از آنچه بیان شد، معلوم گردید که پذیرفتن آنچه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم بهعنوان شرح و تفسیر قرآن بیان داشته و نیز پذیرفتن آن «حکمتی» که بر ایشان نازل گردیده، برای هر مسلمان، واجب است. علاوه بر این دو، امر سومی که پیروی و اطاعت آن را قرآن کریم بر هر انسان مؤمن لازم قرار داده، نمونۀ زندگی اسلامی و دینی آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم است که در ذات گرامی ایشان تبلور یافته بود؛ چنانکه در سورۀ احزاب فرموده است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّه أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَومَ الآخر وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً»؛ یعنی: «بهدرستی که برای شما از پیامبر الله، الگوی نیک است برای کسیکه ثواب الله و روز آخر را توقع دارد و الله را بسیار یاد کند».
در این آیه، خداوند متعال به ما فرمان داده تا در تمام مراحل زندگی، از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم اتباع و پیروی کنیم، نه اینکه در بعضی مراحل؛ مثلاً: در حال جنگ و پریشانیها، صبر و مقاومت ایشان را به یاد آورده، از آن، پیروی کنیم. آنچنانکه برای بعضیها، امروزه در فهم این آیه، این اشتباه و سوء فهم پیش آمده است؛ زیرا که این امر با عقل و منطق موافق به نظر نمیرسد که در زمان جنگ از ایشان اتباع و پیروی کرد؛ ولی در زمان صلح و امنیت، طرز عمل ایشان واجب الاتباع نباشد. یا مثلاً در باب جهاد، آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم برای ما الگو و اسوه حسنه باشد، ولی در اقامۀ نماز و ادای حج، ذات گرامی ایشان برای ما قابل اتباع و عمل نباشد.
بر همین اساس در جایی دیگر به کسانیکه ادعای محبت با خداوند را دارند، دستور داده شده تا در هر حال، اتباع و پیروی مطلق از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم داشته باشند: «قُلْ إِنْ كُنتُمْ تُحِبُّوْنَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ»؛ ترجمه: «بگو اگر شما الله را دوست دارید، پس، از من (پیامبر) پیروی کنید، الله شما را دوست میدارد.» در اینجا معیار محبت الله پیروی مطلق از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم قرار داده شده است و چنانچه اگر ذات گرامی رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم اسوۀ عمل نیست و اهل قرآن مأمور به پیروی از ایشان نیستند، پس چرا خداوند به آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم دستور میدهد که مردم را به پیروی از خود فرا خوانید؟ این گفتار بعید از عقل است که بگوییم: مفهوم این که «از من پیروی کنید»، فقط این است که آنچه از قرآن برای شما بیان میکنیم، بشنوید و از آن پیروی کنید.
از آنچه بیان شد برای طالبان حق و حقیقت، این امر بهخوبی واضح و روشن میگردد که به اهل قرآن دستور داده نشده که خودسرانه بر قرآن عمل کنند و با فکر و اندیشۀ خود آن را تفسیر نمایند؛ بلکه آنها مأمورند تا «حکمت» را نیز که همراه قرآن نازل شده است، بپذیرند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم را اسوه و الگوی عملی خویش قرار دهند و قرآن کریم را فقط از طریق تعلیمات، توضیحات و تفسیر آنحضرت بفهمند و درک نمایند.
بعداز اینکه این امر ثابت شد، باید به این امر توجه کرد که تبیین و تفسیری که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم برای قرآن بیان نمود و حکمتی که بر ایشان نازل گردید و نیز نقشۀ کامل زندگی ایشان که توسط اصحاب گرامی رضیاللهعنهم برای ما ترسیم شده، نام این سه چیز، «حدیث و سنت» است و بر اساس نصوص کتاب الهی، این هر سه مورد واجب القبول میباشند. بهعبارتدیگر، قرآن کریم «حدیث و سنت» را واجب القبول و واجب الاتباع قرار داده است.