سوئد یا سویدن؛ کشوری در شمال اروپا در شبهجزیرۀ «اسکاندیناوی» قرار دارد. این کشور از غرب با کشور نروژ، از شمال شرق با کشور فنلاند، از شرق با خلیج بوتنی، از جنوب شرقی با دریای بالتیک و از جنوب غربی با کشور دانمارک همسایه است.
پایتخت و بزرگترین شهر این کشور «استکهلم» است. حکومت این کشور پادشاهی مشروطه است و دولت در آن به شکل پارلمانی اداره میشود.
مسلمانان و نقش اسلام در جامعۀ سوئد
در حقیقت مسلمان بودن در جامعۀ سوئد به معنای تحمل مشکلات و سختیها در محیطی است که بهطورکلی، آشنایی ناچیزی نسبت به دین وجود دارد. در حال حاضر مسیحیت 88% مردم را شامل میشود؛ ازاینرو، سوئد جامعهای مسیحی است.
اسلام بهعنوان دومین جماعت بزرگ مذهبی در سوئد بهحساب میآید. از دیدگاه سوئدیها، اسلام بیشتر یک حقیقت چندجانبه است و مفاهیم متفاوتی از مذهبی بودن در سوئد وجود دارد.
به دنبال مهاجرتهای پس از جنگ دوم جهانی، گروههای زیادی از پیروان عقاید و مذاهب جدید در سوئد تشکیل شد و در بین تشکیلهای جدید مذهبی، اسلام بیشترین توجه را به خود جلب نموده است.
تعداد مسلمانان سوئد بسیار اندک است؛ بااینحال، تماس سوئدیها با محیط اسلامی، دارای سابقۀ دیرینهای است و مهاجرین مسلمان نیز در ردههای مختلف اجتماع حضور داشتهاند.
تاریخچۀ اسلام در سوئد
در دورۀ وایکینگها، با توجه به خصلت سیاحتی مردم اسکاتلند، روابط گستردهای با خلفا بر قرار شده است. کشف حدود 800 هزار سکه با نوشتههای عربی، عموماً از دورۀ عباسی در جزایر اولاند و گوتلاند، سال (1718 م)، گواهی بر این روابط است.
نقوش معماری سوئد نیز از معماری اسلامی الهام گرفته است. مورخین هنری سوئد معتقدند که قلعۀ اصلی شهر استکهلم که بهعنوان مهمترین اثر معماری سمبولیک سوئد مطرح میباشد و همچون طاق بزرگی در روی محوطه، سالن مانند ساخته شده است، مدلی از معماری اسلامی و بیانگر تاریخ و قدامت تاریخی اسلام در این سرزمین دارد.
قرآن و نقش آن در جامعۀ سوئد
تعداد زیادی ترجمۀ کامل از قرآن به زبان سوئدی وجود دارد که این خود بیانگر نقش پررنگ قرآن و کاربرد آن در جامعۀ مسلماننشین سوئد است. اولین ترجمه از قرآن به زبان سوئدی، متعلق به «فردریک کرانسنس تاپل» در سال (1843 م)، میباشد. در میان مسلمان و اقشار مذهبی این سرزمین قرآن عظیمالشأن از جایگاه و نقش پررنگی برخوردار است.
چالشها و دستاوردهای مسلمانان در سوئد
ازآنجاییکه جامعۀ سوئد، جامعه و سرزمین با اکثریت مسیحی است، بناء با مذاهب و ادیان دیگر بهگونهای تقابل برخورد میشود. با ورود گروههای بزرگتر مسلمانها به سوئد بهتدریج جامعه و سیاستگذاری سوئدی با مسئلۀ جدیدی مواجه شد که همانا آن مسئلۀ اسلام بوده است. بااینحال، این مسئله در دهۀ نخست و تا دهۀ (2000 م)، مسئلهای اجتماعی و مربوط به فضای عادی زیست شهروند سوئدی بود. از سالهای ابتدایی هزارۀ جدید، اسلام در سوئد، موضوعی سیاسی و بهتدریج مسئلهای امنیتی نیز شده است.
بناء برخی از مسلمانان در این سرزمین با این مسئله مواجهاند که سوئدیها متأسفانه با دید عینک تعصب مذهبی، اسلام را یک رویکرد امنیتی دانسته و از حالت زیستی و فرهنگ اجتماعی به دور میدانند و این قضیه باعث شده است که مسلمانان نیز از این پدیده آسیبدیده و در جامعۀ سوئدی اندکی از حالت عادی و نورمال به عقب بمانند.
چالش دیگری که فرا روی مسلمانان این سرزمین قرار دارد این است که این گروه در مقابل با گروههای تندرو مسیحی قرار دارند. بااینوجود در بسیاری از مناطق این سرزمین مسلمانان با تعامل مثبت و دینی و با پیش گرفتن رهنمودهای اسلامی، توانستهاند این قضیه را برای مردم بقبولانند که اسلام و آموزههای آن هرگز خشونتبار محض نبوده و بلکه هر امر آن حاکی از حکمتهایی است که برای بشر و انسان مفید و برای بقای عدالت لازمی است.