حضرت امسلمه رضیاللهعنها دارای منزلتی والا در علم و روایت حدیث بود و پس از حضرت خدیجه رضیاللهعنها فاضلترین و پرهیزگارترین زنان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم و داناترین آنها به کتاب و سنت بود. تا جایی که حضرت عائشه رضیاللهعنها به ایشان گفته است: «تو نخستین بانوی مهاجر از زنان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم هستی و تو بزرگ مادران مؤمنین هستی و رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم در خانۀ تو، سهمیۀ ما را تقسیم میکرد و جبرئیل علیهالسلام بیشتر در خانۀ تو فرود میآمد.» امالمؤمنین حضرت امسلمه رضیاللهعنها از فقهای زنان صحابه بهشمار میرفت؛ دربارۀ علم و اجتهادِ او کافی است که بگوییم: «جابر بن عبدالله انصاری رضیاللهعنه صحابی بزرگوار با شکوهی که میان صحابه داشت، به او مراجعه میکرد و به فتوای او عمل میکرد.»
نسیبه بنت حارث (امعطیه)
ایشان از زنان فاضلۀ صحابۀ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم شمرده میشد که در بیعةالرضوان و جنگهای پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم شرکت داشته و مجروحان را مداوا میکرد. جمعی از صحابه و علمای تابعین در بصره غسل میت را از او آموختند و ایشان از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم روایت نقل کرده است.
امحکیم بیضا، دختر عبدالمطلب و عم رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم، از زنان فاضله و خردمند بنیهاشم و ادیب و فصیح و بلیغ بود. او به هر یک از القاب «بیضا و قبةالدیباج» موصوف و ملقب بوده و در نظم شعر نیز طبعی وقاد داشته است.
امالدرداء، زن ابوالدرداء (عامر بن حارث)، از فضلا و محدثین زنان صحابی بود که احادیث بسیاری از رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم و شوهرش استماع و روایت کرده است.
تا اینجا چند تن از زنان نمونۀ صحابه که در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم به فضل و دانش معروف بودند را معرفی کردیم. طبق گزارشهای مؤرخان، بسیاری از زنان در عصر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در کهولت و سن پیری سواد آموختند.
دین مبین اسلام برای پیکار با جهل و بیسوادی، روزنهای تازه و وسیع به سوی افقهای بیکران دانایی و آگاهی گشود و زنجیر از پای درک و شوق انسانها برگرفت. دانستن و آموختن را برای همگان نه تنها آزاد بلکه یک فریضه کرد. به برکت تعالیم اسلام و دستور پیامبر خیراندیش اسلام بود که زنان همدوش مردان به دانشآموزی روی آوردند. این کار، با توجه به شرایط دشوار و ناسازگاری که آن زمان فراروی زنان قرار داشت، به راستی یک انقلاب بود. روش نوین پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم در آموزش زنان و یکسان شمردن آنان با مردان، یک انقلاب عظیم فرهنگی بود که جهان اسلام را فرا گرفت و فضا را عطرآگین ساخت.
پیش از اسلام، زنان از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده و از حقوق اجتماعی محروم بودند. موقعیت جغرافیایی و زندگی اجتماعی عرب از عواملی بود که دید آنان را نسبت به جنس زن منفی ساخته بود. با ظهور اسلام، به زنان توجه ویژهای شد و آنان به عنوان اعضای مؤثر، کارآمد و سرنوشتساز جامعۀ بشری بهشمار آمده و از جایگاه رفیعی برخوردار شدند. در پرتو تعالیم اسلام و با فرهنگسازیای که رسول خدا صلیاللهعلیهوسلم انجام داد، زنان فرصت یافتند تا برای پیشبرد اهداف متعالی اسلام در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی به ظهور و بروز استعداد و تواناییهای خویش بپردازند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم را در پیشبرد اهدافش یاری نمایند.
زن مسلمان از زمان ظهور اسلام مشاهده کرد که مردان به دینشان اهتمام میورزند، قرآن را جمعآوری و حفظ میکنند، آن را تدریس مینمایند و در فهم معانی و تطبیق شأن نزول آن تفکر و تدبر میکنند. همچنین، احادیث رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم را در بین خود دستبهدست میکنند و انتشار میدهند. بنابراین، وجدان او اجازه نداد که بنشیند و از مشارکت با مردان در ساختن کاخ بلند علمی عقب بماند. او به تحصیل علم روی آورد و روشنفکر و با فرهنگ شد و به درجهای رسید که مانند مردان، کتابهایی را تألیف کرد. نمونههایی از این زنان عبارتند از: حضرت عائشه و حفصه رضیاللهعنهما و زنانی دیگر که کتاب داشتند و از تربیت و تعلیم بهرۀ زیادی کسب کردند. شاید این مثالها و نمونهها در زنان مسلمان عصر حاضر حماسهای ایجاد کنند تا به تعلیم امور دین و فقه در مورد احکام و مسائل حلال و حرام بپردازند و در خانههایشان زنانی صالح و راه یافته باشند و در مجالس و جامعۀشان نمونهای از فضیلت و فرهنگ باشند.
البته این نکته بسیار مهم است که زنان امروزه نیز به تعلیم و تعلم دین خود توجه نموده و مواردی را که بر آنان لازم است، فرا بگیرند و نیز بتوانند در بالندگی و شکوفایی جامعۀ خود در پرتو ضوابط و مقررات شرع مبین اسلام سهیم باشند.
بدون شک، زمینههای فراوانی وجود دارد که نیاز است زنان، ضمن رعایت ضوابط و حدود شرعی در آن فعال باشند؛ همانند تعلیم دختران، معالجۀ زنان و مردان در بعضی از حالات همانند حالتهای جنگ و درگیریهای فراگیر، وقت شیوع امراض و پیش آمدن بحرانهای ناگوار.