نویسنده: ابوالنصر زرنجی

امام غزالی (رحمه‌الله)

اوضاع علمی و اجتماعی در عصر غزالی
همانطور که وجود نوابغ در اوضاع اجتماعی تأثیرگذار است، شرایط و مقتضیات زمانه نیز در ظهور آن‌ها نقش دارد. بنابراین، هنگام ارزیابی تأثیرات بزرگان تاریخ باید به دو نکته توجه داشت: اول، روح عصر و دوره‌ای که نابغه در آن ظهور کرده و دوم، تأثیری که وجود او بر اوضاع علمی، ادبی و اجتماعی گذاشته است.
عصر غزالی یکی از دوره‌های درخشان تاریخ است که در آن علوم و ادبیات به پیشرفت‌های چشمگیری دست یافتند. دانشمندان و علما از اقصی نقاط جهان ظهور کردند و در زمینه‌های تعلیم و تربیت، تألیف و تصنیف آثار علمی و ادبی، پیشرفت‌های قابل توجهی داشتند.
غزالی در دوران حکومت سلجوقیان (۴۲۹ تا ۵۵۲ هجری قمری) در ایران زندگی می‌کرد و با بیشتر پادشاهان این سلسله معاصر بود. ظهور سلجوقیان به عنوان یک قدرت جدید، آغاز دوره‌ای نو در تاریخ جهان اسلامی به شمار می‌رود.
پس از آنکه ایران از تحت سلطه‌ی خلفا خارج شد و به چندین مملکت کوچک تقسیم گردید، هیچ یک از حکمرانان موفق به ایجاد یک حکومت متحد در سراسر بلاد ایران نشدند. سلطان محمود غزنوی (۳۸۷ تا ۴۲۱ هجری قمری) نیز به دلیل مشغولیت به جنگ‌های متعدد در هندوستان و درگیری‌هایی با ترکان ماوراءالنهر و خوارزمیان، فرصت کافی برای گسترش حکومت خود در ایران را پیدا نکرد.
سلجوقیان در زمانی نسبتاً کوتاه توانستند حکمرانان محلی را از سرزمین ایران بیرون رانده و بر کلیت این بلاد مسلط شوند. علاوه بر ایران، آن‌ها به فتح سایر مناطق آسیایی پرداختند و در نهایت، امپراطوری وسیعی را به وجود آوردند که مرکزیت آن در ایران بود. این دوره، که در آن فرهنگ و تمدن اسلامی به اوج خود رسید، تأثیرات عمیق و دیرپایی بر تاریخ و تکامل جهان اسلامی گذاشت.
طغرل بک، رکن الدین ابوطالب (۴۲۹ – ۴۵۵ هجری قمری)، اولین پادشاه سلجوقی، در طول ۲۶ سال سلطنت خود توانست سراسر ایران، خوارزم و بخش‌هایی از ماوراءالنهر را تحت فرمان خود درآورد. او بارها به بغداد سفر کرد و در تقویت پایه‌های خلافت و سرکوب مخالفان خلیفه کوشید. طغرل بک توانست بر مرکز خلافت اسلامی نفوذ یابد و خلیفه القائم بامرالله (۴۲۲ – ۴۶۷ هجری قمری) دستور داد که نام او را در خطبه‌های نماز جمعه پس از نامش ذکر کنند (۲۲ محرم ۴۴۷ هجری قمری). ازدواج‌های میان خاندان سلجوقی و عباسیان نیز، که در آن زمان بسیار نادر بود، شامل این دوره می‌شود؛ طغرل بک دختری از خاندان خود را به خلیفه داد و در سال ۴۵۴ هجری قمری، دختری از خلیفه به همسری گرفت.
الپ ارسلان، عضدالدین ابوشجاع (۴۵۵ – ۴۶۵ هجری قمری) پس از تسخیر مناطق ماوراءالنهر و ترکستان، به سرزمین‌های روم حمله برد و در سال ۴۶۴ هجری قمری، امپراطور روم را در نزدیکی اخلاط شکست داد، او را اسیر کرد و سپس آزاد ساخت. در نتیجه، والی گرجستان نیز تابع و باجگزار او شد.
ملک‌شاه، جلال الدین ابوالفتح (۴۶۵ – ۴۸۵ هجری قمری)، با داشتن وزیری با تدبیری چون خواجه نظام‌الملک، دولت سلجوقی را به بالاترین درجه قدرت و گسترش رساند. او اغتشاشات داخلی را برطرف کرد و در پی آن، ادامه‌دهنده راه جهانگشایی‌های پدر و جد خود شد. او مناطقی چون شام، حلب، جزیره و بسیاری از نواحی دیگر را فتح نمود و تمامی بلاد آسیا را تحت فرمان خود درآورد.
وسعت مملکتش از حدود شام تا چین رسید، چنانکه وزیر با تدبیرش اجرت ملاحان جیحون را بر انطاکیه حواله می‌کرد. تمام کامیابی‌ها و پیروزی‌های سلطان بسته به وجود همین وزیر کاردان بود. دولت سلجوقیان تا زمانی که نظام‌الملک زنده بود، روز به روز رو به ترقی داشت و پس از قتل او و وفات ملکشاه (۴۸۵ هجری قمری) به واسطه اختلافات داخلی رو به ضعف نهاد تا آنکه به کلی منقرض گردید.
اوضاع سیاسی و احوال عمومی عصر سلجوقیان، به خصوص عهد ملکشاه و سنجر، در علوم و ادبیات تأثیر کلی داشت و این تأثیر از آثار علمی و ادبی آن عصر به خوبی مشهود است. یکی از مفاخر عهد سلجوقیان در وزرا، خواجه نظام‌الملک، و در علما و دانشمندان، غزالی است که تمهید این مقدمات برای روشن ساختن تاریخ زندگی اوست.
غزالی با بیشتر سلاطین سلجوقی معاصر بود چرا که ولادتش در اواخر عهد طغرل و وفاتش در زمان سلطنت سلطان محمد (متوفی ۵۱۱ هجری قمری) واقع شد. سلجوقیان عموماً نسبت به غزالی احترام و تجلیل شایانی می‌کردند و او را بزرگ‌ترین عالم و دانشمند زمان خود می‌شناختند. این احترام کاملاً به جا بود؛ زیرا غزالی نسبت به بزرگان این دودمان حق خدمت و تربیت داشت و گاهی برای تربیت آن‌ها از خطاب‌های تند و عتاب‌های پدرانه استفاده می‌کرد.

ویژگی‌های عصر غزالی

عصر غزالی، یعنی از نیمه‌ی سده پنجم تا اوایل سده ششم هجری، به چند ویژگی از دیگر دوره‌های تاریخی ممتاز است:
اول: وفور علما و ادبا در هر شهر و کثرت تألیف و تصنیف؛ در این زمان، مدارس اسلامی کاملاً دایر بودند و افراد با ذوق و استعداد به تحصیل، تألیف، و تصنیف مشغول شدند. تحصیل ادبیات و علوم، به‌ویژه معارف مذهبی مانند فقه، اصول، حدیث، کلام، و حکمت الهی، شیوع یافت و در نتیجه، این علوم به حدی بالا گرفت که در کمتر دوره‌ای نظیر پیدا کرده است.
دوم: رواج و رونق دیانت اسلامی، به‌ویژه مذهب تسنن؛ خلفای بغداد و همچنین پادشاهان سلجوقی و رجال و اعیان دولت، همچون نظام‌الملک، با تمام قوا حامی و نگاهبان آن بودند.
سوم: شایع شدن تبلیغات و مجادلات مذهبی و غلبه‌ی افکار و اشتداد احساسات و تعصبات دینی.
به علت این سه ویژگی فوق، عصر غزالی را باید دوره‌ی علمی و ادبی یا عصر مذهبی و جدلی نامید.

عهد غزالی و جنگ‌های صلیبی

یکی از حوادث مهمی که در عهد غزالی پیش آمد و همه‌ی بلاد و ممالک اسلامی را به خود مشغول ساخت، جنگ‌های صلیبی بود که حدود دوصد سال، از سال ۴۸۹ تا ۶۹۰ هجری، به شدت یا ضعف دوام داشت. در اثر این فتنه‌ی عجیب، سال به سال حادثه‌ی نوظهوری در ممالک اسلامی رخ می‌داد. غالب این حوادث را ابن اثیر در کتاب «کامل»، یافعی در «مرآة الجنان»، و ذهبی در «دول الاسلام» ضبط کرده‌اند.
در زمان ظهور این حادثه، بلاد روم در دست سلاجقه‌ی آسیای صغیر بود و قلج ارسلان (۴۸۵-۵۰۰ هجری) در آن نواحی سلطنت می‌کرد. المستعلی بالله فاطمی (۴۸۷-۴۹۵ هجری) در مصر و دیگر ممالک خلفای فاطمی فرمانروایی داشت. المستظهر بالله عباسی (۴۸۷-۵۱۲ هجری) در قلمرو خلفای عباسی خلیفه و حکمران بود. ابوالمظفر برکیارق (۴۸۷-۴۹۸ هجری) و محمد بن ملکشاه سلجوقی (۴۹۸-۵۱۱ هجری) در اکثر بلاد ایران سلطنت داشتند. حسن صباح (۴۸۳-۵۱۸ هجری) در الموت مستقر بود و قسمتی از بلاد شمالی و شرقی ایران را تحت کنترل داشت و مشغول تشکیلات بود.
بیت‌المقدس که تاج الدوله تتش بن الب ارسلان، مؤسس سلجوقیه‌ی سوریه، آن را گرفته و به دست امیر سقمان بن ارتق ترکمان (متوفی ۴۹۸ هجری) سپرده بود، در حدود سال ۴۸۹ هجری (مطابق با ۱۰۹۶ میلادی) مورد توجه و حمله صلیبی‌ها قرار گرفت. در سال ۴۹۳ هجری یکی از جنگ‌های صلیبی رخ داد و عیسوی‌ها از مسلمانان شکست خوردند. در سال ۴۹۴ هجری، همان زمانی که دعوت فاطمیه در بلاد عراق و جبل انتشار می‌یافت، عیسویان بلاد شام را از دست مسلمانان گرفتند و در سال ۴۹۷ هجری به حران تاختند و امیر سقمان با آن‌ها جنگید.
در همان زمان که جنگ‌های صلیبی آغاز می‌شد، امام غزالی (رحمه‌الله) در قلمرو این فتنه مشغول ریاضت، ذکر، و فکر بود. او با اسلحه‌ی فکر و نیروی اندیشه، به طوری که از همچون او در خور است، کار می‌کرد و برای آرامش بشر بر ضد جنگ و غوغا می‌کوشید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version