نویسنده: م. فراهی توجگی

تعامل تاریخی دین و رسانه

بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهند كه رسانه‌ها بیش از آن كه مولود دین باشند، به تقویت دینداری كمک كرده‌اند. البته مهم آن است كه حاملان و عاملان این دو نهاد نمادساز ظرفیت‌های یكدیگر را با توجه به واقعیت خودشان شناسایی كرده و به خدمت بگیرند تا به درک و شناخت انسان از جهان پیرامون خود معنا ببخشند.
رسانه‌‌‌ها بنابر تحقیقات بسیار، مقوم دینداری در دوره‌های مختلف بوده‌اند؛ به‌طوری كه پیوند این دو به زمان‌های بسیار دور یعنی نخستین روایت‌ها از اسطوره‌ها، دیوارنوشته‌ها و سنگ‌نبشته‌ها برمی‌گردد. نگارش كتب عهد عتیق و جدید به‌عنوان نماد هزاران سال پیوند میان دین و ارتباطات تلقی می‌گردد. حضور دین و آثار دینی در هنر، نسخ خطی و نقاشی به سال‌های بسیار دور برمی‌گردد.
باید دانست که گوهر ادیان توحیدی پیام الهی است كه به پیامبران مأموریت داده شده است تا آن را به گوش انسان‌ها برسانند. پیام الهی، به‌ویژه‌ی در اسلام، با بهره‌گیری از مهم‌ترین وسیله‌ی ارتباطی آن روزگار، یعنی كلام فصیح و بلیغ، با استفاده از همه‌ی ظرفیت‌های بیانی و برترین شیوه‌های هنری، در اختیار انسان‌ها قرار گرفته است. استفاده از انواع مثل‌ها و داستان‌ها و بیان تاریخ گذشتگان در كتابی كه هدف اصلی آن دعوت انسان‌ها به‌سوی خداست، نشان‌دهنده‌ی بهره‌گیری از همه‌ی ابزارهای مناسب و در صورت لزوم تغییر كاربری آنها، برای انتقال پیام الهی است.
پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز برای ابلاغ پیام الهی از برترین شیوه‌های ارتباطی روزگار خود سود جست. تربیت‌یافتگانِ نمونه‌ی خود را برای ابلاغ پیام به دیگر شهرها و مناطق قومیت‌های دیگر اعزام و سران حكومت‌های بزرگ و كوچک آن روزگار را به اسلام دعوت كرد و از همه‌ی وسایل ارتباطی مهم آن روزگار بهره گرفت تا وظیفه‌ی ابلاغ پیام الهی را به بهترین نحو انجام دهد. مسجد، اذان، خطبه، نامه و ارتباطات چهره‌به‌چهره شیوه‌های ارتباطی‌ای بودند كه پیامبر اسلام از آنها سود جست تا جامعه‌ی اسلامی را از سازوكار مناسب درونی و بومی ارتباطی برخوردار سازد. البته این شیوه‌ها در ادیان گذشته نیز به گونه‌های دیگری وجود داشت.
دين به رسانه از دو زاويه می‌نگرد؛ يكی آنكه ابزاری برای انتقال و گسترش پيام آن است و ديگر آنكه به‌‌عنوان واقعيتی از زندگی بشر چه بايدها و نبايدهایی را بايد رعايت كند. به عبارت ديگر، دين با احكام خود بر كاركرد و محتوای رسانه‌ها نيز اثر می‌گذارد.
بنابراین، دين با هر تعريفی كه از آن داشته باشيم، از جنس پيام است. ريشه‌ی دين بينش‌هاست و نتيجه‌ی آن در گرايش‌ها و عملكردها آشكار می‌شود و ازهمين‌رو، گسترش‌طلبی خصيصه‌ی ذاتی آن است. دين می‌خواهد بگويد كه انسان‌ها چگونه بينديشند و چگونه عمل كنند و اين جز با يافتن مخاطب معنا ندارد. ماهيت و حيات فكر، انديشه و اعتقاد با نشر و گسترش آن رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. انديشه‌ای كه به دنبال يافتن مخاطب و گسترش پيام خويش نباشد، يا به درستی خويش بی‌اعتماد است يا به تداوم خود بی‌علاقه. به همين دليل است كه مفهوم دين به‌طور كلی با مفهوم پيامبری و تبليغ گره خورده است. دين اسلام نيز خود را پيامی می‌داند كه بر دل‌های آماده‌ی مخاطبان مستعد ارسال می‌شود و آنان نيز به نوبه‌ی خود بايد «نبی» و «پيامبر»ی برای همه‌ی آدميان باشند و همه را دعوت به شنيدن اين پيام، پذيرش و در نهايت بسط بيشتر آن كنند. بنابراين، دين به رسانه به‌عنوان ابزاری برای ادامه‌ی حيات و گسترش پيام خويش نگاه می‌كند‌.
رسانه مثل بلندگويی است كه صدای دين را به ديگران می‌رساند و از اين باب است كه دين برای آن احترام قائل است. اهتمام همه‌ی اديان بشری و الهی به تشريع آيين‌ها و عبادت‌های جمعی، گفتن و شنيدن پندها و درس‌های موردنظر، ترويج ساخت، توسعه و آبادانی مكان‌های مذهبی، تشويق به قرائت «كتاب مقدس» و آموزش آن، نمونه‌هایی از علاقه‌ی دين به بهره‌مندی از توانايی رسانه‌های سنتی است كه می‌تواند در رسانه‌های جديد نيز مصداق يابد.
بخش قبلی | بخش بعدی
Share.
Leave A Reply

Exit mobile version