نویسنده: مهاجر عزیزی

پوشش چِهره در قرآن

  1. پروردگار عالم در آیۀ دیگر می‌فرماید: «وَلَا يُبدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَاۖ»؛ (و زینت خود را آشکار نکنند مگر آنچه از آن‌که آشکار است.) در این استثنا یک نوع اجمال وجود دارد؛ ازاین‌رو، از این استثناء برداشت‌های گوناگونی شده است که موجب تفسیر و برداشت‌های فقهی متفاوت شده است که ذیلاً در این مورد بحث می‌شود:
از «إلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا» چه مواضعی مراد است؟ دراین‌باره علماء به دو دسته تقسیم ‌شده‌اند:
۱. بعضی‌ها «إلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا» را به‌صورت و کف دست تفسیر کرده‌اند؛ چون از دیدگاه آنان، صورت و کف دست از حجاب استثنا هستند و برهنه ماندن آن نیز جایز است؛ چنان‌که حضرت عبدالله بن عباس رضی‌الله‌عنه فرموده‌اند: منظور از آن صورت و کف دست‌هاست؛ زیرا وقتی زن به خاطر امری ضروری بر بیرون رفتن مجبور گردد، به هنگام حرکت و دادوستد، پوشاندن صورت و کف دست برایش دشوار می‌گردد. از ابن عمر، عطا، عکرمه، سعید بن جبیر و ابی الشعثا، ضحاک و ابراهیم نخعی رحمهم‌الله  نیز این‌چنین روایت شده است.
۲. اما عده‌ای آن‌را به لباس ظاهر (جلباب و چادر)، انگشتر، خلخال و زینت‌های دیگر زن حمل نموده‌اند و برهنه شدن صورت و کف دست را جایز نمی‌دانند. حضرت عبدالله بن مسعود رضی‌الله‌عنه می‌گوید: آنچه در «إلَّا مَا ظَهَرَ مِنهَا» استثناء شده، لباس ظاهری است، مانند جلباب و چادر بزرگ که به‌جای برقع استعمال می‌شود. این لباس‌ها برای پوشاندن لباس زینت استفاده می‌گردد. پس منظور آیه این است که آشکار کردن هیچ‌چیزی از زینت جایز نیست، مگر لباس بالایی که پوشاندن آن هنگام رفتن ممکن نیست؛ مانند برقع و … . بنابراین، طبق تفسیر عبدالله بن مسعود رضی‌الله‌عنه، برای زن جایز نیست که جلوی مرد بیگانه صورت و کف دست خود را آشکار کند و فقط اظهار لباس بالایی مانند برقع و غیره به علت ضرورت مستثنی است.
قاضی بیضاوی و خازن در تفسیر آیه گفته‌اند: مقتضای آیه چنین به نظر می‌‌رسد که حکم اصلی برای زن این است که نگذارد چیزی از زینتش آشکار گردد، مگر آنچه به هنگام کار و حرکت و جابه‌جایی معمولاً ظاهر می‌شود و برقع و چادر هم مشمول آن است و صورت و کف دست نیز وقتی‌که زن به‌خاطر ضرورت از خانه خارج شود، آشکار شدن برقع و چادر که مشخص است و بسا اوقات صورت و کف دست‌ها هم به هنگام دادوستد آشکار می‌گردد، پس این مورد عفو است و گناهی در آن نیست؛ اما از آیه ثابت نیست که برای مردان جایز باشد که بدون ضرورت به‌صورت و کف دست زن بیگانه نگاه کنند، بلکه حکم همان است که نظر خود را پایین اندازند و اگر زن در جایی به گشادن صورت و کف دست مجبور شود، بر مردان لازم است که بدون عذر شرعی و بدون ضرورت به او نگاه نکنند. علامه محمد شفیع عثمانی رحمه‌الله می‌گوید: با این قول هر دو روایت و هر دو تفسیر باهم جمع می‌شوند.
مفسر بزرگ علامه ابن کثیر رحمه‌الله در تفسیر این آیه می‌گوید: برای زن جایز نیست که هیچ نوع زینت خود را در برابر مردان آشکار کند، مگر آنچه خود‌به‌خود آشکار می‌گردد، یعنی آنچه در زمان کار، جابه‌جایی و حرکت عادتاً ظاهر می‌گردد و پوشاندن آن عادتاً مشکل است، از این حکم استثناء است و گناهی در اظهار آن‌ها نیست.
لذا فقهای امت در این مسئله اختلاف‌نظر دارند که آیا صورت و کف دست از حجاب مستثنی است و اظهار آن در برابر نامحرم جایز است یا خیر؟ ولی همه اتفاق دارند بر این‌که اگر با نگاه کردن به‌صورت و کف دست زن، خوف فتنه باشد، نگاه انداختن به آن ناجایز و آشکار کردن آن برای زن هم ناجایز است. هم‌چنین همه متفق هستند بر این‌که ستر عورتی که در نماز به اجماع و در خارج نماز بنابر قول اصح فرض است، صورت و کف دست از آن مستثنی هستند، یعنی اگر زن آن را آشکار کرد و نماز بخواند، نمازش به‌اتفاق صحیح است. در این مورد در بخش «دیدگاه مذاهب اربعه و فقها» تفصیلی بحث خواهد شد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version