دین مبین اسلام بهعنوان دینی که از جانب خداوند متعال برای نجات و رهنمود انسانها فرستاده شده است و بهنوعی نقش خلاصه و چکیدۀ همۀ ادیان الهی را ایفا میکند، در زمینۀ تمدنسازی و لوازم آن از قبیل شکلگیری علوم مختلف و توسعه و جهتدهی آنها، آموزهها و تعالیم بسیار وزینی داشته است. این دین، مؤمنان و پیروان خود را به ابتکار در زمینۀ علوم مختلف و یادگیری آنها و اختراع و نوآوریهای متنوع و متفاوت توصیۀ اکید و خاصی کرده است.
تاریخ این دین مملو از شخصیتها و افرادی است که در زمینۀ علوم مختلف فعال و دارای ابتکار بودهاند و هرکدام از آنها کشفکننده و یا توسعهدهندۀ یکی از علوم اساسی و موردنیاز بشریت بوده است. در حقیقت، نگاهی که اسلام به جامعۀ بشری و لزوم تکامل آن با سلاح علم و دانش دارد و نیز چشماندازی که این دین برای آیندۀ بشریت دارد، این واقعیت را هویدا میکند که هیچ دین و آیینی پیروان خود را به فراگیری علوم و گسترش آنها بهاندازۀ دین مبین اسلام تشویق نکرده است.
خداوند متعال در قرآنکریم میفرماید: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»؛ «بگو آیا کسانیکه میدانند و کسانیکه نمیدانند، برابرند؟ تنها خردمنداناند که پند میپذیرند.»
باز خداوند متعال در مورد جایگاه اهل علم و درجاتی که نصیبشان خواهد شد میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»؛ «خداوند به كسانی از شما كه ايمان آوردهاند و بهره از علم دارند، درجات بزرگی میبخشد.»
در جاهای مختلف دیگری از قرآن کریم نیز الله تعالی از اینکه مخاطبین آموزههای دینی از «تعقل»، «علم» و «تفکر» کار نمیگیرند گلایه کرده است که این خود بیانگر اهمیت خاص علم و دانش است.
پیامبر بزرگوار اسلام صلیاللهعلیهوسلم در احادیث مختلفی در مورد کسب علوم و تلاش در این زمینه تشویق و ترغیب کرده است. در حدیثی میفرماید: «مَنْ سَلَكَ طَرِيقًا يَلْتَمِسُ فِيهِ عِلْمًا سَهَّلَ اللَّهُ لَهُ بِهِ طَرِيقًا إِلَى الْجَنَّةِ »؛ «هرکس راهی را بپیماید که در آن بهدنبال طلب علم باشد، خداوند به برکت آن، راهی بهسوی بهشت را برای وی آسان میکند.»
در حدیث دیگری میفرماید: «طلب العلم فریضة علی کل مسلم»؛ «طلب علم بر هر فرد مسلمان فرض است.»
همین آموزههای اسلامی باعث شد که مسلمانان و در رأس آنان صحابۀ کرام، به آموختن علوم مختلف و موردنیاز اقدام بکنند و در قرون بعدی نیز خلفای اسلامی دستور به نقل و ترجمۀ علوم و آموزههای دیگر به زبان عربی بدهند تا مسلمانان بتوانند در زمینههای مختلف علمی از قبیل: علوم طبی، ریاضی، کیمیا، فیزیک، تاریخ، جغرافیه و… ایفای نقش کنند و در هر بخشی از این علوم مهارت و تخصص کسب نموده و افقهای متفاوتی از این علوم را کشف و احیا کنند.
به همین علت، تمدن اسلامی، تمدن نوینی قرار گرفت که با تأسی از دین و آیین خود، علوم مختلف و موردنیاز جامعه را فراگرفت و آنها را در زندگی خود اجرا و تطبیق کرد.
امروزه نیاز شدید و مبرم است تا تاریخ زرین مسلمانان در زمینۀ کسب علوم و شکلدهی و گسترش آنها دانسته شود و نسل جدید و جوان مسلمان با آن آشنا شده و از تهاجم فکری و فرهنگی اروپا و غرب و شرق در این زمینه آگاه شوند.
بهاینعلت باید تلاش و کوشش مسلمانان و نقشآفرینی آنان را در زمینۀ گسترش و پیشرفت علوم مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم که امروزه جهانیان با ابزار و آلات مختلف تبلیغاتیِ مسموم خود، مسلمانان را متهم به عقبماندگی، تروریسم، بیسوادی و تقلید محض از ملل متمدن جهان جلوه میدهند و خود و جامعۀ خود را سرآمد در این زمینهها و محسن مسلمانان و مخترع و مبتکر در همۀ علوم معرفی میکنند.
دکتر «راغب السرجانی» در این مورد مینویسد: «جواب واضح برای سوال در مورد عقبماندگی مسلمانان این است که مسلمانان خودشان ابزار قدرت را رها کردهاند و به قرآن و سنت و قوانین محکم و احکام جاودانهای که در آن وجود دارند بیتوجه شدهاند. حتی فراتر از این موضوع، مسلمانان بهگونهای از غربیها متأثر شدهاند که ابزار نیرو و قدرت را در تمدن آنها جستجو میکنند و ابزار بیداری و خیزش را در اروپا میبینند. حال آنکه تاکنون درک نکردهاند که این تمدن به هر میزان که در یک زمینه پیشرفت کند، در زمینههای مختلف دیگر سقوط کرده است و در نتیجه باید دانست که این تمدن ساختۀ بشر است و خطا و صواب در آن وجود دارد؛ اما اسلام، شریعت محکم الهی است و هیچگاه در آن بطلان و خطایی نیست.»
تبیلغات دروغین و زهرآگین غربیها درصورتی است که اولین پوهنتونها (دانشگاهها) و مراکز علمی را به سبک امروزی، مسلمانان در جوامع اسلامی خود مخصوصاً در اندلس (اسپانیای امروزی) و کشورهای تحت حاکمیت خود برپا و تأسیس کردهاند و رصدخانهها و آزمایشگاههای بیشمار مسلمانان در جهت رصد فلکیات و نمونهبرداریهای فزیک، کیمیا، ریاضی و سائر علوم سرآمد دوران بودهاند.
اروپا فراموش نخواهد کرد که در برههای از زمان، هنگامیکه شوکت و مرکزیت علمی از آنِ مسلمانان بود، جوانان و دانشپژوهان آنان گروهگروه و دستهدسته به ممالک اسلامی میآمدند و در زمینههای مختلف علمی تحصیل میکردند. همین موضوع نیز باعث شد که تا سالهای قبل، کتابهای طبی علمای مسلمان در بزرگترین مجامع علمی اروپایی تدریس شود و برای علوم مختلف بهویژه علوم طبی منبع و مصدر اساسی قرار بگیرد و بهنوعی تمدن اروپایی را با علوم و دانشهای مختلف آشنا ساختند.
«گوستاو لوبون» متفکر و نویسندۀ غربی به نقش مسلمانان در زمینۀ تمدنسازی برای جهانیان بهویژه اروپا اشاره دارد و مینویسد: «بدون شک، تمدن عربهای مسلمان، ملتهای وحشی اروپا را در زمرۀ جهان انسانیت داخل ساخت و پوهنتونهای غرب هیچ دستاورد علمی غیر از تألیفات عربها نشناختهاند. مسلمانان بودند که از نظر مادی، عقلانی و اخلاقی اروپا را متمدن ساختند و تاریخ هیچ امتی را مانند امت اسلامی نمیشناسد که چنین دستآوردهایی داشته باشد.»
با توجه به این موضوع و اهمیت شناخت نقش مسلمانان در شکلگیری و گسترش علوم و نیز نقش تمدن اسلامی در شکلگیری تمدن بشری، بر آن شدیم تا در این نوشته موضوع نقش مسلمانان در علوم را موردبررسی و ارزیابی قرار دهیم و این موضوع را برای نسل محصل و جدید مسلمانان تشریح و توضیح دهیم.