نویسنده: عبدالمجید دوستی

آثار بد گناه بر زندگی فردی

۲. بی‌توفیقی
بودن زیر چتر رحمت خداوند نعمتی بسیار ارزنده است که هر بنده‌ای طالب و جویای آن است. اینکه نظر لطف و کرم خداوند همیشه با بنده‌اش باشد و با اشارات و راهنمایی‌های خویش، او را در مسیر درست و صواب نگه دارد، مواظب باشد که از راه به چاه نرود و از قرب الهی به بیراهه‌ی دوری کشانده نشود. این تمنای دل هر مسلمان است که شایسته‌ی رحمت خداوند قرار بگیرد و دست بلاکیف خداوند او را راهنمایی و راهیابی نماید. اما گاهی این از کوتاهی و قصور بندگان است که موجب می‌شود از زیر آن چتر کلانِ رحمتِ خداوندی بیرون شوند و در سوز گرمای آفات و بلیات قرار بگیرند. وجودشان آسیب ببیند و روان‌شان ضربه بخورد. دیوار دل‌شان شکاف بردارد و در خلوت و تنهایی، تنهاتر بمانند و روزنه‌ی امیدی برای دل‌بستن و دریچه‌ای برای راه‌یاب‌شدن فراروی خودشان نبینند.
هرگاه بنده راه اصلاح خویشتن و عبادت‌کردن را در پیش بگیرد و وجب‌به‌وجب زندگی‌اش را صبغه‌ی دینی و عبادی بدهد و همواره در مجالس نیکان و مراسم عبادی مساجد حضور داشته باشد، آن گرما و صفای باطنی را احساس می‌کند و اندامش در خروش نیروی روحانی قوت و قدرت بیشتری برای ادای طاعات در خود احساس می‌نماید. اما هرچه این رشته‌ی پیوند میان بنده و رب گسسته‌تر شود و بنده در جاده‌ی اشتباهات قرار بگیرد و سرسام‌آور به پیش برود، طبعاً و عقلاً نظر لطف خداوند از وی برمی‌گردد و در تاریکنای معاصی واگذاشته می‌شود. البته تا مادامی که دوباره راه درست را پیدا کند و در پیش بگیرد و به نقطه‌ی آغاز دوباره برگردد.

گذری بر آیات

خداوند متعال در کلام جاوید خویش هدف اصلی خلقت و آفرینش انسان‌ها را عبادت و بندگی بیان کرده است. اینکه هدف غایی بنده تعریف و تمجید ربش است و تمام این امکانات و مادیات دنیا برای آسایش بنده در مسیر عبادت فراهم کرده شده است؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «وَ مٰا خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاّٰ لِيَعْبُدُونِ؛ و انسان‌ها و جن‌ها را تنها برای این آفریدم که مرا عبادت و پرستش نمایند.»
نه تنها انسان‌ها، بلکه جن‌ها نیز در همین خط واحد قرار دارند و عبادت پروردگار پیوند و میثاق هر دو گروهِ جنیّان و انسیّان در دنیاست و مطابق همان سنجه و معیار ارج و قرب یا دوری و ابتعاد نصیب‌شان می‌شود.
در جای دیگر می‌فرماید: «وَ اُعْبُدْ رَبَّكَ حَتّٰى يَأْتِيَكَ اَلْيَقِينُ؛ و تا زمانی که مرگت فرا رسد، پروردگارت را عبادت و پرستش کن.
یعنی عبادت خداوند مؤقتی و برای مدتی معلوم نیست و فرجامی ندارد، بلکه بنده تا زمانی که نفس دارد و جان در کالبدش هست، این مسیر را باید پیش ببرد و تا آخرین لحظه و به وقت وداع این جهان، باید پروردگارش را بندگی کند و آخرین کلامش نیز اعتراف به وحدانیت خالقش باشد و با گفتن این جمله جان به جان‌آفرین تسلیم نماید؛ زیرا حاصل عبادت پالایش روح بندگان و شایستگی آنان برای ورود به منزلگه‌ی معنویت و ارتقای ظرفیت‌شان برای دریافت مجوز پیوستن به خیل نیکان و عرشیان است؛ چنانکه خداوند از زبان حضرت نوح (علیه‌السلام) نقل می‌کند که مردمانش را چنین دعوت می‌داد: «أَنِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ وَ اِتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ؛ (با این فراخوان) که الله را عبادت و پرستش کنید و از من اطاعت نمایید.»
اینکه حاصل عبادت پاکی و خلوص درون بندگان است و مرحله‌مرحله آنان را از رهگذر عبادت به صفای درون و از آنجا به وادی فراخ طاعات می‌برد. این چه شرف والایی است که بنده بتواند در مقام تمجید ربش قرار بگیرد و با زبان قاصر خویش شکرانه‌ی تمام نعمت‌های خداوندی را ادا کند؛ چنانکه می‌فرماید: «يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ اُعْبُدُوا رَبَّكُمُ اَلَّذِي خَلَقَكُمْ وَ اَلَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ ای مردم، پروردگارتان را پرستش کنید؛ همان ذاتی که شما و پیشینیانتان را آفریده است. باشد که پرهیزگار شوید.»
فلسفه‌ی عبادت پروردگار این نیست که مبادا خداوند به این عبادت ما نیاز داشته باشد، بلکه برای خودمان است که به واسطه‌ی همین عبادت‌ها تقواپیشه می‌شویم و سبک‌بال می‌گردیم. ما چه ضرر و زیان کلان است که بندگان از این‌همه‌ نعمت‌های فراوان و مهمانی‌های بی‌شمار خداوند محروم بمانند و با آلوده‌شدن به ناپاکی‌های گناهان از برکات و رحمات الهی باز بمانند.
ولی نباید ناامید شد و دست از تلاش برای آغاز دوباره کشید، بلکه تا نفس در کام است، فرصت است و تا زمانی که آفتاب از غرب طلوع نکرده است، وقت توبه و بازگشت فراهم است؛ چنانکه خداوند متعال می‌فرماید: «قُلْ يٰا عِبٰادِيَ اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ إِنَّ اَللّٰهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ؛ بگو: ای بندگان من که با زیاده‌روی در گناهان به خویشتن ستم کرده‌اید، از رحمت الله ناامید نباشید. بی‌گمان الله، همه‌ی گناهان را می آمرزد. به‌راستی که او، همان ذات آمرزنده و مهرورز است.»
این همه از لطف خداوند است که در هر قدم بندگانش فرصت‌ها را مهیا کرده و گذاشته است تا هر لحظه که بنده بخواهد، بتواند دوباره برگردد و دست از آلاینده‌های روانی بکشد و خویشتن را با آب زلال توبه و انابت بشوید و روانش را پاک گرداند.

گذری بر بوستان احادیث

پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرموده است: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛ کسی که توبه می‌کند، مثل این است که گناهی بر او نیست.»
خداوند تنها منتظر بهانه‌ای از سوی بندگانش است تا آنان را ببخشد و تمام جرم و خطاهای‌شان را نادیده بگیرد و سیستم باطنی‌شان را بروزرسانی کند‌.
در حدیث دیگر به روایت امام مسلم آمده است: «إن الله يبسط يده بالليل ليتوب مسيء النهار، ويبسط يده بالنهار ليتوب مسيء الليل حتى تطلع الشمس من مغربها؛ خداوند دست بلاکیفش را شبانه دراز می‌کند تا گناهکاران در روز توبه کنند و در روز دراز می‌کند تا گناهکاران در شب توبه کنند. این توبه‌پذیری خداوند در حق بندگانش تا زمان طلوع آفتاب از غرب ادامه دارد.»
خداوند در هر لحظه و هر زمانی در پی فراهم‌سازی فرصت‌ها و اوقات برگشتن بندگانش به‌سوی خویش است تا دستان آنان را بگیرد و به راه درست رهنمایی نماید.
در حدیث دیگر به روایت امام ترمذی آمده است: «إن الله يقبل توبة العبد ما لم يغرغر؛ خداوند توبه‌ی بنده‌اش را تا زمانی که جانش به کامش نرسیده باشد، می‌پذیرد.»
تمام این آیات و احادیث جنبه‌ی ترغیبی و تشویقی دارد تا بندگان را از اسارت و عادت‌پیشگی گناه برهانند تا دوباره به باغستان بندگی راهنمایی شوند.

نتیجه‌گیری

پس می‌توان چنین گفت که یکی از آثار بدِ آلوده‌شدن به گناهان و افتادن در دره‌ی معاصی، محروم‌ماندن از نظر لطف خداوند و کم‌طاقت‌شدن در انجام عبادات و طاعات و دورشدن از بارگاه فضل الهی است. بی‌توفیقی دورماندن از بندگی پرودگار است؛ پروردگاری که هر دم بنده‌اش را صدا می‌زند و به نزد خویش می‌طلبد و راه‌های رسیدن به خویش را برای‌شان می‌نمایانند.
دعا می‌کنیم خداوند ما را از زمره‌ی صاحبان‌توفیق و عابدان مخلص بگرداند.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version