یکی دیگر از راهکارهای مناسب برای داشتن جوانی سالم و بهره بردن هرچه بیشتر از دوران طلایی جوانی پرداختن به امور دینی مخصوصا رفتن به مسجد و انس گرفتن با خانه خدا و شرکت در امور اجتماعی دینی است. جوانی مرحلهای از عمر است که به واسطه حساسیت دوران شکل یافتن شخصیت سریع می گذرد، اما نوع استفاده و بهره برداری از آن تاثیر پایداری بر کل روند زندگی فرد میگذارد.
چنانچه واضح است خداوند عزوجل برای انسان در دنیا وظیفۀ خاص و ویژهای را داده است، انسان را اعم از ذکور و اناث اشرف المخلوقات قرار داده؛ هر یکی را مکلف به ایمان و ادای فرائض، واجبات و سنن نموده و برای هر یکی پاداش اخروی را تعیین نموده است؛ ولی در اقشار مختلف انسانها، جوان در نزد پرودگار اهمیت زیادی دارد، عبادت جوان در نزد خداوند عزوجل مقبولیت ویژه و اجر بیمثال دارد.
اسلام اهمیت بزرگی به جوانان داده است! خداوند متعال در معرفی اصحاب کهف میفرماید: نَّحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُم بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى. ترجمه: ما قصه آنان را بر تو به درستی حکایت خواهیم کرد، آنان جوانانی بودند که به پروردگار خویش ایمان آوردند وما بر هدایت شان افزودیم.{کهف/ ۱۳}
و در جای دیگر میفرماید: ترجمه: قالوا سمعنا فتى يذكرهم يقال له إبراهيم. ترجمه«گفتند: شنیدیم، جوانی از آنان سخن میگفت که به او ابراهیم گفته میشود» {انبیاء/۶۰}
در این دو آیه خداوند عزوجل از حالت جوانی ابراهیم علیه السلام و اصحاب کهف یادآوری میکند که خودش دلالت بر فضیلت و اهمیت جوانان دارد. مطمئنا این جوانان که در قرآن ذکرشان آمده است صفات و ویژگیهای دیگری هم داشتهاند، اما خداوند صفت بندگیشان را پسندیده و نام آنها را جاودانه نموده است. و علت دیگر هم میتواند آن باشد که عبادت در جوانی بخاطر وجود شهوت و تسلط شیطان کار بسیار سختی باشد، از این رو عبادت در این سن نزد خدا پسندیده و با ارزش است.
همچنین در احادیث میآید: عن أبی هریرة رضی اللَّه عنه عن النبی صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم قال: « سبْعَةٌ یُظِلُّهُم اللَّه فی ظِلِّهِ یَوْمَ لا ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّه: إِمامٌ عادِل، وَشَابٌ نَشَأَ فی عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجل، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مَعلَّقٌ بِالمَسَاجِدِ ورَجُلان تَحَابَّا فی اللَّهِ اجْتَمَعَا عَلَیْه، وَتَفَرَّقَا عَلَیْه، ورَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَةٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَال، فقال: إِنِّی أَخافُ اللَّه، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ بصَدَقَةٍ ، فَأَخْفَاهَا حَتَّی لا تَعْلَمَ شِمَالُهُ ما تُنْفِقُ یَمِینُه، وَرَجُلٌ ذَکَرَ اللَّهَ خَالِیاً فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ » (متفقٌ علیه)
از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: هفت گروه هستند که خداوند آنانرا در سایهاش (سایه عرشش) در روزی که سایهای جز سایهاش (سایه عرشش) وجود ندارد، جای میدهد: زمامدار و رهبر دادگستر، و جوانی که در عبادت خدای عزوجل نشو و نما یافته، و مردی که دلش به مساجد پیوسته است، و دو مردی که برای رضای خداوند با هم دوستی و با هم نشست و برخاست کردند، و مردی که زنی صاحب جمال و زیبا از او طلب همبستری کرد و او گفت: من از خدا می ترسم، و مردی که پنهانی صدقه داد بنحوی که دست چپش از آنچه دست راستش انفاق کرده باخبر نشد، و مردی که در تنهائی خداوند را یاد نمود و اشک از چشمانش سرازیر شد.
روز قیامت خورشید به اندازه میلی به خلائق نزدیک میشود، و سختی و مشقت و عرق به بالاترین حد خود خواهد رسید، و در آن روز، این هفت گروه از نعمت سایه خداوندی و نوازش وی برخوردار میشوند.
جوان عابد یکی از این هفت گروه است حالا تصور کنید اگر انسانی در عین جوانی همهی این هفت صفت را داشته باشد و همزمان از این هفت گروه باشد.
و همچنان در جای دیگری میفرماید: إِنَّ أَحَبَّ الخَلائِقِ إِلَى اللهِ شَابٌ حَدَثُ السِّنِ، جَمِيلٌ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ، جَعَلَ شَبَابَهُ وَجَمَالَهُ فِي عِبَادَةِ اللهِ، فَذَاكَ الَّذِي يُبَاهِيَ بِهِ الرَّحمنُ مَلائِكَتَهُ، يُقُولُ: هَذَا عَبدِي حَقًا.) الترغیب فی فضائل الاعمال صفحه ۲۵۷)
ترجمه: محبوب ترین مخلوقات در نزد خداوند متعال جوان کم سن است که زیبا است با صورت زیبا، و گردانیده باشد او جوانی و زیبایی خود را در عبادت خداوند، پس این جوان کسی است که خداوند به او بر فرشتگان خود افتخار میکند و میگوید: این بنده راستین من است.
و در حدیث دیگری میفرماید: إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الشَّابَ التَّائِبَ. (التوبة ابن ابی الدنیا) ترجمه: خداوند عزوجل جوان توبه کننده را دوست دارد.
مهمترین نکته در اینجا که با تجربه هم به اثبات رسیده است اینکه هر انسانی در ایام جوانی خود را به عبادت خدا عادت دهد عیناً همان کار را در ایام پیری و ضعف انجام میدهد و اگر خدای ناخواسته در جوانی کوتاهی داشته باشد در روزگار پیری نیز همانگونه خواهد ماند گویی پاداش عبادت در جوانی توفیق استقامت بر عبادت در ایام پیری است.
بسیاری از کهنسالان و پیرمردان را دیدهایم که با وجود پیری و لب به گور بودن در عبادت سستی میکنند وقتی تحقیق میکنیم میبینیم که علت به روزگار جوانیشان برمیگردد.
شخصیت دینی انسان هم مثل چیزهایی دیگرش در جوانی ساخته میشود هر راهی را که در ایام جوانی انتخاب نماید همان راه را تا آخر خواهد برد. دوره جوانی از حساسیت زیادی برخوردار است و تجربیاتی که انسان در دوران جوانی کسب کرده میتواند آن را در پیری یاری دهد و چنانچه این تجربیات و تعلیمات اگر با عقاید مذهبی و اعتقادات راسخ توام نشده و مستحکم نگردد نمیتواند تاثیری شایسته داشته و نقشی قوی ایفا کند.
حالا جدای از فضائل بالا،برای آنکه انسان مسلمان در جوانی سالم بماند و به نوعی جوانیش به هدر نرود باید به پناه خدا رجوع نماید و آن فقط از طریق عبادت و عمل بر فرامین او میسر است.