چنانچه در صفحات گذشته متذکر شدیم، مهمترین و حساسترین وظیفهی بانوان تربیت فرزندان است. در این باره هر چند پدر و مادر هر دو مسئولیت دارند، ولی نقش مادر بیشتر و تربیت او مؤثرتر است؛ خصوصاً در مورد تربیت دختران، مادر نقشی حساس و حیاتی دارد، چرا که اولین آموزگار دختر، مادر است. در این میان، هم تربیت صحیح پسران و هم تربیت دختران مدنظر است و امروزه باید نسبت به تربیت دختران توجه ویژهای نمود، چرا که دختران امروز، مادران آینده هستند. از آنجا که دختران، همسران و مادران آینده خواهند بود، خداوند در فطرت آنها شرایط و روحیات لازم مادری و همسری را قرار داده است.
در پرورش و تربیت دختران باید این اصل مورد توجه قرار گیرد که آنها را برای چه نوع زندگی و داشتن چه تحلیل و دیدگاهی از حیات آماده میکنیم؟ آیا از آنها زنانی میسازیم که فقط در صدد رفع نیازهای مادی و جسمی خود هستند؟ یا زنانی که کسب مکارم و محاسن اخلاقی و ارزشهای معنوی را وجهه هدف خویش دارند؟ در تربیت دختران باید در وهلهی اول به تربیت دینی آنان توجه نمود، چرا که دین اساسیترین نیاز هر فردی است. اگر دختر در منزل والدین دیندار شود و به فرامین دینی عمل کند، نهایتاً در جامعه و در خانوادهی شوهر نیز حس دینداری او بر دیگر امور چیرگی مییابد. از اینرو تربیت دینی دختران باید به گونهای باشد که او را به خداوند نزدیک سازد، آن چنان که در همه کارها و حالات خدا را ناظر بر خود بداند و یقین کند که خدا دوستدار کارهای نیک اوست و در عین حال اگر خلافی مرتکب شود، مجازات میشود. باید با استفاده از حس قهرمانجویی دختران، زنان پاکدامن و با تقوای تاریخ را به آنها معرفی کرد تا در سیر علمی و عملی خود با شتابی بیشتر حرکت کنند. آموزش مکارم و محاسن اخلاقی از ضروریات زندگی انسانها، بهویژه زنان و دختران است، زیرا زندگی بدون اخلاق و تربیت بدون معنویت بیمعناست و انسان را به جنایت و نگرانی سوق میدهد.
وانگهی مادران باید بدانند که برای تربیت نمودن صحیح و اسلامی دختران نزد خداوند متعال اجر و پاداش دارند، چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) در حدیثی میفرمایند: «مَنْ عَالَ ثَلَاثَ بَنَاتٍ، فَأَذَبَهُنَّ، وَزَوَّجَهُنَّ، وَأَحْسَنَ إِلَيهِنَّ، فَلَهُ الْجَنَّه». «کسی که سرپرستی سه دختر را به دوش گیرد، پس آنها را تربیت کند، به آنها نیکی کند و آنها را عروس کند، پاداش او بهشت است.»
در حدیثی دیگر آمده است: «البَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ المُجَهَّزاتُ المُبارَكاتُ، مَن كانَت لَهُ ابنَه واحِدَه جَعَلَهَا الله لَهُ سِترا مِنَ النّارِ، ومَن كانَت عِندَهِ ابْنَتانِ أُدخِلَ الجَنَّه بهما، و مَن كانَت عِندَه ثَلاثُ بَناتٍ أو مِثلُهُنَّ مِنَ الأخَواتِ وُضِعَ عَنهُ الجِهادُ وَ الصَّدَقَه»؛ «دختران، دلسوز، مددکار و با برکتاند. هر کس یک فرزند دختر داشته باشد، خداوند آن را پوششی از دوزخ قرار میدهد، و هر کس دو دختر داشته باشد، به خاطر آنان وارد بهشت میشود، و هر کس سه دختر یا مانند آن خواهر داشته باشد، جهاد و صدقه از او برداشته میشود.»
همچنین در حدیث دیگری آمده است: «مَن عالَ جارِيَتَينِ فَرَبّاهُما وأَحسَنَ إِلَيهِنَّ وزَوَّجَهُنَّ كُنَّ لَهُ حِجاباً مِنَ النّارِ»؛ «کسی که سرپرستی دو دختر را به عهده گیرد، سپس آنها را تربیت کند، به آنها نیکی کند و آنها را به ازدواج درآورد، آن دختران حجاب و مانعی از آتش برای او خواهند بود.» در این مورد احادیث فراوانی وجود دارد که ما برای نمونه چند مورد را متذکر شدیم.
بنابراین، با تربیت دختران بر اساس آموزشها و تعالیم کتاب خدا و سنت رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در خانه، حجاب و مانعی از آتش ایجاد میگردد. پس بیاییم قدر دختران و خواهرانمان را بدانیم، زیرا خداوند رحمتهایش را توسط آنها به ما ارزانی میکند و بدترین چیز، یعنی آتش، را به وسیله آنها از ما دور میکند. دختران عفیف، پاکدامن و باحجاب مانند سپری در برابر آتش جهنم برای والدینشان هستند.
نقل شده است که یکی از خردمندان وارد دربار پادشاهی شد و دختر پادشاه را دید که کنارش نشسته است. پادشاه گفت: «شنیدهام که مردم میگویند: دختران دور را نزدیک و نزدیک را دور میکنند و صله رحم را قطع میکنند!» مرد خردمند گفت: «نه، جناب پادشاه، به خدا قسم آنان گلهای خوشبوی دل هستند، مردان را آوردهاند، قهرمانان را زاییدهاند. آنان مرواریدهای کمیاب و لباسهای فاخر محافظتشده و مصوناند. از بیمار نگهداری میکنند و از شخص مرده یاد میکنند، با فرزندان مهربان و خدمتگزار پدربزرگها و مادربزرگها هستند. مانع از آتش میشوند و گنجینههای ارزشمندی هستند.
یکی از شاعران مسلمان چنین سروده است:
سَلَامٌ أَيُّهَا الأُمُّ الحَنُونُ و يَا أُمَّ الرجالِ الشَّجُون
فأَنتَ وَلُودَهَ الأَبْطَالِ نَحمِي عِفَافَكِ بالجَمَاجِمِ لا يَهونُ
«سلام بر تو ای مادر مهربان، ای مادر مردان شجاع، تو هستی که قهرمانان را به دنیا میآوری و ما با جان و دل از عفت و پاکدامنیت حمایت میکنیم و نمیگذاریم به آن اهانت شود.»
چه كسى را سخن نيكوتر از سخن آن كه به سوى خدا دعوت مىكند و كارهاى شايسته مىكند و مىگويد البته كه من از مسلمانانم؟
پس هرکس که میان دعوت بندگان به سوی شریعت خدای سبحان و عمل شایسته که (انجام فرایض خداوند به همراه اجتناب از محرمات وی است) جمع کرد و در دین خویش از مسلمین بود نه از غیر ایشان، قطعا هیچ کس از او نیکوسخنتر، نیکوروشتر و بیش ثوابتر در عملش نیست. زنی که اسلام او را تربیت کرده و حقوق او را کاملاً رعایت کرده و منزلت و شوکت برای او قرار داده، وظیفهاش را بهخوبی میشناسد. او مانند یک مادر و مربی، نسل خوبی را به جامعه تحویل میدهد و در بلند نگهداشتن پرچم اسلام و پرورش دخترانی که برای جامعه مفید هستند، کوشا خواهد بود. بر زن همانند مردان لازم است که به سوی دین خداوند متعال دعوت دهد، امر به معروف و نهی از منکر انجام دهد. همچنین، لازم است که وقت خود را تنظیم کند و اولویتها را در تربیت نفس خویش و تزکیه از طریق عبادات، رعایت حال شوهر و خانوادهاش، تربیت فرزندان و همگامی با تغییرات زمانه در نظر بگیرد تا بتواند توازنی بین رسالت خانه و جامعه ایجاد کند و عادات خود را از حالت بیبندوباری به حالت هدفمند اسلامی و دینی مبدل نماید. هرگاه زن مسلمان در خانه موفق باشد، بیرون از خانه نیز موفق خواهد بود.
او نباید سهم خود را از بهدستآوردن علوم مفید و متعارف دینی از یاد ببرد؛ زیرا باید یاد بگیرد و یاد دهد و دعوت به سوی خداوند متعال را با هر وسیلهی ممکن که با طبیعت او سازگار است، انجام دهد.
زن مسلمان مسئولیت بزرگی بر دوش دارد و شاید نداند که نقش مهمی در امر دعوت دارد. برای همین باید پاداش را تنها از خداوند متعال بخواهد و هیچ عملی را کوچک نشمارد، هرچند آن عمل بسیار کوچک باشد. زن مسلمان میتواند دعوتگری توانا در خانهاش و در بین زنان دیگر باشد، با استفاده از اخلاق و رفتار نیکو و تربیت فرزندانش به گونهای که آنان نیز در این امر مهم نقش داشته باشند.
او باید بداند که راهی که در پیش دارد، راهی آسان نیست و نیاز به همت بلند، عزمی راسخ، نیتی پاک، کوشش و به غنیمت شمردن اوقات دارد. باید راه را ادامه دهد و در بهدستآوردن نتیجه و ثمره نباید عجله کند. مژدهی پیروزی به اذن خداوند متعال بر حسب کوشش اوست.
همه اینها لازمهی فهم دقیق از اهداف دعوت او و بهکاربستن همهی وسایل مجاز برای پیشبرد اهداف دعوت و مواجهه با تمام مشکلاتی است که یک زن دعوتگر با آنها روبرو میشود. بر زن دعوتگر لازم است که از تندخویی و عصبانیت دوری کند و باید با اخلاق حسنه، بخشش، بخشندگی و مهربانی مانند معلم بشریت، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم)، رفتار کند.
همچنین نباید از یاد ببرد که برای موفقیت در این زمینه باید اخلاص عملی و قولی داشته باشد؛ زیرا اخلاص نقش مهمی در پیشبرد اصلاح و تربیت دارد. هرچه در این راه مخلصتر باشد، گوشهای شنوا و قلبهای صاف از او استقبال میکنند.
زن دعوتگر باید علم شرعی را کسب کند تا بتواند با آگاهی و بینش به سوی خداوند متعال دعوت دهد. خداوند متعال میفرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى الله عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي»؛ «بگو: این راه من است که من مردمان را با آگاهی و بینش به سوی خدا میخوانم و پیروان من هم چنین میباشند.»
زن دعوتگر برای دین مبین اسلام باید در میان همجنسان و افراد پیرامون خود حضور داشته باشد و کتاب خداوند و سنت رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را به همراه داشته باشد. علما در زمینه جوانان و مردان پیشرفت زیادی داشتهاند، ولی قشر مهم جامعه امروزی که زنان هستند، نیازمند دعوتگرانی هستند؛ آنهم زنانی مخلص، پاک و با صداقت تا سخن حق را به دلها برسانند و دربارهی وظایف اسلامی صحبت کنند.
جای شگفتی است که برخی از زنان در مراسم مختلف از قبیل مراسم عروسی و ضیافتهای دیگر، سخنان مضر و زیانآوری بر زبان میآورند و انواع و اقسام خلاف شرع در این مراسم انجام میدهند و دیگران را با این کارهای خود به مخالفت با دین خدا فرا میخوانند. پس زنان پایبند و دیندار کجایند تا با گفتههای به حقشان از دین بحق الله تعالی دفاع کنند و افرادی را که میخواهند با کارهای پوچ و بیاساس خود به دین مبین اسلام ضرر بزنند و مردم را به هلاکت و نابودی بکشانند، مغلوب کنند و از میدان بدر کنند؛ زیرا با وجود حق، باطل جایی ندارد.
نقش بانوان در این راستا این است که از هر فرصتی استفاده کنند و به عنوان یک دعوتگر مسلمان با متانت و خونسردی، با سلاح علم و عمل وارد میدان شوند و دیگر خواهرانی را که از شئونات اسلامی خبر ندارند، آگاه کنند.