افغانستان، به لحاظ جغرافیایی، اهمیت ویژهای در منطقه دارد و با کشورهای چین، پاکستان، ایران، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان مرز مشترک دارد. این کشور، که در مرکز آسیا قرار گرفته، مملو از منابع معدنی و دارای جاذبههای گردشگری فراوان است، نقش یک چهارراه استراتژیک را در بین کشورهای منطقه ایفا میکند. ویژگیهای جغرافیایی، طبیعی و سیاسی افغانستان، آن را طی تاریخ به مرکز توجه قدرتهای بزرگ سیاسی از شرق، غرب و جنوب تبدیل کردهاند.
جایگاه جغرافیایی افغانستان به دلایل متعددی از اهمیت برخوردار است، از جمله موقعیت استراتژیک آن، منابع طبیعی غنی، و تأثیرات تاریخی و فرهنگیاش. این کشور بهعنوان مرکز اتصال مناطق متفاوت عمل میکند و بهعنوان پلی زمینی بین جنوب آسیا، آسیای میانه و خاورمیانه شناخته میشود، که از این رو از نظر تجاری و نظامی اهمیت ویژهای دارد. گاهی اوقات به نام «دروازهی هند» هم شناخته شده است. یک تاریخنگار انگلیسی، افغانستان را “شاهراه پیروزی” نامیده است، زیرا این کشور بسیاری از مذاهب، فرهنگها و قدرتها را به هم متصل کرده است. با این حال، با توجه به سلسله کوههای بزرگ، افغانستان توانسته است بسیاری از قدرتهای جهانی را شکست دهد، چرا که محیط جغرافیایی تأثیر شگرفی بر تربیت، اندیشه و شخصیت افراد دارد. ابن خلدون، یکی از بزرگترین جامعهشناسان دنیای اسلام، معتقد است که موقعیت جغرافیایی و کوهستانی به شکلگیری شخصیتهای آزادمنش و خودمختار کمک میکند.
افغانستان دارای اقلیمی خشک است که هم مزایا و هم معایبی به همراه دارد. با مدیریت صحیح، میتوان از این وضعیت به نفع توسعهی اقتصادی بهره برد. این کشور یکی از کوتاهترین و کمهزینهترین مسیرهای ترانزیتی بین آسیای مرکزی و جنوبی را داراست، که در گذشته بخشی از راه ابریشم را تشکیل میداد. پروژهی لوله گاز تاپی، که چهار کشور را به هم متصل میکند و از خاک افغانستان عبور میکند، یکی از مهمترین پروژههای بین آسیای مرکزی و جنوبی است. افغانستان نقش اساسی در این پروژه ایفا میکند و همواره بهعنوان یک گذرگاه تجاری مهم میان شرق و غرب شناخته شده است.
افغانستان به دلیل منابع طبیعی فراوانی که دارد، به یک منطقهی حیاتی برای استخراج و تجارت مواد معدنی تبدیل شده است. آبهای زیرزمینی و رودخانههای این سرزمین، همراه با تأثیرات تاریخی و فرهنگی، پتانسیل قابل توجهی در صنعت گردشگری دارند. افغانستان، که میزبان مراکز تمدنهای باستانی بسیاری بوده است، آثاری چون بودای بامیان، منار جام، مسجد جامع هرات و صدها قلعهی دیگر را در خود جای داده که هر کدام از نظر تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی اهمیت بهسزایی دارند. این سرزمین بهعنوان مرکز تبادلات فرهنگی و تجاری میان ملتها و تمدنهای متفاوت شناخته شده و به توسعهی فرهنگی و اجتماعی منطقه کمک کرده است. این جاذبههای طبیعی، فرهنگی و تاریخی میتوانند گردشگران داخلی و خارجی را به خود جذب کرده و به توسعهی فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی کمک کنند.
امنیت، بهعنوان یکی از مهمترین مسائل در هر جامعه بشری، تأثیر عمیقی بر تمامی جنبههای زندگی دارد و در صنعت گردشگری بهعنوان یک شاخص کلیدی به شمار میآید. با برقراری نظام اسلامی در افغانستان، شرایط برای سفر و بازدید از جاذبههای گردشگری بهطور قابل توجهی بهبود یافته است. گردشگران داخلی و خارجی میتوانند با هماهنگی با مقامات مربوطه، به راحتی از مهمترین جاذبههای افغانستان دیدن کنند و ارزشهای متنوع این جاذبهها را بررسی نموده و به جهانیان معرفی کنند.
بازدید و سفر در افغانستان به امنیت و زیباییهای طبیعی و تاریخی این کشور بستگی دارد که متأسفانه در چهل سال گذشته به دلیل جنگ و ناامنی، امکان استفاده از این جاذبهها برای گردشگران محدود بوده است. این وضعیت مانع از بهرهبرداری کامل از صنعت گردشگری شده است. امروزه، کشورهای جهان با استفاده از ترفندهای گوناگون، تلاش میکنند تا بیشترین بهره را از ظرفیتهای خود برای جذب گردشگران ببرند.
سفر به افغانستان میتواند از جنبههای گوناگونی ارزشمند باشد. این سفرها فرصتی برای کشف تاریخ و فرهنگ غنی، لذت بردن از زیباییهای طبیعی و مناظر دیدنی، تجربهی فرهنگ محلی، حمایت از اقتصاد محلی و افزایش آگاهی و درک متقابل هستند. بازدیدکنندگان با مشاهدهی زندگی و واقعیتها در افغانستان میتوانند تصورات نادرست را اصلاح کرده و به درکی عمیقتر از کشور و مردم آن دست یابند.
احیا و بازسازی سنتها، آثار و اماکن تاریخی و فرهنگی از جملهی مهمترین دستاوردها و نتایج گردشگری به شمار میروند. گردشگری موجب میشود که جوامع میزبان به سوی احیای سنتها و آثار تاریخی خود گرایش یابند، زیرا این عناصر هستند که جذابیت گردشگری را افزایش میدهند. با توجه به اینکه گردشگری به اقتصاد جامعه سودمند است، دولتها و سازمانهای گردشگری تلاش میکنند تا با بازسازی و افزودن جلوه به اماکن فرهنگی، به این صنعت رونق ببخشند.
افغانستان، با داشتن منابع فرهنگی متعدد و با برنامهریزی منظم، میتواند به بهبود اقتصاد و اعتلای فرهنگی از طریق صنعت گردشگری دست یابد. تحقیقات نرگس وزین و احمدرضا شیخی نشان دادهاند که توسعهی گردشگری میتواند به حفظ و احیای سبک زندگی بومی، رسوم و آداب محلی و اماکن تاریخی کمک کند؛ زیرا با افزایش جریان گردشگری، مسئولان به حفظ و بازسازی این آثار با هزینههای بیشتر میپردازند.
وقتی جامعهای به میزبانی گردشگران میپردازد، به طور طبیعی سطح آگاهی و اهتمام به میراث فرهنگی خود را افزایش میدهد. معماریهایی که در خطر فراموشی هستند، دوباره احیا شده و آثار باستانی و سنتهایی که عامل مهمی در جذب گردشگران هستند، حفظ و بازسازی میشوند. همچنین، گردشگری میتواند به وحدت و همدلی میان اقوام مختلف کمک کند. در صورتی که اقوام مختلف در تعامل فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر نباشند، به مرور زمان دچار بیگانگی میشوند. اما گردشگری میتواند به ایجاد حس مشترک و همسویی فکری در راستای اهداف و آرمانهای ملی کمک کند و در نهایت، به ایجاد غرور ملی و تقویت حس تعلق در میان مردم منجر شود.
برخورد گردشگران و مردم جامعهی میزبان، تعامل فرهنگی دو جامعه یا اقوام مختلف نیز خودبهخود به کاهش سطح تعصب و تکنگری جامعهی میزبان کمک میکند. بنابراین، از پیامدهای مهم گردشگری میتوان به اعتلای مودت و دوستی در جامعه، تبادل افکار در جامعهی میزبان و مهمان، فرهنگپذیری، حفاظت از مکانهای تاریخی و باستانی، یادگیری بیشتر از تاریخ گذشته، احیای معماری بومی محلی، احیای هنرها و فنون محلی، مشارکت مردم در حیات فرهنگی جامعه، افزایش غرور نسبت به فرهنگ محلی و تقویت اتحاد اجتماعی مردم اشاره کرد.
در کل میتوان گفت اثرات مثبت گردشگری شامل: بهبود کیفیت زندگی، افزایش امکانات تفریحی و سرگرمی ، بهبود کیفیت خدمات اجتماعی، بهبود درک و تصور در مورد فرهنگها و جوامع دیگر، گسترش تبادلات فرهنگی، تسهیل در ملاقات با جهانگردان، حفاظت از وجهی فرهنگی جامعهی میزبان، القای حس افتخار از داشتههای فرهنگی خود، تقویت و حمایت از خدمات محلی مثل حمل و نقل عمومی و مراقبتهای صحی و ایجاد امکانات و جاذبههای جدید مثل مکانهای فرهنگی و ورزشی که باعث توسعهی روابط فرهنگی و تحکیم وحدت محلی میشود، بوده است.