نویسنده: عبیدالله نیمروزی

بزرگ‌مرد عرصۀ دعوت و اصلاح

فکر امت و دردمندی برای آن
یکی از شاخصه‌های بارز و تأثیرگذار دعوت حضرت سیدابوالحسن ندوی که هم در سخنرانی‌های او و هم در تصانیف و مقالات او جلوه‌گر است، احساس عمیق و روح پُردرد و سوز او می‌باشد، چنان دردی که آرام و قرار را از ایشان بازستانده بود. همواره فکر امت اسلام، ایشان را رنج می‌داد و در این زمینه می‌گفت، می‌نوشت، سفرهای دعوتی و اصلاحی داشت، و برای خیرخواهی امت اسلام و بازگرداندن مسلمانان به شاهراه هدایت و ایمان از هیچ سعی و تلاشی فروگذار نمی‌کرد. دکتر یوسف قرضاوی رحمه‌الله دربارۀ حضرت مولانا ندوی می‌نویسد:
خداوند به ایشان قلبی زنده و سینه‌ای جوشان از محبت خداوند عظیم جل‌جلاله، رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و دین قویم عطا کرده بود. او در میان سینه، چشمۀ فیاضی داشت که هرگز فرو ننشست و شعله‌ای که هرگز خاموش نشد و اخگری که هرگز به خاکستر تبدیل نخواهد شد. برای داعی الی الله لازم است که از چنین قلبی بهره‌مند باشد و چنین احساسی که مالامال از محبت، شفقت، گرمی و حرارت باشد و دیگران را نیز به گونه‌ای عطا گرداند که آنان را از سکون به‌سوی حرکت، از خواب به‌سوی بیداری و از موت به‌سوی حیات بازگرداند. سخن صاحبان قلب بیدار، تأثیر عظیمی در شنوندگان و خوانندگان تصانیف ایشان خواهد داشت. زیرا گفتار اگر از دل برآید، بر دل نشیند، و اگر از زبان برآید از گوش‌ها فراتر نخواهد رفت و بر همین اساس بود که سخنرانی‌های حضرت حسن بصری، برخلاف حلقه‌های دیگران بر همۀ حاضران تأثیر به‌سزایی می‌گذاشت.
قلب بیدار، همواره انسان را در تنگنا خواهد گذاشت. سینه‌ای که مملو از درد امت باشد، راه‌های اصلاح را باز می‌گشاید و از حیطۀ انحصار در خود بیرون می‌کند. در مورد حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم چنین آمده است: «كان رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم متواصل الاحزان، دائم الفكرة، ليست له راحة.»
بدون تردید، این وصف زیبای حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در وجود حضرت علامه ندوی تجلی کرده بود و درس خیرخواهی و دردمندی امت را از همین مدرسۀ پرفیض دریافت کرده بود. ایشان همیشه در رنج و الم فلاح و رستگاری امت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌سر می‌برد و بر همین اساس بود که سخنان گیرا و روح‌دار ایشان تأثیر عجیبی بر شنوندگان می‌گذاشت و مقصد حقیقی خویش را در روشنی سخنرانی‌های تأثیرگذار ایشان باز می‌یافتند. چنانکه در اوایل دوران شکوفایی علمی و فکری خویش، هنگامی که در سال ۱۹۵۱م. به مصر سفر کردند، در جمع دانشجویان خارجی دانشگاه الازهر به ایراد سخن پرداخت که تیر سخنان دردمندانۀ ایشان قلب‌های حاضران و شنوندگان را مورد هدف قرار می‌داد و تأثیر به‌سزایی برجای گذاشت. چنانکه دکتر مصطفی سعید الخن در مورد همین سخنرانی می نویسد:
آن جلسۀ سخنرانی تجلی‌گاه اخلاص دانشمند بر دینش و نشانگر اشتیاق او بر بذل نعمت‌های خدادای  از قبیل علم، و قدرت بر توجیه و جذب قلب‌های شنوندگان و تأثیر گرفتن آنان از سخنان و نصایح او بود که قبل از پایان سخنان، هر یک از حضار عزم کرد که با علم و بصیرت و اخلاص به‌سوی خداوند عزوجل دعوت دهند.
در حقیقت، این قلب است که قلب‌ها را مسحور می‌کند و با کمند سوز و امید دل‌های انسان‌ها را صید می‌گرداند. علامه ندوی، نه تنها خود به دعوت و اصلاح انسان‌ها اهتمام ورزیده و خستگی‌های این راه را به جان می‌خرید، بلکه دیگران را هم به این گوهر گران‌مایه رهنمون می‌ساخت و غفلت عمومی مسلمانان را یادآوری کرده و روش اصلاح آن را نیز برمی‌شمرد و تنها به گفتار اکتفا نمی‌کرد؛ بلکه در راستای تحقق آرمان‌های درونی و ایمانی خویش از هر راهی وارد می‌شد و از همۀ حرکات و سکنات او بوی دعوت و اصلاح‌گری به مشام می‌رسید و در هر لحظه و خمی از زندگی با عناوین و گونه‌های مختلف در این راه پرفرازونشیب قدم می‌زد.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version