نویسنده: شکران احمدی
چکیده: یگانه چیزی که در میان امت اسلامی مسلَّم و بدیهی است، این است که قرآن کریم به‌عنوان قانون اساسی بشریت، و احادیث و سنت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌منزلۀ آیین‌نامۀ عملی و تفصیلی آن است. احکام و مسائل قرآن بدون درنظرگرفتن سنّت، قابل‌فهم و عمل نیست؛ و هم‌چنان که حفظ و بقای قرآن تا قیامت از طرف خداوند متعال تضمین شده است، احادیث و سنت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز به‌تبع آن محفوظ و باقی خواهد ماند؛ بنابراین، سنت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم جزء لاینفک قرآن به شمار می‌آید؛ چنان‌که ایمان و عمل به قرآن لازم است اعتقاد به سنت و عمل به آن نیز ضروری است.
ولی متأسفانه، بعضی از کج‌اندیشان و کوته‌نظران فقط قرآن را حجت دانسته و آن را ملاک عمل قرار می‌دهند و عقیدتاً و یا عملاً سنت را حجت نمی‎دانند. این بحث به‌عنوان تدوین حدیث و حجیت آن ‌که کوششی ناچیز و بحث مختصر و جامعی است، تقدیم خوانندگان می‌گردد؛ باشد که جرقه‌ای باشد فرا راه کسانی‌که در این باب دچار کج‌فهمی شده‌اند. امید است خوانندگان محترم بهرۀ کافی از آن ببرند.
کلیدواژگان: حدیث، سنت، تدوین، حجیت.
بدون تردید قرآن کریم اصل و اساس دین و شریعت و اولین و محکم‌ترین سند آن می‌باشد. البته وظیفۀ قرآن فقط بیان اصول و قوانین اساسی است. تفریع، تفصیل و توضیح آن، وظیفۀ حدیث و سنت است. هر کس که اهل فهم و درک است، می‎داند که قرآن کریم، بدون واسطۀ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، به‌طور مستقیم به امت داده نشده است تا آن را خودسرانه و یا با کمک دیگران بخوانند، بفهمند و بر آن عمل کنند؛ بلکه پیش از نزول آن، رسول برگزیده‎ای را مبعوث و به جهانیان اعلام نمود، آنگاه قرآن پاک را بر وی نازل کرد تا مردم از طریق وی به حقایق و معانی قرآن پی ببرند و در پرتو هدایت‎ها و ارشادهای وی، این کتاب مقدس الهی را درک کنند و بفهمند؛ چنان‌که در خود قرآن کریم اعلام گردیده است: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» ترجمه: «کتاب را به‌سوی تو فرود آوردیم تا آنچه را که فرودآمده، برای مردم بیان نمایی؛ باشد که ایشان بیندیشند».
سپس توسط همین قرآن از وظیفه و مسئولیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم جهانیان را آگاه ساخت و بارها اعلام گردید که این شخص کلمات و حروف قرآن را به شما می‎آموزد و معانی، مطالب، رموز و حکمت‎های آن را برای شما بیان می‎کند؛ چنان‌که فرموده است: «كَمَا أَرْسَلْنَا فِيْكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيْكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُوْنَ» ترجمه: «چنان‌که پیامبری را در میان شما از قوم شما فرستادیم، آیات ما را برای شما می‌خواند و شما را پاک می‌سازد و کتاب و حکمت را به شما تعلیم می‌دهد و آنچه را نمی‌دانستید به شما می‌آموزاند.»
و در جایی دیگر می‎فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِيْنَ اذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُوْلاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِه وَيُزَكِّيْهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مبين» ترجمه: «همانا خداوند بر مؤمنان منت گذاشت آنگاه که در میان ایشان پیامبری از خود ایشان فرستاد، آیات الله را بر آن‌ها می‎خواند و آنان را پاک می‎سازد و آنان را کتاب و دانش می‎آموزاند؛ یقیناً آن‌ها پیش‌ازاین، در گمراهی آشکار بودند.»
هم‌چنان خداوند متعال فرموده است: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ في الأميينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مبين» ترجمه: «اوست آن ذاتی که پیامبری را از خود آن‌ها در میان درس نخوانده‌ها برانگیخت، آیات او را بر آنان می‎خواند و آنان را پاک می‌کند و به آنان کتاب و دانش می‌آموزاند و به‌درستی که آن‌ها پیش‌ازاین در گمراهی آشکار قرار داشتند.»
در این هر سه آیه، دو چیز جدا از یکدیگر بیان گردیده است:
  1. تلاوت آیات؛ ۲. تعليم كتاب.
مفهوم تلاوت آیات، واضح و روشن است. البته دربارۀ تعلیم کتاب باید غور و تدبر شود که مراد از آن چیست؟ اگر مراد از آن، خواندن و آموزش آیات قرآن باشد، از تلاوت آیات امری جداگانه به‌حساب نمی‌آید. درحالی‌که جدا و مستقل از آن ذکر گردیده است. پس قطعاً منظور آن، تشریح آیات و توضیح معانی و مطالب آن‌ها و بیان احکام و حکم آن‌ها است.
وقتی از قرآن مجید معلوم گردید که تلاوت و تبلیغ الفاظ و کلمات قرآن جزء وظیفه و برنامۀ رسول اکرم صلی‌الله‌عليه‌وسلم است، بنابراین بیان مطلب و توضیح معانی آن نیز جزء وظایف رسالت می‌باشد. بدیهی و واضح است، هم‌چنان که متن قرآن حجت است، توضیحات نبوی و شرح آن نیز حجت و واجب‌القبول است وگرنه، موظف کردن آن‌حضرت به تعلیم کتاب و آن را جزء مناصب نبوت قرار دادن، عبث و بی‌معنی به‌حساب می‌آید.
خلاصه، با توجه به نصوص قرآن هم‌چنان که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم «رسول خداوند متعال است، معلم و شارح آن پیام نیز می‌باشد.»
پس هر کس که بر رسالت و نبوت ایشان ایمان داشته باشد، هم‌چنان که نمی‌تواند منکر این امر شود که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم متن قرآن را تلاوت و تبلیغ کرده است، نیز نمی‌تواند منکر این شود که ایشان آن را تبیین و تشریح نموده است. و ازآنجایی‌که قرآن کریم آخرین کتاب خداوند متعال و آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم آخرین پیامبر اوست و کتاب یا پیامبری دیگر نخواهد آمد، لذا لازم و ضروری است که آخرین کتاب آسمانی از هنگام نزولش تا قیامت محفوظ و باقی بماند و چون حفظ و بقایش ضروری است، برای درک مفاهیم و عمل بر آن لازم است تا تشریحات و توضیحات قولی و عملی آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم پیرامون آن، در هر عصر و زمان منقول، متداول و موجود باشند.
آنچه تا اینجا بیان گردید، خلاصه‌اش چنین است:
  1. بر اساس نصوص و شواهد قرآن، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم «شارح و معلم قرآن هستند»؛
  2. هم‌چنان که آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم متن قرآن را تبلیغ کرده‌اند، شرح و توضیح آن را نیز بیان داشته‌اند؛
  3. حفظ و بقای شرح و توضیح آن‌حضرت پیرامون قرآن، مانند حفظ و بقای خود قرآن لازم و ضروری است.
ادامه دارد…
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version