال از عمرش نگذشته بود که حملات تاتار به بلاد اسلامی آغاز شد.
در سال ۶۹۹ هجری قمری، زمانی که ارتش تاتار مسلمانان را شکست داد و به دروازه‌های دمشق رسید، شیخ الاسلام ابن تیمیه بزرگان شهر را گرد آورد و پس از مذاکره با قازان خان، پادشاه تاتار، وی را متقاعد ساخت که از ورود به دمشق صرف‌نظر کند. این امر موجب شهرت ابن تیمیه به عنوان مرد دمشق و شخصیت برجسته‌ی آن شد که به تعلیم، تربیت مردم و متحد سازی آنان برای مقابله با تاتاریان پرداخت. در نبرد شقحب که در ماه رمضان سال ۷۰۲ هجری قمری رخ داد، ابن تیمیه تحت فرماندهی سلطان مسلمین به رهبری لشکر اسلام پرداخت و با شجاعت جنگید تا خداوند نصرت و پیروزی را به آنان عطا کرد و تاتاریان را به عقب‌نشینی واداشت. این واقعه به علامه ابن قیم دو درس‌ مهمی آموخت:
۱. اتکال بر خداوند و ایمان راسخ به نصرت الهی، و اینکه اتحاد مسلمانان یکی از پیش‌نیازهای اصلی نصرت الهی است.
۲. تحت تأثیر قرار گرفتن و اعجاب از شخصیت، افکار و اندیشه‌های شیخ الاسلام ابن تیمیه (رحمه الله)، به طوری که در سال ۷۱۲ هجری قمری، هنگامی که ابن تیمیه از قاهره به دمشق بازگشت، ابن قیم به شاگردی او درآمد و برای ۱۶ سال به عنوان یار و همراه او باقی ماند و از این مصاحبت بهره‌های فراوان برد. عشق و ارادت به استاد در قلب او جای گرفت و تحت تأثیر اندیشه‌های ابن تیمیه قرار گرفت. ابن قیم که در آن زمان جوانی ۲۱ ساله و در اوج بلوغ فکری بود، توسط افکار ابن تیمیه مجذوب شد و به طور کامل آن‌ها را پذیرفت و در برابر مخالفان دفاع مستدلی از آن‌ها به عمل آورد. بسیاری از علما ابن قیم را به عنوان ترویج‌کننده و ناشر اندیشه‌های ابن تیمیه می‌شناسند.
مهم‌ترین درسی که ابن قیم از ابن تیمیه آموخت، دعوت به تمسک به قرآن و سنت صحیح رسول الله (صلى الله عليه و سلم) و فهم آنها همانند فهم سلف صالح بود و همچنین پرهیز از هر آنچه که با آن‌ها در تضاد است. او به احیای مجدد واقعی دین و پاکسازی آن از بدعت‌ها و انحرافات پرداخت. کسانی که کتاب‌های ابن قیم را مطالعه کنند، تأثیر شگرف ابن تیمیه بر او را به خوبی درک می‌کنند.
عشق ابن قیم به استادش منحصر به کلاس‌های درس نبود؛ او در کنار استادش در تمام لحظات، چه در سختی‌ها و چه در آسایش‌ها، همراه بود. او در راه همراهی با استادش شکنجه‌ها و مشقت‌های بسیاری را تحمل کرد. به عنوان مثال، به دلیل برخی فتاوایش همراه با ابن تیمیه در قلعه‌ای به زندان افتاد و تا زمانی که استادش از دنیا رفت و در همان زندان وفات یافت، از زندان آزاد نشد.

جایگاه علمی علامه ابن قیم (رحمه الله)

برای بیان مکانت علمی ابن قیم (رحمه الله) همین بس که وی ۱۶ سال ملازم شیخ الاسلام ابن تیمیه بوده و از محضر وی کسب فیض نموده است. ابن قیم جستجوگری چیره‌دست بود که از هر علم و فرهنگی بهره‌ای وافر داشت و کتاب‌های فراوانی را جمع‌آوری کرده بود تا جایی که فرزندانش پس از وفات وی تا سال‌ها آنها را می‌فروختند، علاوه بر کتاب‌هایی که برای خود برگزیده بودند. حقیقتاً ابن قیم (رحمه‌الله) دایره‌المعارفی زنده از علوم عصرش بود که در فقه و اصول و سیرت و تاریخ دارای تألیفاتی گرانسنگ و ارزشمند است. تنها کسی می‌تواند به مکانت علمی وی واقف شود که در دریای علومش که در اوراق مستور است شنا کند و به معانی آن بیندیشد، آنگاه فراروی خویش کتابخانه‌ای مملو از معانی و معلومات خواهد یافت. علی‌رغم اینکه ابن قیم در فقه و اصول و تفسیر و اصول حدیث متبحر بود، ذوق شاعرانه‌ی عجیبی نیز داشت و در لغت و نحو سرآمد زمانه بود تا جایی که علما برای پیدا کردن ریشه‌ی لغات و حل مسائل نحوی به وی مراجعه می‌نمودند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version