نویسنده: ابوعرفان

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

  1. متابعت پیامبر؛
چهارمین شرط امر به معروف و نهی از منکر، بحث اتباع سنت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) است. فرد دعوتگر باید کاملاً پیرو سنت نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) باشد و از درون و برون، باطن و ظاهر خود را به سنت‌های نبوی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) مزین کند تا تأثیرگذاری سخن و کلامش افزایش یافته و در بین مردم محبوبیت پیدا کند و سپس حرفش پذیرفته شود. چراکه اطاعت از اوامر و نواهی آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نیز باید مانند دستورات الله تعالی باشد؛ زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فقط پیغام‌آور خداوند متعال است و هرچه را برای عموم بیان می‌کند، از جانب پروردگار است. همان‌طور که قبلاً ذکر شد، اطاعت پیامبر نیز واجب و ضروری است و حتی ایمان بدون اطاعت از رسول (صلی‌الله‌علیه‌وسلم)، معنا و مفهومی ندارد و حقیقت مأموریت او را تمثیل نمی‌کند. بنابراین، در مسیر دعوت و امر به معروف و نهی از منکر، امتثال اوامر پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و تزیین به سنت‌های ایشان الزامی و واجب است. دانشمندان مسلمان نیز اجماع کرده‌اند که اتباع اقوال، افعال، اعمال و تقریرات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) واجب و جزو شریعت اسلامی است و چاره‌ای جز این نیست؛ زیرا بیان حلال و حرام، حد و میزان آن، کیفیت و فرمول آن موقوف به تشریح رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) است. مثلاً در بحث نماز خواندن، خداوند متعال به طور اجمالی فرموده است: «أقیموا الصلاة» (نماز بخوانید) و نفرموده است که در چه زمانی، با چه کیفیتی و چند رکعت خوانده شود. همچنین در بحث زکات می‌فرماید: «آتوا الزکاة» (زکات را پرداخت کنید) ولی مقدار آن را بیان نکرده است. همه مسلمانان نیازمند تفصیل و تقیید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) هستند و تنها پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) می‌تواند مورد اعتماد همه باشد. اگر او واجب‌الاطاعة نباشد، چاره امت اسلامی چیست؟ و چگونه به احکام عمل کنند و دین را بفهمند؟
ازاین‌رو، باید اقرار نمود که اتباع سنت‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) در اقوال و کردار و تقریرات و اخلاقیات، نه تنها برای دعوتگران و محتسبان، بلکه بر همه مسلمانان مطلقاً واجب و الزامی است و مانند حکم و دستور خداوند متعال اند که اگر کسی از آن‌ها تخلف کند، مؤاخذه و معاتبه می‌شود و خداوند جل‌جلاله این بحث را چنان با صراحت بیان کرده است که مجالی برای اختلاف و نظر پردازی نگذاشته است. چنانکه می‌فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ»؛ [آل عمران: 164] ترجمه: «به راستی که الله بر مؤمنان منّت نهاد، هنگامی که در میان آنان پیامبری از خودشان بر انگیخت که آیات او (قرآن) را بر آنان می‌خواند و پاکیزه‌شان می‌دارد و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت (سنت) می‌آموزد و اگر چه پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»
مفهوم آیه این است که بعثت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) علاوه بر اینکه منتی از جانب خداوند متعال بر اهل ایمان است، هدف از بعثت نیز تلاوت آیات قرآنی، تزکیه و تعلیم امت و آموزش حکمت و دانش قرآنی است. این امر سبب هدایت مردم و زندگی مسالمت‌آمیز آنان می‌شود و در سایه امر به معروف و نهی از منکر به بهترین شکل ممکن اجرا و عملی می‌شود. در غیر این صورت، اگر مردم از تعالیم و دانش قرآنی دور بمانند و از هدف بعثت غافل شوند، این خود سبب گمراهی، فروپاشی و تزلزل عقیدتی، دینی و فکری و به خصوص شیوع منکرات در جامعه می‌شود. بنابراین، باید کسی باشد که مفهوم سخن خداوند را به انسان‌ها بیاموزد و معلم زندگی آنان شود؛ وگرنه آموزه‌ها و تعالیم کتاب مقدس تعطیل می‌مانند و بعثت بی‌مفهوم می‌شود و مردم هرگز نمی‌توانند کلام وحی الهی را درک و فهم کنند.
دکتر محمدابراهیم حفناوی در رابطه با وجوب اطاعت از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) می‌نویسد: «در بین علمای بارز جهان اسلام هیچ اختلافی نیست که احتجاج به سنت نبوی صحیح است و در تشریع احکام شریعت و تحلیل حلال‌ها و تحریم حرام‌ها همانند قرآن مستقل است.»
ازاین‌رو، دینی که اکنون داریم و به آن مفتخریم، مرهون زحمات و تلاش‌های آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) و یارانش است که با جان و مال و حتی خون خود، نهال آن را آبیاری کرده و به ما رسانده‌اند تا ما رستگار شویم. ناگفته نماند که آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) از همه گناهان و خطاها معصوم و مبرا بوده است و دور از عقل و اندیشه سالم است که سخن معصوم پذیرفته نشود و از سنت‌های او پیروی نگردد؛ به‌خصوص درصورتی‌که همه این احادیث و سنن با عبور از چندین پالایه و ترازوی سنجش و معیارهای علمی به ما رسیده باشند و از کوره‌های آزمایش صحت‌وسقم آن‌ها مشخص شده باشد.
بااین‌حال، اگر با دید عمیق‌تر در آیات کلام‌الله مجید نظر افکنده و بیندیشیم، درمی‌یابیم که رسالت، رحمتی بوده است از جانب پروردگار عالم به انسانیت و تنها راه فلاح و نجات بشر پیروی از آموزه‌های نبی مکرم و تحفه‌های ارزشمند ایشان است: «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»؛ [آل‌عمران: ۱۳۲] ترجمه: «و الله و پیامبر را اطاعت کنید تا مورد رحمت (خدا) قرار گیرید.»
«تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» [نساء: ۱۳] ترجمه: «اینها اوامر و احکام خداست، و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست او را به بهشت‌هایی درآورد که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خواهد بود، این است سعادت و فیروزی عظیم.»
یعنی هرگاه انسان ضمن اطاعت پروردگار جهانیان، از رسول‌الله (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) نیز اطاعت کند، به فوز و فلاح می‌رسد و کامیابی آخرت و جنت الفردوس را صاحب می‌شود. الله تعالی در جای دیگری به‌طور قاطع‌تر می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ [نساء: ۶۴] ترجمه: «ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای اینکه به فرمان الله (از وی) اطاعت شود.»
عده‌ی زیادی از مفسرین این آیه را چنین تفسیر کرده‌اند که حکمت خداوندی از ارسال رسولان و انبیاء علیهم‌السلام، اطاعت و عمل به اوامر و اجتناب از نواهی آنان و همچنین حکمت پیروی از اقوال، افعال، اخلاق و سیرت آنان بوده است و به همین دلیل است که انبیاء علیهم‌السلام از حضرت نوح تا حضرت عیسی، همه قومشان را دعوت داده و امر به معروف و نهی از منکر نموده و می‌گفتند: «فاتقوا الله و أطیعون» از پروردگار بترسید و از من نبی و رسول اطاعت کنید.
ادامه دارد…
بخش قبلی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version