نویسنده: خالد یاغیزهی
ریشههای بدگمانی
-
وسوسه شیطان؛
شیطان، دشمن قسمخورده و آشکار انسان است که خداوند در قرآن بارها به دوری از او و گفتههایش تأکید کرده و از انسانها خواسته است فریب شیطان را نخورند. او بندگان خدا را از بندگی باز میدارد و گناهان آنها را زینت میدهد تا متوجه زشتی آن نشوند. یکی از کارهای شیطان، بدگمان ساختن مردم به یکدیگر است. شخص بدگمان بر اثر زینتدهیهای شیطان گاهی فریب میخورد، از بدگمانی خود حمایت میکند و خود را زرنگتر و باهوشتر از دیگران میشمارد. اینگونه افراد به دلیل و برهانهای باطل خود یقین مییابند و ارشادگران خود را حسود و بدخواه میپندارند. بیگمان، بدگمانیهایی که ریشه در وسوسهی شیطان دارد، جز پیامدهای منفی و زیانهای آشکار، چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
-
شایعه؛
یکی از ریشههای بدگمانی به افراد، شایعهپراکنی بر ضد آنهاست. یکی از نمونههای این کار ناپسند در قرآن کریم آمده است: «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِندَ اللّه ِ عَظِیمٌ»؛ «آنگاه که آن (بهتان) را از زبان یکدیگر میگرفتید و با زبانهای خود چیزی را که به آن علم نداشتید (از روی بدگمانی) میگفتید و این کار را ساده میپنداشتید، حال آنکه نزد خدا بس بزرگ بوده است.»
-
همنشینی با بدان؛
انسان، خواه ناخواه از همنشین خود اثر میپذیرد. از این رهگذر، در آموزههای دینی دستورهای فراوانی دربارهی همنشینی با خوبان و پرهیز از همنشینی با بدان آمده است. انسان، از نفس انسانهای نااهل اثر میپذیرد. در نتیجه، از خوبان فاصله میگیرد و به آنان بدبین میشود.
-
خود را در معرض تهمت قرار دادن؛
گاهی رفتارهای انسان در جامعه، به گونهای است که بدگمانی دیگران را درباره او به دنبال دارد. گاهی رفتوآمد با برخی افراد که چهرهی پذیرفته و شایستهای میان جامعه ندارند، سبب میشود دیگران درباره شخص، بدگمان شوند و او را نیز مانند آنان بدانند. همچنین خلوت کردن با نامحرم که بدون شک، بدگمانی دیگران را به همراه خواهد داشت.
-
ترس و ضعف نفس؛
افکار و خیالهای باطل، در افراد ترسو بیش از دیگران پرورش مییابد. از نگاه اینگونه افراد، برخی امورِ سطحی و بیاهمیت، بزرگ و خطرناک جلوه میکند و عامل بدگمانی در آنان میشود. برای نمونه، شخص ترسو گاه گمان میکند، دیگران برای نابودی یا به ضرر او نقشه میکشند؛ میخواهند او را فریب دهند، اموالش را ببرند، از او بدگویی کنند. در واقع، عامل همهی این گمانهای ناروا و بیدلیل، چیزی نیست، جز ضعف نفس و ترس که او برای دفاع از خویشتن، به این بدگمانیهای موهوم دست میآویزد. در نتیجه، به کارهای ناشایست اقدام میکند. از پیامدهای ضعف نفس و ترس، بدگمانی به همه کس و همه چیز است.
-
بخل ورزیدن:
بخل، پیامدهای منفی بسیاری دارد. یکی از آنها بدگمانی به خداوند است که از بدترین نوع بدگمانیها به شمار میآید. بخیل، میپندارد که با احسان و کمک به نیازمندان، روزیاش قطع میشود. اینکار او، بدگمانی به خدای رزاق و روزی دهندهی جهانیان است. برای زشتی بخل، همین دلیل بس که بینش درست به خداوند را از انسان میگیرد و او را به پروردگار، بد گمان میسازد.
-
دورویی و نفاق: